مقاله آقای عمادالدین باقی تحت عنوان جامعه شناسی جنگ به تاریخ ٤ مهر ماه در سایت گویا بطور رسمی و البته بسیار مختصر و مهمتر از آن برای اولین بار به بیان آمار تلفات و کشته شدگان جنگ تحمیلی میپردازد. تلاش ایشان هر چند مسلما با توافق ارگانهای بالاسری ذیربط در انتشار این اطلاعات بوده ولی باز قابل تامل و سپاس است. ایشان قبلا نیز اقدام به نشر امار مربوط به شهدای دوران قبل تا اوان پیروزی انقلاب را در مقاله ای منتشر ساخته است. امید است روزی ایشان شهامت !! بیشتری بخرج داده و آمار مربوط به اعدام شدگان و زندانیان سیاسی بویژه مربوط به اوایل انقلاب و سالهای آخر جنگ را نیز منتشر نماید. شاید بیان واقعیت شروعی برای مسئولیت پذیری اتفاقات گذشته باشد.
آمار ارائه شده توسط ایشان هر چند بسیار مختصر میباشد ولی میتواند نکات بسیار مفیدی را در رابطه با توزیع سنی، جغرافیایی، سطح درآمد و جایگاه فرهنگی، و وضعیت شغلی و اجتماعی تلفات جنگ هشت ساله را روشنتر نماید. نگارنده در این نوشتارعلاقمند به ذکر فقط یک نکته در این مقاله میباشد. نکته ای ساده و بسیار محرز ولی بسیار دهشتناک بویژه برای آنانکه در طیف طرفداران و علاقمندان نظام جمهوری اسلامی قرار میگیرند. آنانیکه بذلایل مختلف اعتقادی، مذهبی، سیاسی، و یا اقتصادی و منافعی دل در گرو حکومت اسلام و یا روحانیت دارند. آنانیکه هنوز بخاطر اسلام و حفظ تشیع در ایران چشم خود را بر روی همه ظلمها و جنایتها و فسادها و غارتگریها بسته و با سکوت خود تایید کننده اعمال حکومت نیز هستند.
بر طبق آمار ارائه شده توسط آقای باقی تعداد شهدای ناشی از درگیریهای نظامی مستقیم در جنگ یعنی افرادی که مشخصا در حملات و عملیات نظامی و در تک و پاتک ها شهید شده اند ١٩٢۳٩٠ نفر بوده است. اگر این تعداد را بر تعداد روزهای جنگ ۲۶۸٧ روز تقسیم کنیم بطور متوسط در هر روز ۷١ نفر و یا در هر ساعت ۳ نفر و یا در هر بیست دقیقه یک نفر شهید شده است.
این افراد در مقاطع مختلف جنگ در مرحله دفاع از میهن ودر مرحله تجاوز به خاک عراق جان خود را از دست داده اند.
مسئله بر سر ارزشگذاری این اقدام نیست. از دید نگارنده تفاوت بسیاری بین شهادت در دوران دفاع از خاک میهن و آزاد سازی شهرهای عزیز این سرزمین با دوران تجاوز به خاک عراق به بهانه تنبیه متجاوز و آزادسازی کربلا و زیارت امام حسین است. ولی در هر حالت این جوانان این مملکت بوده اند که به خون خود در غلطیده اند و نه سردمداران رژیم.
اندکی تامل بر این رقم. هر ۲٠ دقیقه یک نفر. مسلما بساری از این افراد در زمره افراد و نیروهای مومن و طرفدار انقلاب و به آرمانها و اهداف انقلاب و نظام اسلامی پایبند بوده اند. بعبارت دیگر درصد قابل ملاحظه ای از این افراد جزو نیروهای خودی بوده اند. هر ۲٠ دقیقه یک نفراز نیروهای خودی کشته شده و هر ۲٠ دقیقه یک خانواده نفر از نیروها و افراد خودی داغدار و عزادار گشته است. هر ۲٠ دقیقه یک نفر جوان از جوانا خودی این مملکت که حداقل در آن دوره به باور های انقلاب و اسلام ایمان و اعتقاد داشته در آتش جنگ نابود گشته و باعث شده که سردمداران رژیم پایه های نظام دیکتاتوری مذهبی و استبدادی خود را محکمتر نمایند. وحشتناکتر خواهد بود که اگر امار معلولین و مجروحین و اعدام شدگان سالهای جنگ را به این رقم اضافه کنیم.
حکومت اسلامی برای بقای خود از میان وفاداران خود هر ۲٠ دقیقه یک نفررا قربانی کرده است و هر ۲٠ دقیقه سرنوشت غمباری را برای یک خانواده رقم زده است. نظام جمهوری اسلامی در آینده نزدیک و برای بقای خود در حالیکه پایه های مشروعیتش بشدت متزلزل شده و در داخل و خارج با بحرانهای متعددی روبرو خواهد بود، چه مقدار از جوانان خودی و غیر خودی این مملکت را قربانی خواهد کرد؟
مجید دادخواه
[email protected]
http://www.soghute84-secondrepublic.blogspot.com
در اين زمينه:
[جامعهشناسي جنگ، عمادالدين باقي]