سفرنامه هنگامه شهيدي در جنگ عراق
« دولت در انتظار »
WWW.HengamehShahidi.com
info@HengamehShahidi.com
همراه با ابوزهرا از نادي دجله خارج شديم كه روبروي آن مكان تخريب شده بزرگي بود كه محل نمايشگاه بينالمللي بغداد بود. آمريكاييها هر جا كه نيروهاي بعثي مستقر بودند را بمباران كرده بودند اما حتي يك تير به مناطق مسكوني اصابت نكرده بود مگر آنكه اشتباهي صورت گرفته باشد يا بنا بر گزارشات بعثي ها در آن منازل مستقر بودند. ابوزهرا ميگفت زمان جنگ بعثي ها در منازل سطح شهر پراكنده شده بودند تا به دام آمريكايي ها نيفتند. او مي گفت نيروهاي بعثي با لباس شخصي با ملت عراق مخلوط شدند. در داخل شهر زنان يا بدون روسري در تردد بودند يا با روسري ولي زنان عباپوش مشاهده نمي شد. به ابوزهرا گفتم راستي اين فيلم ها را از كجا بدست آورديد؟
- از ساختمان يكي از محافظين ارشد صدام كه از نيروهاي عدي بوده است...
- مدارك را چطور بدست ميآوريد؟
- مدارك را با پول از بعثيها مي خريم. مثلا راننده عدي با يكي از نيروهاي خودمان آشنايي دارد چند ساعت پيش آمد و با او صحبت كرديم قرار شد مدارك اصلي كه در اختيار دارد تا عصر در اختيار ما قرار دهد...
از خيابان 14 رمضان كه ميگذشتيم بشقابهاي ماهواره جلوي مغازه ها در داخل پياده رو ديده مي شد. به ابوزهرا گفتم اين مردم نان شب نداشته باشند از ماهوارهشان نمي گذرند. او گفت دليل آن اين است كه در زمان صدام ماهواره و تلفن ماهواره اي آزاد نبود و اگر كسي استفاده مي كرد به جرم جاسوس او را دستگير مي كردند. آنها مي خواستند تبليغات خودشان را به گوش عراقيها برسانند نه تبليغات ديگران .صدام نميخواست غير از صداي خودش صدايي ديگر به گوش مردم عراق برسد.ازميدان ابوجعفر و محله منصور مي گذشتيم كه نيروهاي آمريكايي را ديديم كه جلوي پمپ بنزين مستقر بودند تا از بي نظمي و هرج و مرج ماشينها جلوگيري كنند. عماد با ديدن اين صحنه گفت اين مردم بايد روي سرشان زور باشد. به ديكتاتوري عادت كرده اند. داخل صف منظم نمي ايستند و حتما كسي بايد مسئول نظم آنها باشد.
ابوزهرا گفت راستي آن عكسهايي كه ديديد مربوط به ابوعباس جبهه آزاديبخش فلسطين بود كه در بغداد مستقر بود..
پرسيدم همان ابوعباس كه عمليات تروريستي بين المللي عليه آمريكا و اسرائيل انجام داد و مسئول عمليات همان كشتي بود كه اخيرا آن را سرقت كردند؟
- بله…
- اگر اشتباه نكنم كشتي« اخيل لارو» را در درياچه بحر المتوسط ( ميان درياي سفيد) بين تركيه و درياي مديترانه دزديدند...
- درست است...
- حالا ابوعباس را هم دستگير كردند؟
- بله...
- چه كساني او را بردند؟
- آمريكايي ها. ابوعباس و نيروهايش با نيروهاي بعثي هماهنگ بودند و عكسي از او موجود است كه در حال روبوسي با صدام حسين است...
در اين هنگام از جلوي بستني فروشي عبور كرديم ابوزهرا از ماشين پياده شد و با چندبستني بازگشت و گفت بستني عربي هم بخوريد بدانيد چه مزه اي است. البته به پاي بستني هاي تهران نمي رسد ...
گفتم من قبلا در عربستان از اين بستني خورده ام و خيلي خوشمزه است...
ساعت نزديك دو بعد از ظهر بود و بايد به مقر بازمي گشتيم. عماد به ابوزهرا مي گفت سريع تر برو تا به نمايشگاه اسلحه هاي گروه ترور صدام هم برسيم. ابوزهرا مي گفت آدم فضول آهسته مي رود تا ببيند كجا چه خبر است و چه اتفاقاتي مي افتد اگر سريع حركت كنيد كه چيزي را متوجه نمي شويد. عماد به شوخي به او گفت اگر حيله نداري چرا لف لف مي كني ؟
در شهر تابلوهاي پاره و سوخته وجود داشت . ابوزهرا توضيح مي داد كه اين تابلوها همه به عكس صدام مزين بوده است. گفتم عاقبت ظلم هر ديكتاتور او را به زير خواهد كشيد.
- من تعجب مي كنم از كساني كه پول جمع مي كنند در حالي كه ميدانند مرگ به دنباشان است و تعجب مي كنم از كساني كه كاخ مي سازند و مي دانند عاقبت قبر محل سكونت اصليشان است. صدام اين همه كاخ ساخت چه كرد؟ اين همه ظلم كرد آخر به كجا رسيد؟ الان به دنبال يك سوراخ است تا خودش را آنجا مخفي كند....
- به نظر من الان صدام راحت ترشده چون ديگر دغدغه حكومت داري ندارد و گوشه اي براي خودش لميده و تنها دغدغه اش دغدغه حفظ جانش است...
- صدام الان ديوانه شده است. او يك كشور در اختيارش بود و هر كس را دوست داشت ميكشت اما اكنون نمي تواند و اين او را آزار مي دهد...
advertisement@gooya.com |
|