سه شنبه 9 بهمن 1386

جشن سده، شعری از شاهين سپنتا

سپاس و ستايش ز مزدای پاک
که آتش ز نورش شده تابناک

چنين رفته از پيشدادان سخن
که هوشنگ آن پادشاه کهن

چو سد روز از آغاز آبان گذشت
ز کوهی به ياری ياران گذشت

چو ناگه بر آن کوه ماری خزيد
بر آن شد به سنگش کند ناپديد

بزد سنگ، اما بشد آن سيه
گريزان و پنهان شد از هر نگه

چو سنگش سر سنگ ديگر رسيد
به ناگه ز آن آتشی برجهيد

چو نور از دل سنگ آمد برون
شگفت آمد از سنگ خارا فزون

ز اين داستان ايزدان پاس داشت
ز شادی آن آتشی برفراشت

به گردش نشستند شاه و سپاه
گشاده رخ و شادمان تا پگاه

چو آهن به گرمای آتش نواخت
ز آهن بسی نيک افزار ساخت

فزون شد به دستور او کشت و کار
به خيش آهن و تيشه در کشت زار

ز آن نامور ، کشور آباد گشت
زمين سبز و گيتی پر از داد گشت

« ز هوشنگ ماند اين سده يادگار»
که بادا به گيتی رهش پايدار

سده را چنين نيک بنيان نهاد
روانش خوش و خرم و شاد باد

دکتر شاهين سپنتا
www.savepasargad.com

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

دنبالک:
http://news.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/35750

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'جشن سده، شعری از شاهين سپنتا' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016