جمهوری اسلامی کشور ما را به آستانه ی فرو پاشی کشانده است. در شرق، غرب و جنوب کشور عوامل بيگانه به بهانه ی "رفع ستم ملی" اسلحه بدست گرفته و با اِعمال ترور و کشتار، خود را برای روزی آماده ميکنند، که ايران مورد حمله قرار گيرد و آنها نيز بتوانند بعنوان ستون پنجم بيگانه به نقشی که به ايشان واگذار شده عمل نمايند. همسايگان ما در جنوب کوشش دارند نام خليج فارس را به "خليج عربی" تغيير دهند و ادعای مالکيت بر جزاير ايرانی در هر اجلاس کشورهای عربی طرح می شود و مورد تأکيد قرار ميگيرد. کالاهای چين و ترکيه بازارهای ايران را تصرف کرده است و صنايع داخلی يکی پس از ديگری ورشکست و کارگران آنها بيکار ميشوند. حاکمان بر منابع گاز چوب حراج زده اند و درصددند برای جلب پشتيبانی هندوستان و پاکستان از ماجراجويی های بين المللی خود گاز ايران را با تخفيف سی درصدی برای سالهای دراز به آنان بفروشند. ميلياردها دلار سرمايه ملی را به شرکت های روسی ميدهند، در حاليکه اين شرکت ها هر روز به بهانه ای از تکميل و راه اندازی نيروگاه بوشهر خودداری ميکنند. همه اين تمهيدات برای ادامه غنی سازی اورانيوم است که قرار است ايران را به بهشت برين تبديل نمايد و به ادعای آنان اگر غنی سازی برای مدتی و به منظور پيدا کردن يک راه حل مشترک با کشورهای قدرتمند جهان معوق شود، دنيا به آخر ميرسد. آنها در اين راه تا کشاندن مملکت به سرحد فاجعه جنگ و رکود ناشی از تحريم اقتصادی پيش ميروند. علی رغم همه اينها توافق جديد گروه ١+ ٥ با تدوين قطعنامه تازه ای عليه ايران بار ديگر نشان ميدهد که کوشش جمهوری اسلامی برای جلوگيری از همکاری قدرت های جهانی در اين زمينه نتيجه ای نداشته است.
اين روزها سران نظام حاتم بخشی جديدی را از کيسه ملت آغاز کرده اند که در صورت تحقق و امضاء يک توافقنامه بين المللی از جانب جمهوری اسلامی بر سر آن، نظام حاکم بخشی از منابع زير زمينی و حق حاکميت ايران را به روسيه و ساير کشور های حوزه دريای مازندران واگذار خواهد کرد. اين عمل مسئولين جمهوری اسلامی خيانت به منافع ملی است و بحق مورد اعتراض همه وطن دوستان ايران قرار گرفته است. چه، مطابق قرارداد ١۹٢١ ايران و شوروی، دو کشور امضاء کننده ی قرارداد دارای حق مشترک و مساوی از درياچه مازندران (خزر) بودند. همچنين در سال ١۹۴۰و هنگام جنگ دوم جهانی، مجددا قراردادی بين ايران و شوروی به امضا ميرسد که بر اساس آن دو کشور دارای حق مساوی در درياچه مازندران ميباشند. اين قرار داد تا زمان فروپاشی اتحاد جماهير شوروی بقوت خود باقی ماند و حتی پس از آن نيز کشورهای تازه استقلال يافته، طی بيانيه ای در دسامبر ١۹۹١ متعهد شدند که کليه معاهدات بين المللی اتحاد جماهير شوروی سابق را محترم شمرده، رعايت نمايند.
در شرائط کنونی که سياست های جاهلانه ی جمهوری اسلامی در صحنه سياست خارجی هم خود رژيم و هم کشور ايران را در موضع ضعف و انزوای کامل قرار داده است، احتمال آن وجود دارد که روسيه و ساير کشورهای مجاور درياچه مازندران که منابع انرژی و گاز آن بيش ار ٦۵۰ ميليارد بشکه تخمين زده شده است، بتوانند با بی اعتنائی به معاهدات بين المللی، بخشی از سهم پنجاه درصدی ايران را به خود اختصاص داده، منافع ملی و تماميت ارضی ايران را خدشه دار کنند.
نهضت مقاومت ملی ايران اعلام ميکند که نظام جمهوری اسلامی نظامی غاصب است و حق ندارد بنام ملت ايران و از کيسه آن حاتم بخشی کرده، قرار داد های معتبر بين المللی را بزيان کشور ما تغيير دهد. ما از کشور های ساحل دريای مازندران ميخواهيم که برای حفظ حسن همجواری در منطقه، توافق کلی در مورد سهميه بر دريای خزر را به زمانی محول نمايند که در ايران حکومتی برخاسته از رای آزاد و اراده مردم ايران برسر کار باشد.
ايران هرگز نخواهد مرد
نهضت مقاومت ملی ايران
۱۳ آبانماه ۱۳۸۶ برابر ۴ نوامبر ۲۰۰۷
http://www.namir.info
http://www.melliun.org/nehzatm.htm