هنرمندي كه پيامي براي بشريت ندارد، اثر درجهي يك نميتواند خلق نميكند
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
محمدعلي سپانلو معتقد است: نويسنده و شاعر، در عصر خود، نسبت به مسائل جامعه و جهان بدون اظهار نظر نميتواند بماند.
اين شاعر و نويسنده در گفتوگويي با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، عنوان كرد: نويسنده و شاعر، نبايد در برابر بيعدالتي، ظلم و بيحيثيت شدن انسان، سكوت كند و بايد، اول در مسائل جامه خود و بعد در مسائل جهاني صاحب موضع باشد.
او همچنين موضعگيري اشتباه را بهتر از منفعل بودن دانست و افزود: اشتباهاتي كه از روي صداقت باشد، قابل بخشش است و هر چند هنرمندان به خاطر موقعيت و تاثيرگذاريشان، اشتباهشان گران تمام ميشود، اما بايد ريسك كنند. جامعه از نويسنده توقع دارد كه نسبت به تبعيض، ظلم و فساد، واكنش نشان دهد؛ چنانكه تولستوي درباره اعدام، به تزار انتقاد ميكند و اين عكسالعمل انساني اوست.
سپانلو همچنين درباره لزوم اشراف نويسنده و شاعر به زمينههايي غير از ادبيات گفت: به گذشته هم كه نگاه كنيم، ميبينيم بزرگان ادبيات ما از ساير هنرها و حتا از نجوم و تاريخ و... اطلاع داشتند و طبيعتا معلومات وسيعتر، به تقويت جهانبيني كمك ميكند.
او در ادامه يادآور شد: مثلا ميلان كوندرا در ساخت رمانهاي خود از موسيقي بهره ميبرد، يا هارولد پينتر كه جايزه نوبل را گرفت، نمايشنامهنويسي است كه اطلاعات عميق فلسفي و روانشناسي دارد.
سپانلو همچنين تاكيد كرد: بهخصوص، يك شاعر، بايد با موسيقي، نقاشي و مشخصا سينما آشنايي داشته باشد. كسي هم كه حوصله گوش دادن به موسيقي يا نمايشگاه رفتن نداشته باشد، نميتواند با محفوظات و قصههاي مادربزرگ رمان خوب بنويسد.
او با تاكيد بر اينكه آشنايي با ساير زمينهها لزوما به معناي متخصص بودن در آنها نيست، در عين حال خاطرنشان كرد: اما نويسنده و شاعر، از دوران خود نميتواند بيخبر باشد و بايد پيغامي براي بشريت داشته باشد و در غير اين صورت، اثر درجه يك نميتواند خلق كند.
او افزود: معتقدم كه ضمن ساخت و ساز قوي اثر، هر هنرمندي حرفي براي انسان دارد.
سپانلو همچنين خاطرنشان كرد: آگاهي نسبت به ديگر هنرها و علوم مربوط به انسان، اثر هنري را پربارتر ميكند. در نگاه اول، ممكن است داستانهاي ماركز يا يوسا، خام و روستايي به نظر برسند، اما معلومات عميقي درباره عصر خود و تاريخ بشر پشت اين آثار است.
فاكنر درباره نقد ادبي كم حرف زده، اما خطابه نوبل، معلومات عميق او را درباره مذاهب، ادبيات روس و يونان و تاريخ نشان ميدهد. يا بورس در آرژانتين متخصص قرآن هم بوده و در غنا بخشيدن به داستانهايش از آن بهره برده است؛ او فقط به منابع غربي و كتاب مقدس اكتفا نكرده، بلكه به عطار و مولوي هم رسيده است.
سپانلو همچنين درباره اين شناخت و توجه در بين نويسندگان و شاعران ايراني، گفت: اين مساله به طور نسبي اينجا وجود دارد، اما به دو مساله بايد توجه بيشتري شود؛ يكي اينكه توجه داشته باشيم موسيقي فقط ايراني نيست و ديگر اينكه كاري كه در سينما صورت گرفته، به شاعر ايراني كمك زيادي ميكند.
او در عين حال يادآور شد: متاسفانه بعضي به اين مسائل حتا علاقهمندي هم ندارند و مثلا يك نمايشنامهنويس فكر ميكند سبكهاي مختلف نقاشي به او چه ربطي دارد، در صورتي كه اينها ذخيره ذهني هنرمند است و به صورت غيرمستقيم، غناي اثر را موجب ميشود.