چهارشنبه 21 دی 1384

موانع بلوغ جنبش دانشجویی، رضا دلبري، پايان

[وبلاگ "پايان"]

ورود به دانشگاه وپيوستن به خيل دانشجويان، آرزويي است که جوانان و خانواده هاي ايراني به انتظارش نشسته اند.به همين علت است که اکنون کنکور به دهشناک ترين مساله آنان بدل شده است. کنکور ديگر امتحان ساده اي نيست، بلکه آيين و مناسک مخوفي شده است که عبور يا عدم عبور از سد آهنين آن به مساله اي وجودي تبديل شده است.
خانواده ها براي فرهيخته سازي، پرورش فکري وروحي، فرزندانشان را به سيستم آموزش و پرورش مي سپارند. مدارسي که از حيث تعريف وظيفه دارند، نوجوانان ايراني را از لحاظ فکري، روحي و عاطفي فرهيخته سازند تا در جامعه اي آزاد و عادلانه زندگي کنند. اما در واقعيت به جايگاهي تبديل شده اند که فرد را براي شرکت در کنکور آماده مي سازند و در حقيقت از انجام اين وظيفه نيز نا توانند. طبقه متوسط که الگوي رفتاري جامعه ايران است در عمل دريافته است که دولت از انجام تنها وظيفه خود در امر آموزش فرزندانشان يعني آماده سازي فرد براي گذر از کنکور، ناتوان است و براي گذر از ديو مخوف کنکور به کلاسهاي آموزشي و جنبي روي آورده اند تا اين وظيفه دولت نيز بر عهده خانواده نهاده شود. خانواده ايراني به تجربه فهميده است که آموزش مدارس حتي براي موفقيت در کنکور کافي نيست و همپاي فرزندانشان تلاش مي کنند تا در اين مسير موفق شوند. و در حقيقت ماحصل آن چيزي نيست جز حجيم شدن خانواده و سنگيني بار بر روي دوش آن.
از طرفي دولت ناتوان از فرهيخته سازي و آموزش نوجوانان ايراني و انجام وظايف خود، تنها راه پنهان کردن فتور وسستي در انجام وظيفه اصلي اش را، برگزاري کنکور با قاطعيت تمام مي داند و به دنبال نمايش اقتدار خود به اين وسيله است و با حضور قدرتمندانه اش موجوديت خود را به اثبات مي رساند.
امروز کنکور به اسطوره اي بارتي تبديل شده است، غافل از آنکه در گذشته اي نه چندان دور امري مصنوعي و آزمايشي بوده است که اکنون اين چنين طبيعي و جلوه داده مي شود. در حالي که آن را مي توان از همين امروز ملغي اعلام کرد و آزمون ورودي را به دانشکده هاي مختلف سپرد تا دانشجويان با آگاهي وعلاقه کافي به رشته مورد نظر خود بپيوندند. اما دولت وظيفه خود مي داند تا به اين وسيله، حضور خود را مستحکمتر کند.
هر ساله مي شنويم که گذر از کنکور نسبت به گذشته سختتر شده است و شيوه و روش هاي جديدي براي موفقيت در آن ابداع مي شود و خانواده ايراني است که بايد بار اين وضعيت را به دوش کشد. دانشجوياني که از اين طريق از سد کنکور مي گذرند و وارد دانشگاه مي شوند، خسته از تلاش چندين ساله خود، وضعيت جديد را قدر مي دانند و تلاش خانواده را ارج مي نهند و تغيير در موقعيت جديد را به راحتي نمي پذيرند. نگاهي به خستگي خانواده دارند و از تلخ کردن شيرني قبولي شان در کام خانواده نگرانند. از طرفي با اقتدار دولت به تمام معنا در کنکورآشنا شده اند. لذا خود را به خانواده نيازمند و به دولت با ديده ترس و احترام مي نگرند و از تبديل شدن به نيرويي پيشرو و سازنده فرهنگ بديل باز مي مانند.
در سنيني که دانشجويان به لحاظ عرفي و قانوني بايد استقلال بيابند و خانواده ودولت بايد به پروسه استقلال و خود بنيادي شان کمک کند، شاهد اعمالي بر عکس مي باشيم. خانواده در جريان کنکور آن قدر حجيم و وسيع شده که انکار نقش آن در زندگي دانشجويي و تعيين مسير آزاد از طرف دانشجو غير ممکن به نظر مي رسد، از سوي ديگر دولت همانند وظيفه آموزش مردم، از انجام اين وظيفه نيز ناتوان است.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

از طرفي دانشجو با ورود به دانشگاه اولين چيزي که با آن روبرو مي شود، خيل عظيم فارغ التحصيلان بلاتکليف جوياي کاري است که تلاش 20 ساله شان بي نتيجه مانده است. بنابراين چاره کار را يا در وازدگي وسست انگاري مي يابد که افت تحصيلي و ... از نتايج آن است . يا در ادامه مسير گذشته گام بر مي دارد و خود را به خانواده بيش از پيش وابسته مي داند و به سبک گذشته از آغاز به فکر کنکور کارشناسي ارشد و تست و کلاس خصوصي مي باشد.
در اين شرايط، بر مبناي هرم نيازها است که نيازهاي فکري و روحي و تعالي انديشه به نيازهاي دست چندم بدل مي شود و فرهنگ بديل و اعتراض جاي خود را به فرهنگ مسلط مي دهد و ماجراجويي به هيجان جواني به قالب خشک و منجمد تبديل مي شود. از طرفي حافظه خانواده ايراني، ميراث خشن سياست زدگي جامعه ايران را به ياد دارد و عاملي است تا فرزندانشان را از عمل جمعي و اجتماعي که سبب ساز بلوغ مي شود، بازدارند به اين صورت است که امکان شکل گيري جنبش فرهنگ بديل کمتر از گذشته مي شود و دانشگاه به جايگاهي همانند فرهنگسراها تبديل مي شود.

[لينک به اصل مطلب در وبلاگ "پايان"]

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'موانع بلوغ جنبش دانشجویی، رضا دلبري، پايان' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016