چهارشنبه 23 آذر 1384

شكايت همچنان بي پاسخ همسر گنجي، نامه جديد معصومه شفيعي، ادوار نيوز

ادوار نيوز : معصومه شفيعي همسر اكبر گنجي براي چندمين بار متوالي در نامه سرگشاده به ذكر فشار ها و رنجهايي كه بر اكبر گنجي و خانواده اش مي رود پرداخته . ولي به نظر نمي رسد اين بار هم كسي پاسخگوي اين همه بي عدالتي باشد.

در نامه همسر گنجي آمده است:

امروز چهار شنبه 23 آذر 84 ، دوهزار و شصت و يك روز از حبس اكبر گنجي مي‌گذرد. در آخر ارديبهشت ماه سال جاري ، او به دليل حكم غير قانوني و غير عادلانه و تبعيض در اجراي حكم نا عادلانه ، محروميت چند ساله از تماس تلفني ، و محروميت از مداواي بيرون از زندان ، دست به اعتصاب غذا زد .

مسئولين مربوطه بارها و بارها اعلام كردند اگر او اعتصاب غذا را بشكند ، به مرخصي استعلاجي اعزام خواهد شد. وقتي حال او به شدت رو به وخامت نهاد ، او را به بيمارستان بردند. در بيمارستان هم به طور مكتوب و شفاهي به او گفته شد اگر دست از اعتصاب غذا بردارد ظرف كمتر از 9 روز به خانه مي رود و ديگر به زندان باز نخواهد گشت. اما مطابق معمول با دروغ و فريب و پيمان شكني ، نه تنها او را به خانه نفرستادند ، بلكه در چند نوبت به خاطر اظهار عقايد و ديدگاه هايش او را به شدت مضروب كردند. فحشهايي نثار او كردند كه در بدترين محله‌ها و اماكن فساد هم بر زبان نا اهلان، جاري نمي‌شود. با چشم‌بند و دست‌بند و همراه با كتك او را به زندان بردند. در اثر رفتار وحشيانه ماموران ويژه دادستاني كتف چپش آسيب شديد ديد به طوري كه با گذشت 3 ماه هنوز درد مي‌كند. اكنون بيش از 3 ماه است كه بر خلاف قانون سازمان زندانها او را به طور انفرادي در بازداشتگاه امنيتي 2 الف حبس كرده‌اند. مطابق ماده 9 و 10 آيين‌نامه سازمان زندانها، زنداني پس از گذراندن يك پنجم از حبس خود در بند عمومي، به زندان باز منتقل و بقيه حبس خود را در آنجا خواهد گذراند. در حالي كه كمتر از سه ماه و نيم از حبس 6 ساله آقاي گنجي باقي مانده، نه تنها از زندان باز يا عمومي خبري نيست، بلكه بيش از 3 ماه است كه در بازداشتگاه انفرادي محبوس است. بيش از 6 ماه است كه از ملاقات با وكلايش محروم است. 63 ماه است كه ممنوع التلفن است. در طول 4 ماه گذشته فقط 2 بار فرزندان خود را ملاقات كرده است. كتاب به او نمي‌دهند: در سه ماه گذشته بارها درخواست كرده معجم قرآن در اختيار او قرار دهند اما حتي كشف‌الآيات هم در اختيار او قرار نمي‌دهند. بيماريهاي او بدون معالجه ادامه دارد. از كمر درد مزمن (ديسك كمر ) و زانو درد شديد رنج مي‌برد. زانوهايش حتما بايد عمل شوند، بسيار ضعيف شده و جز پوست و استخوان چيزي از او باقي نمانده است. طي ماههاي گذشته 27 كيلوگرم كاهش وزن داشته است. به همين خاطر ميزان فشار خون، قند، پروتئين و گلبولهاي سفيد و قرمزش بسيار پايين است. طي 3 ماه گذشته حتي يك بار هم او را به بهداري زندان نبرده‌اند چون نمي‌خواهند شرايط جسماني او را كسي ببيند. دستها و بدنش به شدت سرد است و اينها همه در حالي است كه وضعيت محل نگهداري او از نظر قرار داشتن حمام و دستشويي در حياط زندان و پايين بودن درجه حرارت محل نگهداري او، بر وخامت حالش مي‌افزايد. آقايان كماكان به وعده و وعيدهاي خود ادامه مي‌دهند و با پيمان شكني‌هاي مكرر، عدم تعهد و پايبندي خود را نه تنها به قانون بلكه به حداقل اصول انساني بارها و بارها اثبات كرده و مي‌كنند.

من به شدت نگران وضعيت جسماني همسرم هستم و به صراحت اعلام مي‌كنم هر حادثه‌اي براي او پيش آيد مسئوليت مستقيم آن به عهده زمامداران نظام است. يكي از مسئولين اخيرا به آقاي گنجي گفته كه :"با افكاري كه تو داري ، جنازه ات از اينجا بيرون برود ، بهتر است . هركس ، حتي مسئول اين بازداشتگاه هم اگر چنين افكاري داشته باشد ، بهتر است جنازه اش از اينجا بيرون برود." يكبار ديگر هم به او گفته : " اگر در اينجا بميري ، بسياري از مسئولين خوشحال خواهند شد و كسي ككش هم نمي‌گزد". سئوال من اينست كه اينهمه برخورد نا عادلانه ، غير قانوني و غير انساني با يك فرد آنهم به دليل ابراز عقايدش چه توجيهي دارد؟ در سال 1376 ، 90 روز او را حبس كردند . از ابتداي سال 79 هم تاكنون 2061 روز . يعني جمعا 2151 . در كجاي دنيا يك فرد به بهانه در اختيار داشتن فتو كپي روزنامه ها - اما در واقع به دليل نقد قدرت غير پاسخگو كه نه توجيه شرعي دارد نه عرفي - تا اين حد مجازات مي شود؟ كجاي دنيا فردي بيمار را ممنوع الملاقات با وكيل و با خانواده، ممنوع‌التلفن، ممنوع‌المعالجه، ممنوع‌المطالعه، ممنوع‌التغذيه نموده و در انفرادي حبس مي‌كنند؟ آيا انتقام گرفتن از يك فرد، برخي را آنقدر بي‌رحم كرده كه مرگ منتقد را لحظه‌شماري مي‌كنند؟ آيا اينها نشانه‌هاي مهرورزي و عدالت طلبي است؟ رفتار با گنجي نشان مي‌دهد كه شعار عدالت خواهي و مهرورزي با شهروندان تا چه حد به واقعيت نزديك است. گنجي را مهرورزانه كتك زدند، براي اثبات مهرباني‌شان به او زشت ترين دشنامها را دادند و در انفرادي حبس كردند. ممنوعيت از تلفن و ملاقات با خانواده و وكيل براي اثبات عدالت خواهي و رافت اسلامي است؟

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

نحوه رفتار و برخورد با مخالفان و دگرانديشان، ملاك و ميزان پايبندي به شعارها است، نه امتياز دادن به خوديها و متملقان. فرزندان گنجي 6 سال است كه از پدر محرومند. آنچه در اين سالها و مخصوصا در 7 ماه اخير بر آنها رفته، واهي بودن ادعاها و پوچ و توخالي بودن شعارهاي پررنگ و لعاب مدعيان دروغين عدالت و قانون مداري را مي‌رساند. فرزندان گنجي و مادر پير و چشم به راهش با روح و جسم خود، عدالت و مهرورزي حكومت را احساس كرده و مي‌كنند. آيا اين بي‌گناهان منتظر، حق دارند كه از خود بپرسند كه اين چه عدالتي و چه حكومت اسلامي است كه در طول 4 ماه فقط 2 بار به آنها اجازه ملاقات با عزيز بيمار و دربند خود را داده است؟

ننگ و نفرت بر آناني باد كه بهانه‌ي هدفي به زعم خود مقدس از ددمنشانه‌ترين روشها استفاده كرده و به گمان خود به فريب ديگران مشغولند كه در واقع جز خود را نمي‌فريبند.

نگاهي به سرنوشت محتوم مستبدين تاريخ گذشته و معاصر، درس عبرتي براي همه عاشقان و سرسپردگان قدرت است، باشد كه دريابند.

معصومه شفيعي
همسر و مادري نگران و مستاصل

چهارشنبه 23/9/84
مطابق با صدويكمين روز زندان انفرادي اكبر گنجي

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'شكايت همچنان بي پاسخ همسر گنجي، نامه جديد معصومه شفيعي، ادوار نيوز' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016