( يادداشت روز )
بعدازظهر روز دوشنبه، خبرنگاران رسانه هاي خارجي كه براي تهيه گزارشي از جريان فك پلمب و ازسرگيري فعاليت به تعليق درآمده تأسيسات هسته اي UCF اصفهان به محل اعزام شده بودند در گپ و گفت وگو با يكديگر از ناباوري خود نسبت به تصميم ايران سخن مي گفتند و به گزارش خبرنگار اعزامي كيهان كه در صحنه حضور داشت، انگار آمده بودند تا به جاي گزارش فك پلمب، انصراف جمهوري اسلامي ايران را از تصميمي كه اتخاذ كرده بود، به دنيا مخابره كنند. براي آنها باوركردني نبود كه ايران اسلامي بي توجه به انبوه هشدارها، تهديدها و رجزخواني هاي آمريكا و اتحاديه اروپا، بر تصميم قبلي خود اصرار داشته باشد و از تهديدها و رجزخواني ها نهراسد.
ديروز -چند ساعت بعد از فك پلمب تأسيسات هسته اي UCF اصفهان، ترنت دافي سخنگوي كاخ سفيد، درحالي كه خبرنگاران، از وجود خشم همراه با شرمندگي در چهره و اظهارات وي خبر مي دادند، گفت: ايران با رد پيشنهاد اروپا درباره پرونده هسته اي خود به آمريكا دهن كجي كرده است.
اگر اظهارات ديروز سخنگوي كاخ سفيد را با رجزخواني هاي قبلي آمريكا كه تا آخرين دقايق نزديك به ماجراي فك پلمب ادامه داشت مقايسه كنيم، بهترين ترجمه اي كه براي آن مي توان يافت، اين است كه ايران در ادامه چالش هسته اي دو ساله خود، به آمريكا سيلي زده است... «سيلي هسته اي»...
نكته درخور توجه و البته، درس آموز و عبرت انگيز براي مسئولان هسته اي كشورمان، اين كه، مقامات آمريكايي و اروپايي در مرحله قبل از فك پلمب و ازسرگيري فعاليت UCF اصفهان، در برخورد با جمهوري اسلامي ايران، لحن خشن و گزنده اي داشتند، اما بعد از اجراي مقتدرانه تصميم ايران در شكست تعليق تحميلي -يا به قول مسئولان هسته اي كشورمان داوطلبانه!- كه از سرگيري فعاليت كارخانه UCF اصفهان، اولين گام آن بود، لحن مقامات آمريكايي و اروپايي كه انتظار مي رفت، تندتر و خشن تر باشد، بگونه اي محسوس ملايم تر شده است و بديهي است كه با توجه به هويت مستكبرانه و باج خواهانه آمريكا و اروپا، اين تغيير لحن را فقط مي توان ناشي از درماندگي آنها در برابر اقدام شجاعانه ايران و توخالي بودن تهديدهايي دانست كه تاكنون در شيپورهاي تبليغاتي خود مي دميدند. آمريكا و سه كشور اروپايي انگليس، فرانسه و آلمان كه تا چند روز پيش تهديد مي كردند در صورت شكست پلمب تأسيسات اصفهان، پرونده هسته اي ايران را به شوراي امنيت سازمان ملل مي فرستند، بعد از اقدام اخير كشورمان، آشكارا از بازگويي دوباره اين تهديد اجتناب مي ورزند.
آدام ايرلي، سخنگوي وزارت خارجه آمريكا كه دو روز قبل با غروري احمقانه گفته بود، اگر ايران فعاليت هسته اي UCF اصفهان را از سر بگيرد با برخورد سخت آمريكا و اتحاديه اروپا روبرو خواهد شد، ديروز در پاسخ خبرنگاران كه تهديدهاي قبلي آمريكا را به خاطر او آورده و مي پرسيدند، اكنون آمريكا در مقابل تصميم به اجرا درآمده ايران چه واكنشي نشان خواهد داد؟ گفت؛ «موضع ما مشخص است» و اصرار خبرنگاران براي دريافت پاسخ اين سؤال كه منظور وي از «موضع مشخص» آمريكا چيست؟ بي نتيجه و بدون جواب ماند.
در همين حال، «ترنت دافي» سخنگوي كاخ سفيد نيز در پاسخ به همان سؤال، جواب كليشه اي همكار خود در وزارت خارجه آمريكا را تكرار كرد كه «موضع آمريكا مشخص است» و آشكارا از توضيح بيشتر طفره رفت.
شرودر، صدراعظم آلمان، كه پيش از اين، همصدا با دو همتاي انگليسي و فرانسوي خود از ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت سازمان ملل سخن گفته بود، ديروز در مصاحبه با شبكه اول تلويزيون آلمان، ضمن ابراز ناخرسندي از بي توجهي ايران به پيشنهاد اخير سه كشور اروپايي -بخوانيد معاهده تركمنچاي- گفت؛ اگرچه ارجاع پرونده هسته اي ايران به شوراي امنيت سازمان ملل مورد بررسي است ولي پي آمد طرح اين پرونده در شوراي امنيت، فقط مي تواند تحريم هاي اقتصادي باشد كه البته، به نظر من، اين تحريم ها به هر دو طرف ايران و اروپا زيان مي رساند.
شرودر نيز از بيان اين واقعيت طفره رفت كه ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت سازمان ملل فقط براي اروپا زيان آور است و محروميت شركت هاي تشنه پول اروپايي از بازار 70 ميليوني ايران اسلامي را در پي دارد، يعني كابوسي كه محروميت چندين ساله شركت هاي آمريكايي پيش روي همكاران اروپايي آنها نهاده است و اين درحالي است كه دروازه بازارهاي مشابه جهاني به روي ايران قدرتمند و ثروتمند نه فقط گشوده است بلكه با اصرار مشتري سودرساني مانند ايران را مي طلبد.
فك پلمب تاسيسات هسته اي اصفهان كه پذيرش تعليق آن، مانند پذيرش تعليق غني سازي اورانيوم غيرمنطقي و بدون توجيه بود، مي تواند الگوي موفقي براي ازسرگيري تزريق گاز UF6 به سانتريفيوژها در تاسيسات نطنز و بي توجهي به هشدارها و تهديدهاي توخالي آمريكا و اروپا باشد و در اين باره گفتني هايي هست؛
آمريكا و اتحاديه اروپا در مقابل ازسرگيري فعاليت غني سازي اورانيوم و چرخه توليد سوخت اتمي كشورمان، بيش از چند گزينه، پيش روي ندارند.
1- حمله نظامي؛ اين گزينه، با توجه به درماندگي پشيمان كننده آمريكا و متحدانش در حمله به عراق، منتفي است و آنان انكار نمي كنند كه در صورت دست زدن به اين اقدام احمقانه، بازنده اصلي معركه خواهند بود. دوران تهديد قايق هاي توپدار و زمان حضور ناوهاي جنگي آمريكا در منطقه و شليك بي پاسخ موشك هاي كروز مدتهاست كه سپري شده است. امروزه آمريكا و متحدانش در شرق و غرب كشورمان در تيررس رزمندگان سلحشور ايران اسلامي قرار دارند و... به قول شرودر، صدراعظم آلمان در مصاحبه ديروز خود كه نه از سر صلح طلبي، بلكه از وحشت پي آمدهاي آن است؛ «اصولا مسئله درگيري نظامي با ايران مطرح نيست و آمريكا و اروپا هرگز اين گزينه را به طور جدي مطرح نكرده و در پي آن نيستند.»
ديروز، روزنامه انگليسي زبان «چايناديلي» به نقل از برخي ديپلمات هاي اروپايي، با اشاره به حمله هوايي جنگنده هاي رژيم صهيونيستي به تأسيسات اتمي تموز عراق در سال 1981، تكرار آن را درباره ايران بعيد دانست و بايد اضافه كرد كه صهيونيست ها در تيررس موشك هاي دوربرد شهاب 3 و برخي تسليحات اعلام نشده ايران اسلامي قرار دارند و در صورت حماقت -كه بسياري از مردم ايران در انتظار اين حماقت هستند- صهيونيست هاي وحشي، تاوان چند دهه جنايت خود عليه ملت هاي مسلمان را خواهند پرداخت و آن روز براي ملت هاي مسلمان و مخصوصاً مردم پاكباخته ايران اسلامي روز رسيدن به آرزويي ديرينه است.
2- ارجاع پرونده هسته اي ايران به شوراي امنيت سازمان ملل، گزينه احتمالي ديگري است كه پيش روي آمريكا و متحدانش است. در اين باره بايد گفت؛ مطابق بند «C» از ماده «12» اساسنامه آژانس بين المللي انرژي اتمي، ارجاع پرونده يك كشور عضو NPT به شوراي امنيت سازمان ملل متحد، تنها در دو حالت و به عنوان آخرين راه حل، بعد از طي چند مرحله مقدماتي پيش بيني شده است. اين دو حالت عبارتند از:
الف: عدم مراعات مفاد NPT و تعهدات برخاسته از آن
NON COMPLIANCE
ب: انحراف فعاليت هسته اي صلح آميز به فعاليت هاي نظامي DIVERSION
و اما، البرادعي مديركل آژانس در گزارش ماه سپتامبر 2004 خود به شوراي حكام تاكيد كرده است تاكنون در بازرسي هاي انجام شده از تاسيسات هسته اي ايران هيچ نشانه و مورد قابل استنادي كه حكايت از تلاش اين كشور براي استفاده غيرصلح آميز از فن آوري هسته اي باشد، ديده نشده است و در همان حال گزارش مديركل با صراحت تاكيد دارد كه ايران، همكاري هاي قابل تحسيني با آژانس داشته است. بنابراين، پرونده هسته اي ايران اساساً قابل ارجاع به شوراي امنيت سازمان ملل نيست و نبايد از اين شمشير داموكلوس كه بر فراز سرمان گرفته و با آن تهديدمان مي كنند، كمترين دغدغه اي داشته باشيم.
مضافاً آن كه اولين واكنش ايران در مقابل ارجاع پرونده به شوراي امنيت، خروج از NPT خواهد بود، اگرچه به اعتقاد نگارنده و براساس آنچه كه در روند الحاق كشورمان به معاهده NPT بعد از تغيير آن در سال 1375 ديده مي شود، ايران از آن تاريخ عضو NPT نبوده است.
خروج كشورمان از NPT- چه به دليل آن كه اساساً عضو نبوده ايم و چه در پي ارجاع پرونده به شوراي امنيت سازمان ملل -فعاليت هسته اي ايران را در فضايي بيرون از نظارت- تاكنون ظالمانه و خصمانه- آژانس و آمريكا و متحدانش به دنبال خواهد داشت. چرا كه فن آوري هسته اي ما، دستاورد خودمان است و قابل تعقيب در تمامي حالات.
ما در كيهان، اقدام مقتدرانه عصر دوشنبه مسئولان هسته اي كشورمان را با انتخاب تيتر «ايران پاي حرف خود ايستاد» به ملت مژده داديم و بي گمان، ازسرگيري غني سازي اورانيوم، مژده ديگري است كه ملت بي صبرانه در انتظار شنيدن آن هستند... يعني «سيلي هسته اي» ديگري به آمريكا و متحدانش.