چهارشنبه 8 اسفند 1386

نمايشی که "تهرن" شدن مشروطه را به تصوير می‌کشد، محمود استاد محمد از ارتباط "تهرن" و "تهرانی‌ها" می‌گويد، خبرگزاری شهر

محمود استاد محمد، يکی از پيشکسوتان و چهره‌های مطرح تئاتر ايران، ‌چندی است که نمايش "تهرن" را با مضمونی تاريخی، در تالار قشقايی تئاتر شهر، به روی صحنه برده است.
استاد محمد می‌گويد: "تهرن" در "آيين زار" در خطه جنوب به کسی اطلاق می‌شود که به طرد از جامعه و تنهايی محکوم می‌شود و اين همان بلايی است که ما بر سر مشروطه آورديم.
گفت و گوی خبرنگار شهر، با اين هنرمند پيشکسوت را، درباره عنوان، مضمون و شيوه اجرای "تهرن" بخوانيد:

* ابتدا درباره واژه "تهرن" بگوييد.
- "تهرن" کسی است که به طرد از جامعه، تنهايی و در تنهايی مردن محکوم می‌شود. نکته مهم برای من، اين بود که در واقع ما با انقلاب مشروطه همين کار را کرديم. مشروطه با همه عظمتش و با بهترين وجه ممکن آغاز شد که نه تنها در خاورميانه، بلکه درجاهای ديگر دنيا نظيری نداشت. حتی به نوعی پيشرفته‌تر و سالم‌تر و با تفکری انسانی‌تر از انقلاب‌های اروپايی بود ولی همين مشروطه در عمل محکوم به طرد و در عزلت مردن می‌شود. اين بلايی است که جامعه ايران برسر مشروطه آورد و به نوعی آن را "تهرن" کرد و من اين حرف را به صورت استعاری در اين نمايش پياده کردم.

* می‌خواهيد بگوييد که "ملک ديوان" سمبلی از "مشروطه طرد شده" است؟
- ملک ديوان و همه کسانی که به او وابسته هستند و مجموعه‌ای که با او زندگی می‌کنند، نمادی از مشروطه هستند. از همسر ملک ديوان که اتفاقا از خانواده سلطنتی و يک شاهزاده خانم است گرفته، تا کارگرشان، همه جزوی از همين "مشروطه طردشده" هستند و وقتی کهور "تهرن" می‌شود، به طور استعاری، همه آن‌ها تهرن شده‌اند.

* گويا اين مشروطه در هيچ جای ايران يعنی نه‌ تنها در تهران، بلکه در جنوب ايران و بندر نيز مطرود شده است.
- بله. البته با اين تفاوت که اگر همان خانواده و طايفه بندری در ابتدا، خودش را به خطر می‌اندازد و در فرهنگ خودش ننگ ارتباط با "تهرانی" را می‌پذيرد و افسانه‌ها در موردش می‌سازد، در نهايت او را می‌پذيرد و از او دفاع می‌کند.

* گفتيد در نهايت خانواده بندر اين مجموعه را می‌پذيرد، به نظر می‌رسيد که اين پذيرفته شدن و رفتن صاحب از بند، در نمايش شما خيلی زود و نپخته مطرح و بعد از آن نمايش تمام می‌شود. خودتان آگاهانه خواستيد که نمايش را اين‌گونه تمام کنيد؟
- قبول دارم که آخر نمايش خيلی برق‌آسا اتفاق افتاد و من آن را به عنوان يک ضعف دراماتيک می‌پذيرم. اين نحو پايان بردن "تهرن" به دليل شرايط سالن پيش آمد. اين نمايش بايد در سالنی اجرا می‌شد که برای نشان دادن انقلاب مشروطه و به پايان رساندن استبداد صغير دارای تجهيزات و امکانات باشد و تا وقتی من اين امکانات را به طور کامل در اختيار نداشته باشم درست نيست آن‌ها را به طور ناقص به روی صحنه بياورم.

* ارتباطی که "ملک ديوان" با انگليسی‌ها برقرار کرده بود ربطی به اين طرد شدن از جانب مردم ايران داشت؟
- مشروطه به طور کلی در ايران، به ويژه ‌در جاهايی مانند تهران، آذربايجان و اصفهان که فعاليت قوی‌تری در اين زمينه داشتند، با حمايت کنسول‌گری‌های انگليس همراه بوده است. مستندات ثابت می‌کند که "ملک ديوان" نيز با کنسولگری انگليس بی‌ارتباط نيست، اما ارتباطی که دارد يک ارتباط سالم است و نه آن ارتباطی که در نمايش به زور دوست دارند او را در آن جلوه دهند. در آن زمان نيز مردم ايران نپذيرفتند که انگليس از مشروطه حمايت مالی کند و خانم‌های تهرانی با فروختن زيورآلاتشان و تجمع در جلو باغ بهارستان، با تقديم اين پول‌ها، نگذاشتند که مشروطه، تا يک بازه زمانی نسبتا طولانی، به فساد کشيده شود.

* ايده نوشتن "تهرن" و بيان کردن قسمتی از حوادثی که برای مشروطه اتفاق افتاده، در اين قالب، کی در شما شکل گرفت؟
- من "منتيل‌پا" و "تهرن" را از زمان خيلی دور يعنی هنگامی‌که در بندرعباس زندگی‌ می‌کردم و مشغول فعاليت در تئاتر بودم، می‌شناختم و اين‌ها همه به حوالی سال ۵۰ برمی‌گردد. من از همان زمان چندين بار خواستم آن را برای سينما و تئاتر بنويسم و اجرا کنم اما هربار اقداماتم ناتمام ماند، تا چند سال پيش که به همين تحليلی که از مشروطه گفتم رسيدم و بالاخره تصميم گرفتم مشروطه را با "تهرن" تلفيق کنم.

* آيين زاری که در"تهرن" به نمايش گذاشته می‌شود، در حال حاضر هم، در جنوب ايران به همين طريق اجرا می‌شود؟
- نه اين "زاری" که در نمايش اجرا می‌شود، تقريبا مربوط به ۱۰۰ سال پيش است و با مراسمی که الان در جنوب ايران رواج دارد بسيار متفاوت است. "زار" به عنوان پديده‌ای که از آفريقا وارد ايران شده ، در ايران دارای هيچ گذشته تاريخی به آن شکل نيست که ما از طريق مستندات آن بفهميم دقيقا به چه صورت اجرا می‌شده ، چون ظاهرا در آفريقا اين مراسم را جادوگران به جا می‌آورده‌اند.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

* کسانی که در اين نمايش مشغول ان جا م آيين "زار" هستند به نظر می‌رسد به نوعی در خدمت يک سری عوامل سياسی بيرونی هستند، آيا چنين موضوعی امکان واقعيت پيدا کردن را داشته است؟
- بله . من شنيده بودم و می‌ د ا ن ستم که "بابا زاری" بوده است که با ساواک ارتباط مستقيمی داشته و سوءاستفاده‌های مختلفی از او می‌شده است. او به اين موضوع مشهور بود که قدرت‌های محلی، از فرماندار تا استاندار، هرکسی که بخواهد، می‌تواند او را برای اجرای خواسته‌هايش تطميع کند. ساواک اگر می‌خواست کسی را نکشد و فقط او را طرد کند به "بابا زار" می‌سپرد تا او درابتدا با زاری که به جانش می‌اندازد و در پی آن، با ايجاد يک جو ذهنی منفی بين عامه مردم، باعث طرد و رانده شدن او از جانب جامعه ‌شود. اما من به طور مستقيم سندی دراين‌‌باره به دست نياورده‌ام و طبق شنيده‌ها نوشته‌ام.

* "تهرن" با همه عمق حرفی که داشت، به ظاهر با بعضی تماشاگران ارتباط برقرارنکرده، چنان‌که خيلی از تماشاگران با ديدن مراسم زار يا در قسمت‌های ديگر می‌خنديدند، در حالی‌که اصلا ديالوگ و اجرای کميکی در آن قسمت‌ها وجود نداشت. به نظر شما علت اين عکس‌العمل‌ها و يا جدی نگرفتن يک سری مضامين از جانب تماشاگران اين نمايش چه می‌تواند باشد؟
- اين مساله بيشتربه تماشاگران غير تئاتری برمی‌گردد که بيشتر مخاطب برنامه‌های معمولی هستند و عادت کرده‌اند به هرچيزی، حتی آن مستندهای تلويزيونی که شنيع‌ترين اتفاقات را به طور مستند پخش می‌کند، بخندند. البته اين عکس‌العمل در بيشتر شب‌ها وجود داشت ولی تعداد آن‌ها آن‌قدر زياد نبود که قابل توجه باشد.

گفت‌وگو از: اقدس محمدخانی

دنبالک:
http://news.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/36022

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'نمايشی که "تهرن" شدن مشروطه را به تصوير می‌کشد، محمود استاد محمد از ارتباط "تهرن" و "تهرانی‌ها" می‌گويد، خبرگزاری شهر' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016