پنجشنبه 24 دی 1383

سخن درست ولي نابهنگام حقانيت خود را به زير سئوال مي برد، حسين شاه اويسي

پاينده ايران

هم ميهنان ارجمند

ماهنامه محترم « نامه » از من خواست تا در مورد رفراندوم مطرح شده در ماه هاي اخير ، نظر خود را طي مقاله اي بيان نمايم . متأسفانه نمي دانم دامنه ي خود سانسوري تا كجا كشيده شده است كه از مقاله اي كه در زير خواهد آمد چند جمله گزينشي كه از محتوا تهي شده است را به نام من به چاپ رسانده است .
براي آگاهي هم ميهنان متن مقاله به شرح زير تقديم مي گردد .

حسين شاه اويسي
--------------------

سخن درست ولي نابهنگام حقانيت خود را به زير سئوال مي برد

“ فرزندان عزيز وطن! با چشمان باز به آينده ”
“ ميهن كهنسال خود بيانديشيد .”
دكتر مصدق

پيش از ورود به بحث ، براي هر چه بهتر روشن شدن مسئله ، نكاتي را بايد يادآور شد :
يكم ــــــ بيان نظرها و نقد طرح فراخوان رفراندوم به معناي ترديد در استقلال طلبي ، آزادي خواهي و ميهن دوستي طراحان اوليه فراخوان ( 7 نفر ) به ويژه آقاي دكتر ملكي و آقاي مهندس افشاري كه تا حد زيادي از گذشته آنها و ايده آل هايشان مطلع هستم ، نيست و آنان را انسانهاي شريف و ميهن دوستي مي شناسم ولي از آنجا كه امكان بيان آرا و برخورد انديشه ها از بن پايه ترين و ابتدايي ترين اصول مردم سالاري است برآن شدم بدينوسيله نقدي در خور بضاعت بر طرح رفراندوم تقديم دارم .
دوم ــــــ تلقي صاحب نظراتي كه در درون ميهن به سنجش پديده ها مي پردازند نمي تواند و نبايد حتما مشابه آرايي باشد كه صاحبانش در برون مرز ، زندگي مي كنند . چرا كه شرايط ما و مشكلات روز ما را كمتر لمس مي كنند . از اين رو منطقي است كه ديدگاه هايمان در پاره اي جهات گوناگون ، گاه متضاد و شايد متناقض باشد ، ولي بهر رو قابل احترام خواهد بود و تحمل ديدگاه ها نيز واجب و طبيعي است و موضع گيري منطقي را نيز طلب مي كند .
سوم ــــــ اتخاذ مواضع و انتقادها نبايد چنان باشد كه حمل بر توهين و تخطئه ي مخاطبان گردد و زمينه بروز فضاي سياسي سالم را از بين ببرد.
چهارم ــــــ در اين نوشتار كوتاه سر آن ندارم ، از مفيد بودن يا زيانبار بودن محتواي رفراندوم سخن بگويم ولي پيرامون همه پرسي ( رفراندوم ) سالهاست از سوي نيروهاي دگرانديش و تا آنجا كه بياد دارم ، در سال 1361 شادروان فروهر از لزوم برگزاري همه پرسي آن هم تحت شرايطي سخن گفته بود و سپس كسان ديگري و سازمانهاي مختلفي هم به فراخور مواضعشان بحث همه پرسي را مطرح كردند و جدل و اختلاف نظرها برسر زمان برگزاري ، هدف همه پرسي ، امكان پذير بودن آن و رعايت موازين ملي و سياسي و مسالمت
آميز بودن همه پرسي بود .
پنجم ــــــ به باور من : تنها معياري را كه در ارزيابي پديده هاي اجتماعي – سياسي و اقتصادي به عنوان ملاك سنجش در شرايط امروز ميهن بايد برگزيد ، تنها و تنها سود و صلاح ميهن است و هر ايراني كه به ميهن و ملت فرهنگ آفرينش عشق مي ورزد ، حاكميت ملي بر سرزمين مان ، دفاع از منافع ملي مان ، مردم سالاري ، عدالت اجتماعي ، رفع هرگونه تبعيض قومي و جنسيتي و دفاع از تماميت ارضي ميهن مان را از واجب ترين واجب ها مي داند .
و اما طرح موضوع : در دنياي آزاد و جامعه هاي مردم سالاري كه مدنيت نهادينه شده است از رفراندوم به عنوان مبناي درستي براي طلب اظهار نظر مردم ياد مي شود ، ولي آنچه بسيار شايان اهميت است ، مختصات زماني و هنگام اعلام آن است كه منافع ملي و تماميت ارضي مان را با خطر مواجه نكند . از اين منظر همه پرسي نياز به بستر سازي و پيش شرط هايي دارد تا بتواند نتيجه اي درست و واقعي و دقيق را به دور از فشارهاي داخلي و اثرگزاري هاي بيگانه پسند خارجي و جنجال هاي ، دست دهد .
براي درك درستي اين همزماني بهتر است شرايط امروز ميهن و جريانات پيرامونش را به مرور بشناسيم .
سياست هاي سلطه طلبانه و بحرانهاي سياسي ، اجتماعي و اقتصادي و رويدادهاي جهاني كه بر منطقه و كشور ، تحميل شده است ، بدون توجه به علل آن ، اردو كشي هاي اطراف ميهن و به زعم عده اي ناآگاه كه بيگانگان را “ ناجي ” مي پندارند و به گمانشان از فرداي اشغال ميهن به همه آرزوهايشان ميرسند ، بايد گفت : بدانند هرگز دموكراسي در كوله بار هيچ بيگانه اي يافت نشده است . اينگونه تفكر مسموم و اين مسائل ، هر انسان ميهن دوستي را به انديشيدن واميدارد كه هيچكس مرا نخواهد كه در آن سود خود نجويد . و درست از اين جايگاه است كه تجربه هاي خود را با همگان در ميان بايد گذارد . بايد اجازه برخورد آرا داده شود تا با بهره گيري از روش هاي خردگرايانه جمعي ، بدور از تنگ نظري هاي گروهي و فردي ميهن بر باد ده ، بدور از هياهو و تهمت و بدور از هر گونه خشونت در راستاي دفاع از هويت ملي ، حاكميت ملت و منافع ملي خود ، نخست در رويارويي با بيگانگان و دفع آنان از طريق همبستگي كامل تمام نيروهاي اصيل به نجات ميهن از فروپاشي اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي گام بردارند . از اين رو برخود ضروري مي داند ، امروز با وجود تهديدهاي فزاينده خارجي و داخلي از جمله از توطئه هاي ارضي تا فرهنگي و تهديدخارجي ، تجاوز به حريم وطن ، انرژي هسته اي و از سوي ديگر نا همآهنگي هاي مراكز تصميم گيري ، حصر آزادي هاي و حقوق ملت مصرح در قانون اساسي ، كاهش تعلق خاطر ملي ( بعنوان مثال كاربرد واژه خليج بجاي خليج فارس حتي از سوي پاره اي از كاربدستان و بعضي از رسانه ها ) با وجود تمام اين ناملايمات و كاستي ها اعم از خارجي و داخلي است كه احساس خطر را در رگهاي هر ايراني مي دواند كه وقت آنست با چشمان باز و انديشه اي روشن براي زيستي آزاد و سربلند اولويت هاي خود را برگزيد و به سرزمين مان بيانديشيم كه دوران بسيار حساسي را سپري مي كند كه احساس مسئوليت ما در اين شرايط نقش تعيين كننده اي خواهد داشت .
اكنون در اين گير و دار و هنگامه اي اي چنين ، آيا طرح رفراندوم با همه باوري كه بدرستي همه پرسي وجود دارد ، زمان مناسبي است ؟ به باور من در اين شكل و زمان ، جز اينكه مشكلي بر مشكلاتمان بيافزايد و باعث پراكندگي هاي بيشترمان شود راه بجايي نخواهد برد مگر اينكه تهديد خارجي برطرف شده و جامعه به آرامش و امنيت رسيده باشد . بخاطر دارم در سال 1968 ميلادي كه دولت ژنرال دوگل بعلت نابساماني هاي فراوان داخلي با جنبش دانشجويي سراسري روبرو شده بود و مدتها تظاهرات پردامنه دانشگاهها فضاي فرانسه را فرا گرفته بود ، اندك زماني پس از فراهم آوردن آرامش در كشور، از آنجا كه دوگل از روساي جمهوري بود كه به افكار عمومي احترام و باورمند بود ، پس از پايان در گيري ها و بازگشت آرامش به كشور درفضاي آرام بدور از بگير و به بند ، در حالي كه هنوز يكسال و اندي از دوران رياست جمهوريش مانده بود ، اقدام به برگزاري همه پرسي كرد ، آن هم با طرح اين پرسش كه آيا با رياست جمهوري من موافق هستيد يا خير ؟ چون پاسخ ملت نه بود ، در پاسخ به اين خواست ملت ، ژنرال دوگل كناره گيري كرد و رفت و جمهوري پنجم پايه ريزي شد . چرا كه شرايط برگزاري همه پرسي فراهم شده بود . توطئه خارجي ، تهديد بيگانه و لشگر كشي در مرزهاي ميهنش وجود نداشت . از تاريخ بياموزيم پيش از آنكه خود درس تاريخ شويم .

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

باز گرديم به طرح فراخوان ، همانگونه كه مطلع هستيد اين طرح تاكنون با مخالفتها و موافقتهاي گونا گون روبرو شده است . عده اي كه جريان راست افراطي كاتوليك تر از پاپ را در خارج نمايندگي مي كنند ، اين طرح را توطئه جمهوري اسلامي مي دانند ، عده اي كه بخشي از جريان چپ را نمايندگي مي كنند ، با اين طرح مخالفند چون براين باورند اين امر جلوي “انقلابشان” را مي گيرد . عده اي هم كه از زبان قومهاي ايراني سخن مي گويند با طرح رفراندوم مخالفند چون از دل نگراني هاي آنها سخن نرانده است . عده اي ديگر با آن مخالف هستند كه چرا نوع نظام آينده را اعلام نكرده است و عده اي ………….با اين ترتيب نه مخالفان طرح و نه موافقان آن يكدست نيستند .
بيانديشيم ، نتيجه يك رفراندوم كه با استفاده از شرايط سياسي ولي با عدم آگاهي لازم اجتماعي و فراهم نبودن زمينه هاي ضروري صورت گيرد تا چه اندازه براي آينده ايران مي تواند اميدوار كننده باشد . حاصل سخن ، بنا بر دلايل بالا طرح فراخوان ملي برگزاري رفراندوم پيشنهاد شده ي
دوستان گرامي ، پرسش انگيز ، پرابهام وبه باور من ناشدني است و بيانيه دوم كه چند روز پس از نشر فراخوان از سوي طراحان در درون كشور صادر شد نيز جز نامي از فراخوان باقي نگذارده است .
بهر روي به باور من ، در شرايط امروز انديشيدن به همبستگي نيروهاي استقلال طلب و آزاديخواه ميهن دوست با همه دشواريها ، بسيار واقعي تر و چشم انداز روشن تري را نمايان مي سازد اين در حالي است كه براي اجراي رفراندوم در تمام كشورهاي پيشرفته و آزاد جهان پيش شرط هايي ضروري است كه مهمترين آنها در محاصره نبودن كشور از سوي بيگانگان ، عدم وجود تهديد خارجي و امنيت و آرامش داخلي ، وجود رسانه ها و مطبوعات آزاد ، آزادي دگرانديشان و بيان عقايد و ……از بن پايه ترين نيازها در برگزاري يك همه پرسي راستين است .
بهر روي ، من ممكن است برخطا باشم و شما شايد بر صواب اما با بذل كوشش ممكن است هر دو ما به حقيقت نزديكتر شويم .


پاينده ايران

تهران – حسين شاه اويسي

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/16850

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'سخن درست ولي نابهنگام حقانيت خود را به زير سئوال مي برد، حسين شاه اويسي' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016