شنبه 4 فروردين 1386

ماهی قرمز، ميهمان کوچک آسمانی بر سفره هفت سين، پژوهش و نگارش: شاهين سپنتا

اگرچه ماهی قرمز در شمار اجزای اصلی سفره هفت سين به شمار نمی رود و نهادن آن از سنت های باستانی نيست، اما اکنون سال هاست که خود به بخشی از جذابيت های نوروزی تبديل شده و ميهمان هميشگی سفره هفت سين است و امروزه نهادن ماهی قرمز بر سر سفره هفت سين يک رسم کاملا ايرانی به شمار می رود که در بين ديگر ملت ها مانند ندارد

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

درودی چو بوی خوش نوبهار / به ياران آزاده در هر ديار
درودی به سبزه ، درودی به خاک / درودی به ميخانه انگور و تاک
درودی به آتش ، به نوروز و نور / درودی به ماهی و تنگ بلور
درودی به آيينه و روشنی / به جان های پاک و پرستيدنی
به آزادگان فارق از هست و بود / درود و درود و درود و درود

نوروز يکی از زيباترين و ماندگارترين آيين های ايرانيان و ايرانی تباران است که در گستره جهانی برگزار می شود و مجموعه آيين های نوروزی از حاجی فيروز و چهارشنبه سوری و خانه تکانی تا سفره هفت سين و ديد و بازديد و سيزده به در ، در هر گوشه از سرزمين های ايرانی ، با تفاوت هايی پاس داشته می شود . برپايی سفره هفت سين يکی از اين آيين های زيباست و مردمان هرگوشه از اين سرزمين پهناور با ذوق و سليقه خود آن را می چينند و در هنگام لحظه تحويل سال بر پايش می نشينند. امروزه سبزه و سماق و سمنو و سيب و سرکه و سير و سنجد که همگی خوراکی و با منشاء گياهی هستند از اجزای ثابت و نمادين « هفت سين » در آمده اند اما افزون بر « هفت سين » نامبرده ، « سفره نوروزی » يا « سفره هفت سين » اجزای ديگری نيز دارد . برخی ديگر از پيوست های سفره هفت سين همچون آيينه و آب و سرکه و شمع و سکه و ماهی قرمز و نان ، سبزی ، شيرينی ، تخم مرغ رنگ کرده و گل سنبل ( يا شب بو ) و شيرينی و کتاب و ... هريک به نوبه خود بر زيبايی اين خوان نوروزی می افزايند و مردم آن ها را به عنوان نماد بر سر سفره می گذارند. اما ماهی قرمز کوچک اين ميهمان همه ساله سفره هفت سين بسياری از خانواده های ايرانی که کوچک تر ها خيلی به آن علاقه دارند ، چند سالی است که مورد غضب قرار گرفته و در هنگام نوروز از سوی برخی افراد هشدار هايی بی پايه در مورد خطرات ناشی از نگهداری « ماهی قرمز » سفره هفت سين برای خانواده ها در نشريات منتشر می شود و برای بيشتر موجه نشان دادن اين هشدارهای غير علمی از توجيهات و توضيحات به ظاهر فرهنگی نيز استفاده می شود.

اين هشدار ها برای نخستين بار در سال ۱۳۸۱ خورشيدی از سوی دبير سازمان غيردولتی « مهر ايران » مطرح شد. پس از آن با پيگيری اين گروه ، هرسال مطالبی درباره خطرات ناشی از ماهی قرمز در روزنامه های پرشمارگان منتشر شد و برخی از ادارات دولتی نيز شتاب زده به تائيد اين ديدگاه ها پرداختند. برای نمونه در يکی از اين مطالب از قول دبير انجمن « مهر ايران » آمده بود : « ويروس سالمونلا با ۲۵ هزار زيرگونه از طريق کوچک ترين خراش بر انگشتان و تماس با آب تنگ ماهی آلوده به اين ويروس ، قابل انتقال است. عفونت های حاد دستگاه گوارش با علايم اسهال خونی، استفراغ، تب شديد، درد بدن، اختلال دستگاه تنفسی و تضعيف سيستم دفاعی بدن از عوارض اين ويروس است... » وی همچنين با اشاره به ساير بيماری‌های قابل انتقال از ماهی به انسان ( البته از ديدگاه خودش ) تصريح کرد : « پيستوريازيس بيماری پوستی خطرناکی است که از ديرباز به وفور در ايران ديده شده و به طور جدی در حال افزايش است. اين بيماری درمانی نداشته و به مرگ بيمار منجر می‌شود. » پس از انتشار اين مطالب در بسياری از روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها موجی از نگرانی و ابهام در اذهان مردم شکل گرفت . در پی آن ، مديرکل دامپزشکی استان تهران با تجديد نظر در مواضع شتاب زده قبلی اعلام کرد : « در ماهی‌های قرمز هيچ‌گونه ابتلا به بيماری يا ويروس مشاهده نشده است و مردم از اين بابت هيچ نگرانی نداشته باشند و مردم می‌توانند به راحتی برای تزيين سفره هفت‌سين سال نو ماهی قرمز خريداری کنند. » اما دبير انجمن « مهر ايران » دوباره با ارائه آماری شگفت آور نوشت : « سالمونلوز و سل پوستی که به وسيله اين آبزيان منتقل می‌شوند، هر ساله موجب مرگ چهار تا شش ميليون آمريکايی می‌شوند. » البته او از منابع سخن خود نام نبرد و توضيح نداد که چگونه مرگ سالانه شش ميليون نفر بر اثر اين بيماری های مورد ادعا ، در يک کشور که از بالاترين سطح استاندارد بهداشت برخوردار است تاکنون مورد برخورد جدی سازمان های متولی بهداشت در جهان قرار نگرفته است ؟

در ادامه به نمونه ای ديگر از نوشتارهای شبه ژورناليستی غضب آلود درباره ماهی قرمز اشاره می کنم و سپس نکاتی را در پاسخ به نويسندگان محترم آن يادآور می شوم . در يکی از اين مطالب با عنوان « سه دليل مهم برای اين که ديگر ماهی قرمز نخريم » چنين آمده است :
« ۱- به خاطر سلامتی خودتان و خردسالان : ماهی قرمز به دليل نوع نگهداری و شرايط ويژه توزيع و خريد و فروش، منبعی برای انتقال ويروس سالمونلا و بيماری پوستی خطرناک پيستوريازيس می‌باشد. ويروس سالمونلا با ۲۵ هزار زيرگونه از طريق کوچکترين خراش بر انگشتان و تماس با آب تنگ ماهی آلوده به اين ويروس، قابل انتقال است.عفونت های حاد دستگاه گوارش با علايم اسهال خونی، استفراغ، تب شديد، درد بدن، اختلال دستگاه تنفسی و تضعيف سيستم دفاعی بدن از عوارض اين ويروس است. پيستوريازيس بيماری پوستی خطرناکی است که از ديرباز به وفور در ايران ديده شده و به طور جدی در حال افزايش است. اين بيماری در گذشته به مرض پولک ماهی معروف بوده که پس از گسترش بيماری و نمايش علائم هم به سختی تشخيص داده می شده است.در موارد گسترش متوسط و پيشرفته که زخم های پوستی به صورت پولک ماهی با خونريزی های عفونی، سراسر بدن بيمار را فرا می‌گيرد، ديگر راهی برای درمان نيست و به مرگ بيمار منجر می‌شود. اين ويروس از طريق کوچک ترين خراش بر انگشتان و تماس با آب تنگ ماهی آلوده به اين ويروس، قابل انتقال است.
۲- به خاطر نجات جان ميليون‌ها ماهی : سالانه بين ۳ تا ۵ ميليون قطعه ماهی قرمز بين ۱۵ اسفند تا ۱۵ فروردين کشته می‌شوند. ماهی‌هايی که خانواده‌ها برای ايام عيد خريداری کرده و به منازل خود می‌برند ماهی‌های سکته کرده و بيمار هستند. اين ماهی‌ها در حين انتقال به دليل تکان های شديد سکته کرده و درصد قابل توجهی از آن ها می ميرند. بقيه آن ها نيز در خانه خريداران به دليل بيماری و يا آب کلردار از بين می‌روند.
۳- به خاطر حفظ فرهنگ باستانی‌مان : ماهی قرمز هيچ جايی در فرهنگ ايرانی و باستانی ما ندارد، اين ماهی که يکی از نمادهای فرهنگ چين می‌باشد در حدود ۱۰۰ سال پيش بخاطر اسم عربی آن ( سمک ) به عنوان يک سين وارد سفره ما ايرانی ها شد؛ اين ماهی در فرهنگ چين نمادی از مرگ است که چينی‌ها با آزاد ساختن آن در رودخانه‌ها حيات را به خانه خود بازمی‌گردانند. در تابلوی نقاشی "هفت سين" اثر حسين احياء در کاخ گلستان نيز اثری از ماهی قرمز مشاهد نمی‌شود. »
۱ - بيماری های يادشده از راه ماهی قرمز منتقل نمی شوند : در مورد سالمونلوز ، اين دوستان بهتر است بدانند که سالمونلا ويروس نيست . سالمونلا يک باکتری است که می تواند به صورت طبيعی به عنوان فلور روی پوست آبزيان پيدا شود. اما تنها در شمار بالا و هنگامی که از راه دهان وارد دستگاه گوارش انسان شود ، می تواند بيماری زا باشد که البته اين مورد درباره ماهی قرمز بعيد است و تا کنون هيچ مرجعی در کشور گزارشی علمی از ابتلاء تک گير يا همه گير به سالمونلوز با منشاء ماهی قرمز منتشر نکرده است . عفونت‌ با باکتری‌ سالمونلا می تواند پس‌ از خوردن‌ غذاهايی‌ مانند گوشت‌ ، مرغ‌ ، شير تازه‌ يا تخم‌ مرغ‌ خام‌ يا آشاميدن‌ آب‌ آلوده‌ به‌ باکتری روی دهد‌ ولی‌ پختن‌ کامل‌ ، آن‌ را از بين‌ می ‌برد. همه‌گيری‌های سالمونلايی معمولاً هنگامی‌ روی می دهد که‌ افراد زيادی‌ از يک‌ غذای‌ آلوده‌ مشترک‌ مثلاً در سفرهای‌ تفريحی‌، اجتماعات‌ مردمی‌ يا رستوران‌ها استفاده‌ کنند. همچنين بيماری « پسوريازيس » نيز بيماری ويروسی نيست و توسط ماهی به انسان سرايت پيدا نمی کند . پسوريازيس يک بيماری « خود ايمنی » يا « اتو ايميون » می باشد که به صورت ژنتيکی انتقال می يابد و از انسانی به انسان ديگر نيز به صورت افقی قابل انتقال نيست. اطلاق اصطلاح « پولک ماهی » نيز صرفا به خاطر بروز ضايعات پاپولی و پلاک های قرمز رنگ قرينه همراه با پوسته های چسبنده و نقره ای رنگ پولک مانند شبيه به پولک ماهی در سطح پوست ( در فرم معمولی پسوريازيس ) است و هيچ ارتباط ديگری به ماهی يا پولک آن ندارد. يکی ديگر از بيماری ها که برخی از مخالفان ماهی قرمز به آن اشاره کرده اند « سل پوستی » است. اين بيماری در انسان توسط مايکوباکتريوم هايی به نام M. bovis و M. tuberculosis ايجاد می شود. در حالی که مايکوباکتريوم های عامل بيماری « سل ماهی » در ماهی ها M .marinum aronson و M. pisscium و M. platypoecilis و M. anabanti و M. fortuitum می باشند و تنها دو گونه از مايکوباکتريوم ها يعنی « مايکوباکتريوم مارينوم » و « مايکوباکتريوم فورچوئی توم » عامل بيماری زئونوز هستند که اين دو مايکوباکتريوم نيز از ماهيان گرمابی و دريايی مانند « ماهی روغن » يا «Cod » جدا شده اند و تا کنون گزارشی از آلوده شدن به اين مايکوباکتريوم ها با منشاء ماهی قرمز ثبت نشده است. همچنين در مورد سالمونلوز و پسوريازيس ، جامعه دامپزشکان ايران نيز طی بيانيه‌ای اعلام نمود که با توجه به اظهارنظرهای غيرکارشناسی اخير در خصوص بيماری‌زا بودن ماهيان قرمز کوچک که اخيرا به وسيله برخی از اشخاص و مجامع مطرح و برای شهروندان نگرانی‌هايی ايجاد کرده ، اعلام می‌شود که بيماری پوستی پسوريازيس هيچ ارتباطی به ماهيان قرمز ندارد. جامعه دامپزشکان ايران در اين بيانيه همچنين تاکيد کرد که ماهيان قرمز ناقل باکتری سالمونلا نيستند. اين متخصصان نوشتند : « اگر چه انتقال باکتری سالمونلا به عنوان يک بيماری مشترک ميان انسان و حيوان از طريق منابع آبی آلوده تحت شرايط خاصی وجود دارد، اما احتمال انتقال آن از طريق ماهی غير محتمل است. »
با اين همه پيشنهاد می شود که به منظور رعايت بيشتر حقوق ماهی های قرمز و رعايت بهداشت عمومی از سوی اداره بهداشت ، اداره دامپزشکی و اداره شيلات با همکاری انجمن حمايت حيوانات ، نظارت بيشتری بر مراکز پرورش و فروش ماهی های قرمز صورت گيرد و در صورت امکان دستفروش‌ها ، سوپر مارکت‌ها و گل فروشی‌ها از فروش ماهی قرمز منع شوند و تنها آبزی فروشی ها و يا مراکزی که از کميته مشترک نوروزی مراجع ياد شده موفق به اخذ « مجوز فروش ماهی قرمز » شده اند ، امکان فروش ماهی قرمز را داشته باشند.
۲ – برای نجات ماهی قرمز به جای ترساندن مردم بر آگاهی آن ها بيافزاييم : ماهی قرمز ، ماهی سرخ ، يا گلد فيش ( Gold fish = زر ماهی ، طلا ماهی ) يا ماهی حوض ، با نام علمیCarassius Auratus از معمول ترين ماهی هايی است که در منزل می توان از آن ها نگهداری کرد. اين حيوان کوچک خانگی که بسيار جذاب و دوست داشتنی است در صورت مراقبت مناسب می تواند تا چند سال در کنار ما در منزل زندگی کند. اين ماهی قادر به تحمل آب کم اکسيژن و بقاء و توليد مثل در آبگيرهای کوچک می باشد و می تواند تا اندازه ۴۰ سانتيمتر رشد کند. طول عمر ۱۰ تا ۲۰ ساله برای اين ماهی غير معمول نيست. طول عمر بيش از ۴۰ سال نيز برای ماهی قرمز ثبت شده است. نگهداری درست و بدون خطر ماهی قرمز به طوری که به قول برخی مدعيان به « قتل عام گسترده » آن ها منجر نشود با ترساندن مردم ممکن نمی شود و تنها با آگاهی دادن به مردم در زمينه نگهداری درست از اين ماهی ها امکان پذير است . به عبارت ديگر مهم ترين دليل مرگ و مير بالای ماهيان قرمز عدم آشنايی مردم با نحوه نگهداری و مراقبت از آن ها است . بر خلاف آنچه که تصور می شود بسياری از مردم کشورمان اطلاعاتشان در مورد اين جانور بسيار مختصر است .ماهی قرمز نسبت به ديگر ماهيان زينتی مقاومت بالايی دارد و در صورت رعايت نکاتی ساده و آسان می تواند سال های زيادی عمر کند. برای دستيابی به اين هدف ، انجمن حمايت از حيوانات اصفهان به عنوان نمونه يکی از گروه هايی که در اين زمينه احساس مسئوليت می کند از نوروز ۱۳۸۲ تا کنون تلاش زيادی را برای افزايش اطلاعات مردم در مورد نحوه نگهداری ماهی قرمز و نيز احترام به حقوق اين جاندار داشته است و بر اين اساس تا کنون ۳ دوره طرح جمع آوری ماهی قرمز و کلاس های فراگير آموزشی را برپا نموده است . امسال نيز تعداد بسيار زيادی از مهدکودک ها ، مدارس ، دانشگاه ها ، سازمان های غير دولتی ، ادارات ، فرهنگ سراها و مساجد زير پوشش طرح آموزشی « نگهداری از ماهی قرمز » قرار گرفتند .همچنين چاپ و پخش بروشور ، پوستر و توزيع لوح فشرده ( CD ) « نحوه نگهداری از ماهی قرمز » از ديگر برنامه های اجرا شده به منظور حمايت از ماهی های قرمز است. اين انجمن همچنين اعلام کرد « ... در هر کجا از شهر اصفهان که حداقل ۱۵ نفر از شهروندان مايل به آموزش در اين زمينه باشند ، می توانند با ما تماس بگيرند و مدرسان ما در کمتر از ۴۸ ساعت به صورت داوطلبانه به محل آن ها خواهند رفت. ضمن اين که روزانه از طريق ايميل goldfish۱۳۸۵@gmail.com پاسخ گوی سوالات علاقه مندان در مورد ماهی قرمز هستيم ».
انجمن حمايت از حيوانات اصفهان امسال با اجرای طرحی با شعار « ماهی قرمز من بايد زنده بماند » از مردم خواست که پيش از خريد ماهی قرمز بر اطلاعات خود در مورد نگهداری درست از آن بيافزايند . اين انجمن در بخشی از بيانيه ای که به همين منظور منتشر کرد ، تاکيد نمود که ماهی قرمز حق حيات و زندگی دارد و اگر برای سفره هفت سين ماهی قرمز خريديم بايد کاری کنيم که اين ماهی به حيات خود ادامه بدهد . بايد در مساله حمايت و حفاظت از ماهی قرمز شهروندان و هموطنانمان را نيز سهيم کنيم و از آن ها بخواهيم که در اين مسير به ما کمک کنند . اين گونه هر سال وضع ماهيان قرمز بهتر و بهتر می شود و آمار تلفات آن ها رو به کاهش خواهد گذاشت و گرنه بيان دلايلی که پايه و اساس درستی ندارد شايد در کوتاه مدت تاثير اندکی بگذارد ولی می تواند موجب بی اعتمادی مردم را فراهم کند.
۳ – نهادن ماهی قرمز بر سر سفره هفت سين بنيان فرهنگی دارد : ماهی قرمز ، تاريخی چند هزارساله را پشت سر نهاد تا به عنوان قديمی ترين ماهی خانگی يا زينتی به حوض خانه های مردم و آب نماهای عمومی راه يافته است و مهمان کوچک نوروزی سفره های هفت سين ايرانيان شده است. اين ماهی برای نخستين بار در شرق آسيا و در کشور های چين و ژاپن پرورش داده شد و به دستور امپراتوران چينی برای پرورش اين ماهی آبگيرهای مخصوص و يا حوضچه هايی از جنس چينی می ساختند. چينی ها زمانی که در جستجوی ماهی های پرورشی برای مصرف خوراکی بودند به آن برخوردند. با اصلاح نژاد ، اندازه آن ها افزايش يافت ولی پس از مدتی ، به خاطر زيبايی ظاهری ، آن ها تبديل به جانورانی تزئينی شدند و با توجه به ارزش اقتصادی آن ها ، پرورش دهندگان سعی خود را متمرکز بر اصلاح نژاد و بهتر شدن شکل ظاهری انواع « ماهی قرمز » کردند و رفته رفته پرورش آن ها برای خوراک منسوخ گرديد.هر چند که در چين و بسياری از نقاط دنيا تا مدت ها ، برخی به خوردن آن علاقه نشان می دادند . برای نمونه در کتاب « مادة الحيوة » که توسط « نورالله » آشپز شاه عباس صفوی در سال ۱۰۰۳ هجری قمری نگاشته شده و در آن دستور پخت انواع غذا ارائه شده است از پخت نوعی بريان پلوی شاهانه يا « بريان پلاو » با گوشت « ماهی سرخ » که از « شيروان » می آوردند ، سخن به ميان می آيد.
پرورش ماهی قرمز در چين و ژاپن برای مدت ۷۰۰ سال ادامه يافت و در سال های نخستين سده ۱۷ ميلادی ، نخستين ماهی قرمز ها را با کشتی به کشور پرتغال بردند و از آن جا به ديگر کشور های دنيا راه يافتند . در آن زمان اين ماهی به عنوان هديه ای گران بها و ارزشمند از سوی بزرگان و دارايان به همتايانشان در ديگر کشور ها پيشکش می شد. در سال ۱۸۷۲ ميلادی نخستين نمونه های ماهی قرمز توسط « مارکيز دوپمپارد » به کشور فرانسه رسيدند و فرانسوی ها آن را ماهی طلايی چين يا « Dorades de Chine » ناميدند . در سال ۱۸۸۳ ميلادی شمار ۲۸ عدد ماهی سرخ زنده از انواع دم چادری و تلسکوپی به همت آقای «Paul Matte » که پرورش دهنده ماهی بود به آلمان راه يافت . اطلاع دقيقی از زمان ورود نخستين ماهی های قرمز به ايران در دست نيست اما شکی نيست که اجداد ماهی های قرمز امروزی از چين به همه جای دنيا و از جمله ايران آمدند .
درباره فلسفه نهادن ماهی قرمز برسر سفره هفت سين دلايل گوناگونی را برشمرده اند اما به نظر اين نگارنده ، ماهی قرمز نماد برج « حوت » يا برج ماهی در « گاهشماری هجری شمسی بُرجی » است که از سال ۱۲۵۹ هجری خورشيدی به طور غير رسمی در ايران رواج يافت و در سال ۱۲۸۹ هجری خورشيدی ، طبق ماده ۳ محاسبات عمومی ( مطابق دوم حوت ۱۲۸۹ ) دوره دوم مجلس شورای ملی ، تقويم رسمی ايران شد و تا سال ۱۳۰۴ که گاهشماری هجری خورشيدی فعلی جايگزين آن شد، رسميت داشت و در افغانستان هنوز متداول است . نام ماه های « گاهشماری هجری شمسی برجی » برگرفته از نام ۱۲ صورت فلکی منطقة البروج است و از همين روی « بُرج » ناميده شده اند . نام برج های دوازده گانه به ترتيب عبارت بودند از :« حمل ، ثور ، جوزا ، سرطان ، اسد ، سنبله ، ميزان ، عقرب ، قوس ، جدی ، دلو و حوت » . اگرچه اين نام ها عربی بودند اما ريشه کاملا ايرانی داشتند و در برخی ار متون کهن که آگاهی هايی از ايران باستان به ما می دهند ، می توان نام های ايرانی اين برج های دوازده گانه و نگاه ايرانيان به آن ها را به خوبی دريافت . برای نمونه در کتاب « بندهش » که متنی به زبان پارسی ميانه ( پهلوی ساسانی ) است ، در بخش دوم با عنوان « درباره فراز آفريدن روشنان » درباره برج های دوازه گانه می خوانيم : « اورمزد در ميان آسمان و زمين روشنی را آفريد. [ نخست ] ستارگان اختری و نيز نا اختری را ، سپس خورشيد را [ آفريد ] . چنين گويد : نخست سپهر را آفريد و ستارگان اختری را بر آن گماشت . [ ستارگان ] مايه ور اين دوازده اند که نامشان بره ، گاو ، دوپيکر ، خرچنگ ، ، شير ، خوشه ، ترازو ، کژدم ، نيم اسپ ، بز ، دلو و ماهی است ... ». البته در متون گوناگون به جای « خوشه » از « دوشيزه » ، به جای « دلو » از « آبريز » يا « سقا » يا « دول » ، به جای « نيم اسب » از « کمان » يا « قوس » و به جای « ماهی » از « دو ماهی » نيز استفاده می شود.
چنان که گفته شد « تقويم هجری شمسی بُرجی » تا سال ۱۳۰۴ خورشيدی در ايران رواج داشته است و هنوز نيز در سالنماهای کشور نماد های اين « برج » های دوازده گانه را می توان ديد و يا در گفت و گو های روزانه مالی مردم عبارات و اصطلاحاتی همچون « سَر بُرج » و يا « بُرجی فلان تومان » را می شنويم و به نظر می رسد که تحت تاثير اين گاهشماری « ماهی قرمز » به عنوان نمادی از « برج حوت » در هنگام حلول سال نو بر سر سفره هفت سين می نشيند تا سال از برج حوت به برج حمل تحويل شود . در مورد « حوت » در « فرهنگ بزرگ سخن » می خوانيم : « حوت ، صورت دوازدهم از صورت های فلکی منطقةالبروج ، واقع در نيم کره شمالی آسمان ، که به شکل دو ماهی تجسم شده است و در اصطلاح گاهشماری ، برج دوازدهم از برج های دوازده گانه ، پس از دلو و پيش از حمل، برابر با اسفند ماه ». همچنين دو شاهد مثال برای نشان دادن کاربری اين واژه در ادبيات فارسی به شرح زير ارائه شده است : « تپد حوت گردون ز حسرت چو بيند / که ماهی در آن حوض باشد شناور » ( جامی ) و « روز شنبه ... خورشيد به نقطه اعتدال رسيده ، از برج حوت به برج حمل تحويل می شود .» ( افضل الملک ).

از ديدگاه نگارنده ، در انتخاب ماهی قرمز ( Gold fish ) برای نهادن بر سر سفره هفت سين نيز دو علت بيش از همه مهم بوده است : نخست مقاومت بيشتر ماهی قرمز نسبت به عوامل نامساعد محيطی و پرورش آسان تر در مقايسه با انواع ديگر ماهی های زينتی و دوم رنگ جذاب قرمز نارنجی ( گاه با خال های سفيد يا سياه ) و تنوع شکل ظاهری .
در اين جا به نظر می رسد که رنگ « سرخ » اين ماهی به عنوان نماد يا نشانه پيروزی ، شادی ، سرزندگی و برکت معنا می يابد. چنان که اهميت رنگ قرمز در ديگر سنت های نوروزی نيز ديده می شود که از آن ميان می توان به مواردی همچون « تن پوش سرخ » حاجی فيروز ، نصب « پارچه قرمز » برسردر خانه ها در برخی از نقاط تاجيکستان ، جشن نوروزی « گل سرخ » در بلخ افغانستان ، به پيشواز نوروز رفتن با آتش جشن چهارشنبه سوری ( / سرخی ) و طلب « سرخی » از آتش پاک و همچنين نهادن « سيب سرخ » بر سر سفره هفت سين ، اشاره نمود. در ضمن برخی ار رفتارهای مردم در برخی از مناطق ايران نشان می دهد که فاکتور « رنگ قرمز » نيز در انتخاب ماهی قرمز برای آيين های نوروزی موثر بوده است .برای نمونه طی يکی دو سال گذشته در يکی از شهرستان های اطراف اصفهان ( همايون شهر ) شاهد بودم که به خاطر هم زمانی نوروز با مناسبت های سوگواری مذهبی ، مردم که باورهای عميق مذهبی دارند به دليل رنگ قرمز ماهی از خريد آن خودداری می کردند و برخی فروشندگان ماهی برای راضی کردن مردم ، انواع سياه رنگ ( با خال های درشت سياه يا تمام سياه ) اين ماهی را به فروش می رساندند.
اگر ورود ماهی قرمز از چين به ايران ، دليل کافی برای مخالفت گروهی از به اصطلاح دوستداران فرهنگ ايرانی با اين جاندار زبان بسته است پس در بسياری ديگر از موارد هم بايد تغييرات اساسی در زندگی خود ايجاد کنيم تا کاملا ايرانی شويم . برای نمونه بايد از نوشيدن « چای » نيز خودداری کنيم و همه « چايخانه های سنتی » را هم تعطيل کنيم ؛ چون گياه چای نيز از کشور چين به ايران وارد شد و تا سال ۱۲۷۵ خورشيدی در ايران کشت نمی شد و حتا واژه « چای » يا « چا » نيز يک واژه چينی است. همين طور است موارد ديگر مانند « ظروف چينی » و غيره !
اگرچه ماهی قرمز در شمار اجزای اصلی سفره هفت سين به شمار نمی رود و نهادن آن از سنت های باستانی نيست ( شايد به همين خاطر در آثار نقاشان قاجاری ديده نمی شود ) ، اما اکنون سال هاست که خود به بخشی از جذابيت های نوروزی تبديل شده و ميهمان هميشگی سفره هفت سين است و امروزه نهادن ماهی قرمز بر سر سفره هفت سين يک رسم کاملا ايرانی به شمار می رود که در بين ديگر ملت ها مانند ندارد و ويژه ايرانيان است و جلوه اين سنت زيبا را در آثار ادبی و هنری هنرمندان معاصر به خوبی می توان ديد . امروز انواع زيبای ماهی قرمز در کارگاه های پرورش ماهی به دست پرورش دهندگان ايرانی پرورش داده می شوند و اين مهمان کوچک اما زيبا ، شادابی و تحرک و زيبايی خاصی به سفره هفت سين می دهد و بر شور و شوق کودکان می افزايد و آن ها را به خود جذب می کند و شايد تنگ بلور اين ماهی های کوچک قرمز که مهمان کيهانی سفره های هفت سين ايرانی ها هستند دريچه ای را برای شناخت بيشتر آيين های نوروزی و فرهنگ ايرانی به روی آن ها بگشايد .
---------------------------------------------------------------------
خواستگاهان : سروده آغازين از مهدی ذکايی ( نوشا ) برگرفته از « چهره نما » نشريه مرکز زرتشتيان کاليفرنيا ، شماره ۱۲۷ / بندهش هندی ( تصحيح و ترجمه رقيه بهزادی ) / درسنامه جامع پوست ايران ( هيات بورد پوست ايران ) / مديريت بهداشتی و روش های پيشگيری و درمان بيماری های ماهی ( دکتر قباد آذری تاکامی ) / فرهنگ بزرگ سخن ( جلد۳ ، دکتر حسن انوری ) / آکواريوم به زبان ساده ( ترجمه دکتر علی فرشچی ) / آکواريوم ( دکتر نصراله عايلی ) / تقويم هجری شمسی ( دکتر ايرج ملک پور ) / آبزيان در ادب فارسی ( علی روح بخشان ) / ماهنامه حافظ ( شماره ۱۳ فروردين ماه ۱۳۸۴ ) / برای دانستن نکات مهم درباره نگهداری ماهی قرمز از تارنمای انجمن حمايت از حيوانات اصفهان ديدن کنيد .

www.savepasargad.com

دنبالک:
http://news.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/32995

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'ماهی قرمز، ميهمان کوچک آسمانی بر سفره هفت سين، پژوهش و نگارش: شاهين سپنتا' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016