پنجشنبه 24 دی 1383

نکاتی پیرامون گفتگوی مطبوعاتی رضا پهلوی، پارمیس سعدی

چند روز پیش گفتگوی شاهزاده رضا پهلوی با مطبوعات یا رسانه های لس انجلسی را دیدیدم. سؤالهای جالبی در آنجا مطرح شد که نظر مرا به خود جلب کرد. یکی سؤال آقای ضیا آتابای و دیگری سوال آقای فروتن.
در ابتدا سؤال آقای آتابای را مطرح می کنم. ایشان گفتند یکی از پیش زمینه های دموکراسی این است که دین از سیاست جدا باشد در اعلامیه جهانی حقوق بشر چنین چیزی نیست. خیلی جالب است! کسی که کانال سیاسی دارد و قصد آگاه کردن مردم را دارد نمی داند که اصلی در بیانیه جهانی حقوق بشروجود دارد که عنوان می کند هر کسی حق دارد هر دینی دوست دارد انتخاب کند و تغییر دین بدهد. در صورتیکه دین از سیاست جدا نباشد چنین چیزی امکان پذیر نیست. بیچاره این 8 نفر که این فراخوان را نوشته اند اگر می دانستند که مردم از یک فراخوان که به معنی دعوتنامه است چه ایرادهایی می گیرند، فراخوان را به صورت یک کتاب هزار صفحه ای در اختیار مردم می گذاشتند.قسمت دوم سؤال ایشان خیلی جالب تر بود و آن اینکه به شخصی که برای اولین بار در تاریخ 26 ساله مبارزات مردم ایران از اتحاد همه با هم حرف زده است می پرسد چرا شما با سازگارا که بنیانگذار سپاه بوده است توافق کرده اید؟ آیا شاهزاده که همیشه از اتحاد حرف می زدند ،می توانستند حالا که فرصتی پیش آمده است زیر حرف خودشان بزنند؟ مگر هر کسی اشتباه کرد نمی تواند پشیمان شود؟ آیا نجات ایران مهم است یا بر طبل عناد و پدرکشتگی و نفاق کوبیدن؟جالب اینکه خود ایشان با طبرزدی که بچه بسیجی است مصاحبه می کند.کسی نیست به او بگوید آیا تو با مصاحبه با طبرزدی باعث نمی شوی که دنیا فکر کند جمهوری اسلامی آنقدرها هم که می گوئید غیر دموکراتیک نیست وگرنه یک مبارز به راحتی از درون مرز با رسانه های برون مرزی تماس نمی گرفت.
هنوز هم یادم نرفته است که در 20 خرداد پارسال وقتی که دانشجویان به خیابانها ریخته بودند و شاهزاده در مسافرت بودند و از هیچ چیز خبر نداشتند، چگونه هویت شخصی را که طرفدار زیادی دارد زیر سؤال بردند و کلی هیاهو کردند که اطرافیان شاهزاده نمی گذارند ایشان تصمیم بگیرد. اینگونه بی تفاوتیها باعث کم شدن هواداران شاهزاده می شود و .... دست آخر هم متوجه اشتباه خود شد و جلوی دوربین از با عجله قضاوت کردن خود پوزش خواست. البته باید خاطر نشان ساخت که گاهی اوقات پوزش چیزی را حل نمی کند.جای تأسف دارد که اینها تلویزیون سیاسی درست کرده اند و می خواهند به مردم بینش بدهند. بینشی که خودشان ندارند!
سؤال خیلی جالب تر سؤال آقای ایمان فروتن بود. ایشان پرسیدند آیا شما فراخوان را امضا کرده اید یا خیر و اگر امضا نکرده اید امضا می کنید و از ما هم می خواهید که امضا کنیم؟ اگر این کار اشتباه بود چه تضمینی است که ما برگردیم و بگوییم اشتباه کردیم.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

مسخره نیست که کسی فراخوان را امضا نکرده باشد اما از آن حمایت کند؟ آیا آقای ایمان فروتن نمی توانند خودشان تجزیه و تحلیل کنند و تصمیم بگیرند که باید دنباله رو شاهزاده باشند؟اینجاست که ریشه اینکه چرا مبارزات ما به نتیجه نمی رسد معلوم می شود. هنوز عده ای احتیاج دارند که رهبر برای آنها تصمیم بگیرد. اینها می خواهند آقای شاهزاده چشم و گوش و عقل آنها باشد. اما نه اینکه فکر کنیم این دنباله رو بودن از سر عشق به شاهزاده است. بلکه از قسمت دوم سؤال ایشان پیداست که این دنباله روی و تضمین خواستن فقط برای این است که اگر در آینده این طرح شکست خورد کسی را داشته باشند که کاسه کوزه ها را سر ایشان بشکنند.که بله ما با این فراخوان مخالف بودیم شما بودید که چنین گفتید و چنان گفتید.فرق این لس انجلسی ها که به ولایت فقیه خود عشق می ورزند تا برای آنها و به جای آنها تصمیم بگیرد با ما که در ایران زندگی می کنیم و نمی خواهیم ولایت فقیه برای ما تصمیم بگیرد واز او نفرت داریم چیست؟البته شایان ذکر است که آقای شاهزاده رضا پهلوی هیچ وقت نخواسته اند که نقش ولی فقیه مردم را بازی کنند. این مردم هستند که همیشه به خاطر عدم اعتماد به نفس خود می خواهند به دیگری تکیه کنند. از اینجور مبارزها در میان دوستان کم نیستند. بودند عده ای که فکر می کردند بیانیه چند روز پیش آقای شاهزاده از طرف کارکنان این دبیرخانه نوشته شده است زیرا ایراد گرفته بودند که چرا نام ایشان در پایین فراخوان نیست. اما همینکه فایل صدا و تصویری این بیانیه پخش شد همه چیز عوض شد.تا چند لحظه قبل که حمایت علنی شاهزاده را نشنیده بودند ، مخالفت می کردند ، اما چون همیشه نیاز به ولی فقیه در خون ما وجود دارد چیزی را که با آن مخالفت داریم اگر از زبان ولی فقیه بیرون بیاید می پسندیم. من از نظر وسعت دایره تفکر و استقلال فکری فرقی بین آقایی مثل ایمان فروتن و بچه های بسیجی نمی بینم. هرچند که آقای شاهزاده رضا پهلوی دید سیاسی خوبی دارند و بسیار ایده آل فکر می کنند. اما این دلیل نشد که ما خودمان مسائل پیرامونمان را تجزیه و تحلیل نکنیم و منتظر باشیم که دیگران به ما توصیه کنند . ما نباید رهبر را برای این بخواهیم که کاسه کوزه ها را بر سر ایشان بشکنیم.چرا از آقای شاهزاده تضمین می خواهند؟در اینجاست که مشخص می شود چرا آقای شاهزاده رضا پهلوی هیچگاه نقش رهبری را به عهده نمی گیرند. چون با روحیه مردم ایران آشنا هستند و می دانند با چنین روحیه ای هیچگاه به دموکراسی نمی رسیم.
ملتی که به قهرمان نیاز دارد عزت نفس ندارد.
پارمیس سعدی

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/16870

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'نکاتی پیرامون گفتگوی مطبوعاتی رضا پهلوی، پارمیس سعدی' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016