تراژدی "رودکی، جادوگر واژگان سبز"، به عنوان نمايشی که در آن مصائب زندگی پدر شعر فارسی به تصوير درآمده است، در هفته گذشته، با دو اجرا ويژه خبرنگاران و هنرمندان به روی صحنه رفت.
نمايش "رودکی، جادوگر واژگان سبز" با بازی ايرج راد، اصغر همت، محمد اسکندری، علی ميلانی، کياندخت کيانی به همراه تعدادی از دنشجويان تئاتر به عنوان بازيگر، طراحی صحنه و لباس بهروز غريب و همکاری فرزانه کابلی به عنوان طراح حرکات موزون از ۲۵ فروردين ماه اجرای خود را در تالار وحدت از سر میگيرد.
خبرنگار شهر با علی پويان، کارگردان اين نمايش، درباره چگونگی شکل گرفتن اين تراژدی و اجرا و برنامههای بعد از نوروز اين نمايش، گفت و گو کرده است.
-ايده نگارش چنين نمايشی و اجرای آن را از کی در ذهن داشتيد و هدف شما از انتخاب اين مضمون چه بود؟
* من از مدتها پيش فکر میکردم که وظيفه ما نسبت به مشاهير علم و ادب اين است که در راستای درست معرفی کردن آنها به نسل آينده کاری اساسی انجام دهيم. نسل آينده و حتی نسل فعلی راجع به برخی از چهرهها بايد بيشتر از اسم و بيوگرافی و نکات پيش پا افتادهای از اين قبيل بدانند و بايد مفاهيم و واقعيتهای اساسی زندگی آنها به مردم در هر زمانی منتقل شود. رودکی به دليل داشتن شخصيت ادبی و هنری و تاثيراتی که در موسيقی ايران گذاشته است، هميشه برای من از جذابيت زيادی برخوردار بوده و علاقه داشتم با ترکيب سه هنر آميخته بههم، يعنی شعر و موسيقی و تئاتر يک کار بزرگ با امکاناتی که در اختيار من گذاشته شده بود را انجام دهم. حال اينکه در انجام آن چقدر موفق بودهايم، قضاوت با تماشاگران اين کار است. نکته مهمی که در باره چنين نمايشهايی وجود دارد اين است که اگر ما امروزه زندگی مشاهيرمان را به تصوير نکشيم، کشورهايی که دوست دارند هويتی برای خود بسازند، آنها را مال خود میکنند و ما با توجه ويژه به شخصيتهای هنری، علمی و ادبیمان میتوانيم جلوی اين اقدام آنها را بگيريم.
- در اجرای اول اين نمايش به نظر میرسيد که موسيقی و طراحی صحنه و بازیها از انسجام کافی برخوردار نبود، چرا؟
* موسيقی و طراحی نور و صحنه ما در شب اول کامل نبود و در شب دوم تفاوتهای زيادی پيدا کرد. البته اين نقايصی که گفتيد در اجرای اول هر کاری وجود دارد و تا حد زيادی میتواند قابل اغماض باشد.
- در نشست خبری تراژدی رودکی گفته بوديد، نمايشنامه توسط فرد ديگری نيز نوشته شده بود اما به دليل عدم توافق برای تغيير متن هنگام اجرا، شما به ايوب آقاخانی پيشنهاد نوشتن آن را داديد. آقای آقاخانی چه مدت زمانی برای نوشتن و شکل دادن به اين تراژدی فرصت داشت و چقدر در کار اجرا با شما هماهنگ بودند؟
* ايشان بين ۵۰ تا ۶۰ روز برای نوشتن اين تراژدی فرصت داشت و همکاری خوب ما از آغاز تمرينات شکل گرفت. بخشهايی که ما با هم اتود کار را میزديم، در روند تمرين ما را به نتايجی میرساند که آن نتايج به ما کمک بسياری میکرد.
- علت دور هم جمع شدن و همکاری چهرههای شناختهشدهای مانند بهروزغريبپور، فرزانه کابلی و بيشتر بازيگران مطرح تئاتر، در اين نمايش چيست؟
* اين همکاری يک همکاری دوجانبه بود، ، کسانی که نام آنها را برديد، از دوستان مورد توجه من هستند و هم به دليل اين ارتباط و هم به خاطر مضمون اين تراژدی که برای همه جذابيت خاص خودش را دارد، پذيرفتند که در اين کار گروهی شرکت کنند.
- حرکات موزون اين نمايش در ابتدا و انتهای آن نشانگر چه حالاتی بودند؟
* اين نمايش با جشن عروسی آغاز و با عزاداری برای رودکی خاتمه پيدا میکند. حرکات موزون اول نمايش برای انتقال شادی عروسی و حرکات انتهای نمايش، که با ميل داغ کشيدن به چشمان رودکی آغاز میشود در واقع بيانگر، تمام ضجهها و دردمندیهای درونی اين شاعر است که نمود بيرونی پيدا میکند. وقتی ميله داغ را به چشمان رودکی میکشند، سعی کرديم فرياد رودکی را با يک انژی و حرکت دورانی که برای انتقال اين مفهوم بسيار مناسب است به تصوير بکشيم. البته ما حرکات موزون اولی را که در فضای مردم عامه صورت میگيرد، شادتر گرفتيم تا بتوانيم اندوه رودکی را در تقابل با اين حس بيشتر و بهتر نشان دهيم.
- در نشست مطبوعاتی اين کار به اجرای خارج از کشور آن اشاره کردهايد. اين برنامه را از چه زمانی شروع میکنيد و چه کشورهايی را برای اجرا در نظر داريد؟
advertisement@gooya.com |
|
* از آخر ارديبهشت که زمان اجرا در ايران تمام میشود، اجرای خارج از کشور را آغاز میکنيم. اولين کشور در نظرگرفته شده برای اين کار، تاجيکستان است. با کشورهای فرانسه و آلمان نيز رايزنیهايی انجام شده است، البته به خاطر فرم اجرا، اين کار با معيارهای جشنواره آوينيون متناسب است، پيگير هم هستيم که اين کار حتما در آنجا به اجرا درآيد.
- هدف شما از اجراها ی خارج از کشور اين تراژدی چيست؟
* ماندگاری زبان پارسی، معرفی صحيح شخصيت رودکی و به نمايش گذاشتن وجوهی از ماندگاری هنر و ادب ايرانی در طول تاريخ.
گفتو گو از: اقدس محمدخانی