Click for Amazing Phone Card








دوشنبه 23 خرداد 1384

وقت تنگ است، حسين شريعتمداري، کيهان

( يادداشت روز )

اگرچه هنوز 4 روز تا زمان رأي گيري باقي مانده است ولي شايد امروز آخرين روز براي رسيدن به تصميم نهايي باشد و از اين پس نه فقط روزها بلكه ساعت ها نيز نبايد با ترديد سپري شود، چرا كه نامزدهاي رياست جمهوري در طول چند ماه گذشته و مخصوصاً طي هفته اخير با حضور در برنامه هاي متعدد صدا و سيما تصوير تقريباً روشني از ويژگي هاي شخصيتي و برنامه اي كه براي اداره كشور دارند، ارائه كرده اند. اين تصوير اگرچه در مواردي با واقعيت فاصله دارد ولي مي تواند اطلاعات و شناخت نسبتاً كافي و قابل استنادي براي قضاوت مردم درباره هريك از نامزدها و كشف ميزان صلاحيت آنها باشد. به يقين از اين به بعد نبايد در انتظار دريافت شناخت و اطلاعات قابل توجه ديگري از سوي كانديداها بود بنابراين، ادامه ترديد در انتخاب گزينه نهايي قبل از آن كه نشانه دقت بيشتر باشد، نشانه «وسواس» است كه آفتي خطرناك و احتمالاً پشيمان كننده خواهد بود.
شواهد و قرائن موجود حكايت از آن دارند كه طرفداران آقايان معين و هاشمي رفسنجاني تقريباً تصميم نهايي خود را گرفته اند، هرچند كه احتمال جابه جايي آراي هريك از اين دو نامزد به نفع ديگري وجود دارد و رويكرد برخي از طرفداران معين به هاشمي و يا ريزش آراي هاشمي به نفع معين، دور از انتظار نيست، هرچند كه احتمال رويكرد طيف قابل توجهي از طرفداران آقاي هاشمي به نامزدهاي اصولگرا -مخصوصاً در پي برخي رخدادهاي اخير نظير فيلم تلويزيوني شنبه شب ايشان- نيز بعيد به نظر نمي رسد. چرا كه اينگونه رخدادها تعدادي از هواداران، به ويژه علماي مذهبي را در حمايت قبلي از آقاي رفسنجاني با ترديد روبرو خواهد كرد. مگر آن كه ايشان به صورت علني و فراگير -و نه در جلسات خصوصي و با كنايه و تلويح- از اينگونه مدعيان هواداري و چگونگي هواداري آنان اعلام برائت كند. كه انشاءالله چنين باشد.
و اما، متأسفانه در جبهه فراگير و گسترده اصولگرايان به علت خودداري غيرقابل توجيه و سؤال برانگيز نامزدهاي اصولگرا از وحدت و معرفي نامزد واحد، كماكان حالتي از ترديد و بلاتكليفي حاكم است و ضرورت اتفاق نظر هنوز از نگاه نامزدهاي اصولگرا پوشيده مانده است!
آيا كار از كار گذشته است و بايد دست روي دست گذاشت و نهال اميدآفرين اصولگرايي را به دست تندبادي كه در راه است، سپرد؟ به يقين، پاسخ منفي است و اصولگرايان هنوز هم مي توانند آن گونه كه انتظار مي رفت، كرسي رياست جمهوري نهم رابه نفع مردم و براي خدمت بيشتر به آنان در اختيار بگيرند، اما اين انتظار به يك تصميم انقلابي و البته، منطقي و حساب شده نياز دارد كه چنانچه با جسارت آغاز شود و در آغاز اين تصميم، باز هم برخي از «اما و اگر»هاي فرصت سوز و بي فايده به ميان كشيده نشود، نه فقط عرصه انتخابات به نفع اصولگرايان متحول مي شود، بلكه پاسخ دندان شكني به عمليات تبليغاتي- رواني چند ماه گذشته خواهد بود، كه جبهه اصولگرايان را با حال و روز كنوني روبرو كرده است... اما چگونه؟!
تعارف را كنار بگذاريم. شرايط حساس تر از آن است كه اندك فرصت باقي مانده به تعارف و رودربايستي با اين يا آن كانديدا و يا حلقه هاي اول اطرافيان آنها، از دست برود و درحالي كه حريف با تمام توان وارد عمليات شده است، اصولگرايان نمي توانند و نبايد همچنان به جرّ و بحث هاي بي فايده مشغول باشند. بايد هرچه زودتر تصميم گرفت و مانند هر تصميم سرنوشت ساز ديگر، درصد قابل قبولي از ريسك را پذيرفت... و اما...
1- اولين گام ضروري، ارزيابي منطقي و خداپسندانه 4 نامزد اصولگرا و رويكرد هماهنگ به سوي شايسته ترين آنهاست، بي آنكه شايستگي بقيه قابل ترديد باشد. چرا كه نياز كنوني اصولگرايان رويكرد واحد به شايسته ترين گزينه است و شايسته ها نيز بدون كمترين ترديدي براي همگان قابل احترام هستند.
اين گام دقيقاً همان انتظاري است كه اصولگرايان از 4 نامزد خود داشته و كنار كشيدن برخي از آنها به نفع يك كانديداي واحد را دنبال كرده و مي كنند و اكنون كه نامزدهاي چهارگانه به اين درخواست منطقي پاسخ نداده اند، طيف گسترده اصولگرايان مي توانند و بايد دست به كار شده و با اختصاص رأي خود به كانديداي واحد وظيفه اي كه نامزدها بر عهده داشته -و انجام نداده اند- را خود به عهده گرفته و به انجام برسانند.
و اما، در ميان 4نامزد اصولگرا دو تن از آنها علاوه بر آراء بالا در نظرسنجي ها، هريك از شرايط و خصوصياتي برخوردارند كه مجموعه اين ويژگي ها مي توانند تكميل كننده يكديگر باشند.
يكي از آنها، سوابق درخشان و آزمون شده و طولاني در مديريت هاي كلان و فرابخشي كشور دارد و از ذهن برنامه ريز در امور كلان با تكيه بر ارزش هاي اسلامي و انقلابي برخوردار است و ديگري، سابقه درخشاني در خدمت به مردم مستضعف داشته و قاطعيت و صراحت وي در مديريت متكي بر مباني و ارزش هاي ديني و انقلابي غيرقابل انكار است.
2-با توجه به نتيجه اي كه از گام اول به دست مي آيد، گام دوم را مي توان طراحي و عملياتي كرد. با اين توضيح كه دو كانديداي مورد اشاره در كنار هم اولا؛ تكميل كننده يكديگرند و ثانيا؛ رويكرد اصولگرايان و همه مردمي كه مديريت شيرين اصولگرايان را تجربه كرده اند به هريك از اين دو نفر- يا مجموعه آنها چنانكه توضيح داده خواهد شد- نتيجه انتخابات را به نفع اصولگرايان رقم مي زند. چرا...؟!
فرض كنيد كه جبهه اصولگرايان با 4نامزد كنوني وارد انتخابات شود و انتخابات نيز آنگونه كه از شواهد پيداست به دور دوم كشيده شود. در آن حالت، اگرچه مجموعه آراي اصولگرايان- مطابق نظرسنجي ها- از مجموع آراي هريك از نامزدهاي ديگر بيشتر است ولي چنانچه آراء اصولگرايان شكسته شود- كه با اين حالت مي شود- فلان نامزد ديگر كه مجموعه آراي او بسيار كمتر از مجموعه آراء اصولگرايان است به دور دوم مي رود و تمامي نامزدهاي اصولگرا حذف خواهند شد! آيا اين احتمال را قوي ارزيابي نمي كنيد؟!
3-گام سوم پاسخ به اين سؤال است كه چه بايد كرد؟... به يقين هر دو نامزد مورد اشاره نمي توانند رئيس جمهور شوند. بنابراين، اكنون كه مجموعه اين دو كانديدا تكميل كننده يكديگر است تنها سه راه پيش روي باقي مي ماند.
الف-با يك توافق منطقي و خداپسندانه اين دو نامزد اصولگرا با يكديگر كنار آمده و طي يك قرار قطعي و متعهدانه، يكي از آنها رئيس جمهور و ديگري معاون اول- تاكيد مي شود كه معاون اول- او باشد. يعني يك رياست جمهوري كامل و تمام عيار. و به خاطر رضاي خدا و خشنودي خلق خدا، هركدام، رياست جمهوري را به ديگري پيشنهاد كنند.
ب- اگر خداي نخواسته اين دو نامزد به توافق نرسيدند طيف گسترده هواداران اصولگراها، با توافق ميان خود- كه هرچند اندكي دشوار است ولي امكان پذير خواهد بود- يكي از آن دو را برگزيده و آراي خود را به او اختصاص دهند و در همان حال بر معاون اول بودن نفر ديگر تاكيد ورزند.
ج- و بالاخره راه سوم آن است كه خيل عظيم دوستداران اصولگرايان، آراي خود را به اين دو نامزد اختصاص دهند. نتيجه اين گزينه آن است كه آراي اصولگرايان تنها ميان دو نامزد تقسيم مي شود كه هرچند كاملا مطلوب نيست ولي حداقل، احتمال ورود يكي از آن دو به دور دوم را- در صورت دو مرحله اي شدن انتخابات- بيشتر مي كند.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

4-گام چهارم؛ آمادگي طيف گسترده هواداران هريك از 4كانديداي اصولگرا براي اختصاص رأي خود به شايسته ترين گزينه است. دوستداران اصولگرايان بايد بدون كمترين دغدغه و به دور از «اما و اگر»هاي بي فايده و فرصت سوز، تصميم بگيرند كه آراي خود را به يك و يا دو نامزد مورد اشاره- در صورت عدم توافق آنها- اختصاص دهند. و اكنون كه 4 نامزد اصولگرا حاضر به تنازل نيستند و نامزد پنجمي هم در ميان نيست، مردم، خود براي رسيدن به اجماع دست به تنازل بزنند و با تخفيف در سليقه هاي خويش، وظيفه اي كه برعهده نامزدها بود- و تاكنون از انجام آن سرباز زده اند- را به انجام برسانند.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/24364

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'وقت تنگ است، حسين شريعتمداري، کيهان' لينک داده اند.
خبرنامه گويا از هيچ نامزد انتخاباتي حمايت نمي کند. همه نامزدان مي توانند در اين صفحه تبليغ کنند. براي درج آگهي با اي ميل advertisement @ gooya.com تماس بگيريد.

Copyright: gooya.com 2005