وطنِ کابوسهايم
وطنِ اعدامها
وطنِ زندانها
شکنجه ها
وطنِ بی پناهی هايم
وطنِ تعقيب
گريز
مرگ
وطنِ فقر و فحشا
وطنِ غارتهايم
وطنِ تاراج رفتن و رفتن و ويرانی
وطن کابوسهای کمرشکن
وطن خرافه
وطن جمکران
وطن استخاره
وطن آيه های جهل
جنايت
آوای گوشخراش تنفر
انتقام
سنگسار
وطن کابوسهای بيدادگر
وطن عزا
وطن ماتمهای سوگوار دربدری
وطن
وطن
وطن
وطن اشکهايم
وطن جاودانه ی من
وطن خاطرات دور
وطنِ کودکی هايم
وطن درس و انتظار
وطن عاشق شدنهايم
وطن دوست داشتن
وطن زيبای ماندگارم
وطن
وطن
وطن
مشتی خاک تو
وکوله يادهای تو با من در تبعيد
وطن با من و همراه من
به کابوس نمی گشايمت
بخاکت در غارت و فقر و تاراج سر نمی سايم
که به اشک غريبانه ای
بشويمت از اين همه دروغ و خرافه و مرگ
آی
خاک من
آی
با منِ هميشه با من
زيبای من
عشق من
رويای من
با اينهمه بی تابی
بی قراری
توان ديدن در کابوست نيست در من
توان ديدن تو در غارت و خرافه و سنگسار
آه
ديدن نيست
نيست
نيست
انتحار است
مرگ است
ناباوريست اندوه آن همه بر تو آور
نه
نه
نه
در کابوس نخواهمت ديد
در تاراج با تو چه توانم گفت
advertisement@gooya.com |
|
وطن
وطن
وطن
در غربت خويش
با کوله ای از تو و
با تو در هر جای دربدری
وطن کرده ام
به مشتی خاک تو که همراه من است
و عشقی
به تاراج نتوانم زخمی نهاد دل عاشقم
نه
نخواهمت وطن
در کابوس
نخواهمت
نمی خواهمت به کابوس و جهل و جنايت
وطن من با من
زيبا و عاشقانه است
ايران است
ايران من
اشک امانم نمی دهد، چگونه غريبانه گريستن و گفتن! ؟ من وطنم را می خواهم !
گيل آوايی
۱۱اکتبر ۲۰۰۷