در سالهاى اخير، سرزمين اندونزى پرجمعيت ترين كشور مسلمان جهان بيش از هر كشور ديگرى در جنوب شرقى آسيا هدف بمب گذارى وفعاليتهاى خرابكارانه بوده است. هر چند، در گذشته برخوردهاى مذهبى ميان مسلمانان و مسيحيان در اندونزى رخ مى داد كه در بمب گذارى هاى كليساها در پايان سال ۲۰۰۰ به اوج رسيد، ولى پس از حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ اينگونه فعاليتها در اندونزى شدت بيشتر و جهت تازه اى پيدا كرد و بيشتر متوجه خارجيان شد كه مهمترين آن، انفجار در جزيره توريستى «بالى» در ۱۲ اكتبر ۲۰۰۲ بود كه ۲۰۲ كشته از ۲۱ كشور جهان بر جاى گذاشت كه ۸۸ نفر آنها اتباع استراليا بودند. چندماه بعد در ۵ اگوست ،۲۰۰۳ در انفجار هتل «ماريوت» در «جاكارتا» ۱۲ نفر كشته شدند. حدود يك سال پس از آن نيز سفارت استراليا در جاكارتا در ۹ سپتامبر ۲۰۰۴ مورد حمله قرار گرفت كه حاصل آن، ۱۱ كشته و ۱۸۰ زخمى بود. چندى بعد، در ۷ اكتبر ۲۰۰۴ نيز سفارت اندونزى در «لندن» منفجر شد كه در ظاهر تلفات مهمى در برنداشت.
با انفجار مهيب جزيره بالى بود كه نام سازمانى به نام «جماعت اسلامى» به عنوان عامل اين انفجار بر سر زبانها افتاد و از آن هنگام تاكنون تحقيقات زيادى درمورد ارتباط اين سازمان با انفجارهاى مذكور و روابط احتمالى آن با سازمان تروريستى القاعده صورت گرفته است (نام اين سازمان با املاى القاعده درست نيست. زيرا قاعد يا قاعدين به معناى بازنشسته و كسى كه حركتى ندارد است، درحالى كه «قائد» به معناى منجى و برخيزنده است مانند قائد اعظم كه «لقب محمدعلى جناح» بود) به هر حال، مأمورين اطلاعاتى و امنيتى اندونزى، مسلمان ۴۰ساله اى به نام «رضوان عصام الدين» مشهور به «حنبلى» را به عنوان مغز متفكر عمليات بالى كه تأمين مالى اين پروژه را نيز برعهده داشته است، شناسايى كردند. بنا به نظر آنان او فرمانده عملياتى جماعت اسلامى و رابط اين سازمان با القائده بوده است. او كه در سال ۱۹۶۶ در غرب جاوه متولد شده است، در جوانى به عضويت جماعت اسلامى درآمد و در دوره حكومت سوهارتو، يعنى در دهه هاى ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ به فعاليتهاى مذهبى روى آورد. در ۱۹۸۵ همراه با ابوبكر بشير و تعدادى از پيروان جماعت اسلامى به مالزى تبعيد شد و سه سال بعد به افغانستان رفت و در كنار مجاهدين افغانى بر ضد اتحاد شوروى به جنگ پرداخت. وى در سال ۱۹۹۰ به مالزى رفت و به جمع آورى پيرو براى جهاد پرداخت. وى در اكتبر ۲۰۰۰ به اندونزى بازگشت و گفته مى شود كه در ۱۹ انفجار همزمان كليساها در ۹ شهر مسيحى نشين اندونزى در ۲۵ دسامبر ۲۰۰۰ كه جمعاً ۱۸ كشته بر جاى گذاشت، نقش داشته است.
پس از برخورد هواپيماها با مركز تجارت جهانى در نيويورك در سال ۲۰۰۱ و به ويژه در پى انفجار بالاى مأمورين اطلاعاتى و امنيتى آمريكا و اندونزى با همكارى سازمانهاى اطلاعاتى كشورهاى منطقه به پيگرد شديد وى پرداختند و سرانجام پليس تايلند در آگوست ،۲۰۰۳ او را در شهر «آيوتايا» پايتخت قديم اين كشور دستگير كرد و به مأمورين آمريكا تحويل داد. اطلاعاتى كه بعدها منتشر شد، حاكى ازآن بود كه طرحهايى براى حمله به سفارتخانه ها در بانكوك و نيز خرابكارى در جريان اجلاس سران كشورهاى عضو «اپك» (APEC) كه قرار بود در بانكوك برگزار شود در دست تهيه بوده است.
ابوبكر بشير:
چهره ديگرى كه نام او به عنوان رهبر جماعت اسلامى و گرداننده پشت صحنه انفجارهاى مذكور مطرح شده و ظرف ماههاى گذشته مورد محاكمه و بازپرسى قرار گرفته، يك شخصيت روحانى ۶۶ ساله به نام ابوبكر بشير است كه از محبوبيت زيادى در ميان مسلمانان تندرو در كشورهاى جنوب شرقى آسيا برخوردار است. وى كه در اصل به شغل تدريس در مدارس اسلامى در شهر«سولو» واقع در جاوه مركزى اشتغال دارد، در ۱۹۳۸ در جاوه شرقى متولد شده و در جوانى به تحصيل در مدارس اسلامى پرداخت. در اواخر دهه ،۱۹۷۰ توسط رژيم «سوهارتو» به اتهام فراخوانى براى تشكيل يك كشور اسلامى زندانى شد و سپس براى ۱۳سال به مالزى گريخت، ولى در سال۱۹۸۸ به اندونزى بازگشت و به تدريس در مدارس اسلامى مشغول شد. او يك هفته پس از انفجار بالى در سال۲۰۰۲ دستگير و به اتهام توطئه براى ترور «مگاواتى سوكارنو» معاون وقت رئيس جمهورى و تلاش براى تبديل اندونزى به يك كشور اسلامى تندرو و اقدام به رهبرى سازمان جماعت اسلامى مورد بازجويى و محاكمه قرار گرفت، اما به علت كافى نبودن شواهد و مدارك در سپتامبر ۲۰۰۳ از اتهامات مذكور تبرئه و تنها به سبب تخلفات اقامتى به ۱۸ماه زندان محكوم شد. گفته اند كه ابوبكر بشير كه داراى تمايلات ضديهودى است، در سال۲۰۰۰ دست به تشكيل شوراى مجاهدين با هدف تبديل اندونزى به يك كشور اسلامى و برقرارى احكام شرعى اسلام زده است. اما وى همواره هرگونه ارتباط با جماعت اسلامى و نيز القائده و شخص «اسامه بن لادن» را تكذيب و اعمالى از قبيل انفجار بالى را محكوم كرده است. با اين همه، او پس از تحمل ۱۸ماه زندان در آوريل ۲۰۰۴ بار ديگر با اتهامات تازه اى از جمله رهبرى شبكه نظامى جماعت اسلامى و احتمال شركت در انفجار هتل ماريوت بازداشت و دراكتبر ۲۰۰۴ دوره جديد محاكمات او با اين اتهامات آغاز شد. اما اين بار، شركت يا رهبرى وى در عمليات تروريستى مطرح نبود، بلكه استنادات دادگاه بر اين بود كه او هرچند در عمل، اقدامى تروريستى انجام نداده، ولى از عمليات مذكور به كلى مطلع بوده، اما كارى براى جلوگيرى از آنها صورت نداده است. اما ابوبكر بشير در جلسات دادگاه ضمن نفى تمام اتهامات وارده به خود، شجاعانه به سياستهاى غرب به ويژه در عراق و فلسطين حمله كرد و مدعى شد كه محاكمه وى با فشار آمريكا صورت مى گيرد. او گفت كه از جهاد اسلامى و مبارزه با كفار حمايت مى كند اما نه در اندونزى، زيرا جهاد بايد در ميدان جنگ صورت گيرد و از نظر او، ميدان جنگ امروزه، افغانستان، پاكستان و فيليپين و ساير مناطقى است كه دشمن در آنجا حضور يافته است.
از سوى ديگر، «امروزى بن نورهاشم» كه همراه دو برادر و ۱۲نفر ديگر كه از درس خواندگان مدارس اسلامى بودندو به اتهام طرح ريزى انفجار بالى محاكمه و در ۷ آگوست ۲۰۰۳ به اعدام محكوم شد، در جريان محاكمات خود اعتراف كرده بود كه عمليات با اجازه ابوبكر بشير صورت گرفته بود، پيش از آن، يعنى در ژوئن ۲۰۰۳ نيز يك كويتى به نام «عمر الفاروق» كه موضوع بمب گذارى و ترور را پذيرفت، اتهام مشابهى را متوجه ابوبكر بشير كرد.
اما تحولى كه بر ضد بشير روى داد، اعترافات يكى از اتباع مالزى به نام «محمد نصير عباس» بود كه در اواخر دسامبر ۲۰۰۴ در دادگاهى در جنوب جاكارتا محاكمه شد. او كه خود را عضو پيشين جماعت اسلامى مى خواند، آشكارا ابوبكر بشير را رهبر جماعت اسلامى بعد از «عبدالله سونگ كار» معرفى و به نظرات او در مورد وجوب آموزش نظامى براى مبارزه و جهاد اشاره كرد و گفت كه ابوبكر بشير در آوريل ۲۰۰۰ با تعدادى از اعضاى جماعت اسلامى در دادگاهى در جنوب فيليپين ديدار عملياتى داشته و در آنجا از «اسامه بن لادن» به عنوان يك مجاهد واقعى مسلمان تمجيد كرده است.
با توجه به جميع جهات، دادستان براى ابوبكر بشير درخواست ۸سال زندان به جرم تشويق به بمب گذارى كرد. در پى اين درخواست بود كه دادگاه در اوايل مارس ۲۰۰۵ (اسفند ۱۳۸۳) ابوبكر بشير را به علت اطلاع قبلى از انفجار بالى مجرم شناخت و او را به تحمل ۳۰ماه زندان محكوم كرد. اين محكوميت با واكنش سرد مقامات آمريكا و استراليا روبرو شد كه آن را بسيار كم توصيف كردند و خواهان برقرارى مجازات سنگين ترى براى او شدند.
حزب جماعت اسلامى
توجه ابتدايى به حزب جماعت اسلامى در دسامبر ،۲۰۰۱ كمى پس از حوادث ۱۱سپتامبر، هنگامى صورت گرفت كه مقامات سنگاپورى طرحى براى حمله به سفارت آمريكا، انگليس و استراليا را در آن كشور كشف و آن را خنثى كردند. پس از انفجار جزيره بالى در حدود ۱۰ماه بعد اين حزب معروفيت زيادى پيدا كرد و در همان حال بود كه بيش از ۲۰۰نفر از فعالين و پيروان حزب جماعت اسلامى در اندونزى و ساير كشورهاى منطقه دستگير شدند.
از ساختار تشكيلاتى حزب جماعت اسلامى و تعداد اعضاى آن اطلاعات موثق و اعلام شده اى در دست نيست. گفته شده است كه اين حزب در اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوايل دهه ۱۹۹۰ توسط مسلمانان تندروى اندونزى با برداشتهاى افراطى از اسلام و جهاد و واجب شمردن تشكيل حكومت اسلامى براى خود و با فكر توجيه وسيله با هدف تأسيس شده است و در حال حاضر، طرفداران آن علاوه بر اندونزى در كشورهاى مالزى، فيليپين، سنگاپور و تايلند و تا حدود كمى هم در كامبوج ، ويتنام و استراليا فعاليت دارند. هدف اصلى اين تشكيلات زيرزمينى ، در مرحله اول تأسيس حكومتهاى اسلامى در كل كشورهاى مسلمان منطقه و در مرحله بعد، تشكيل يك دولت متحد اسلامى در جنوب شرقى آسيا متشكل از اندونزى، مالزى، سنگاپور، ايالت ميندانائو (جنوب فيليپين) و نيزمناطق جنوبى تايلند است كه در مجموع جمعيتى بالغ بر ۳۰۰ميليون نفر را دربرمى گيرد. به عنوان پيش نياز اين هدف، جماعت اسلامى براى ايجاد زمينه لازم ، جهاد براى بيرون راندن نفوذ غيراسلامى دركشورهاى منطقه را لازم مى داند و درهمين راستا، طرحهايى را براى حمله به منافع كشورهاى غربى در منطقه از جمله منافع آمريكا و استراليا تدارك ديده و اجرا كرده است. به ويژه حمله به منافع استراليا به عنوان كشورى سلطه طلب و نماينده غرب در منطقه در صدر عمليات جهادى اين سازمان قرار دارد و نمونه آشكار آن ، انفجار و حمله انتحارى به سفارت استراليا در جاكارتا در تاريخ ۹ سپتامبر ۲۰۰۴ است كه ۱۱ كشته به جاى گذاشت و عوامل اطلاعاتى داخلى و خارجى آن را به نيروهاى جهادى جماعت اسلامى نسبت مى دهند. اين انفجار نشان داد كه توان عملياتى جماعت اسلامى بسيار بالا است.
advertisement@gooya.com |
|
هرچند، عامل انفجار به نام «هرى گولون» كه از اهالى جاوه غربى بود، در اين عمليات كشته شده است. اما تحقيقات، حاكى از ارتباط او با دونفر از اتباع مالزى به نام هاى «ازهارى حسين» و «نورالدين محمدتاپ» است كه با حزب جماعت اسلامى در ارتباط بوده و طراحى اين حمله انتحارى را برعهده داشته اند و متهمند كه در حمله به هتل ماريوت جاكارتا نيز دست داشته اند . گفته مى شود كه «ازهارى حسين» يعنى مغز متفكر عمليات مذكور مهندس دانش آموخته انگليس و استاد پيشين دانشگاه و متخصص موادمنفجره است كه دردهه ۱۹۹۰ در افغانستان عمليات خرابكارى را فرا گرفته است. «نورالدين محمدتاپ» نيز ظاهراً حسابدار يك شركت مالى در مالزى بوده كه با وى همكارى مى كرده است. هرچند، نيروهاى امنيتى تاكنون موفق به دستگيرى اين دونفر نشده اند، اما با تحقيقات گسترده اى كه انجام گرفت يك گروه ۸نفره به اتهام همكارى دراين عمليات دستگير شده است و تلاش پليس براى دستگيرى «ازهارى حسين» و «نورالدين محمدتاپ» ادامه دارد. براى دستگيرى هريك از اعضاى ديگر اين گروه كه تصوير آنها توزيع شده يك جايزه ۵۵هزار دلارى براى دستگيرى هريك از دو فرد مذكور دوبرابر اين مبلغ جايزه تعيين شده است. در نوامبر ،۲۰۰۴ پليس اندونزى موفق شد كه ۴نفر تروريست را كه با بستن بمب هاى انتحارى به خود آماده انجام عمليات بودند، در ۶۰كيلومترى جاكارتا دستگير كند و دستگيرى آنان گام بزرگى براى شناخت شبكه هاى تروريستى قلمداد شد. تعداد اعضا يا هواداران اين حزب را از چندصدنفر تا چندهزارنفر تخمين زده اند و گفته مى شود كه داراى يك رهبرى ۱۵نفره است كه با انجام وصلتهاى داخلى اقدام به جذب عضو مى كند. ظاهراً اين حزب با قانع كردن مردم به اينكه قربانى يك توطئه اسلامى و بزرگ از سوى آمريكا و انگليس و استراليا هستند، نفوذ زيادى درگروههاى طبقه متوسط و اقشار فقير منطقه به دست آورده است. هرچند، شواهد دال بر ارتباط جماعت اسلامى با سازمان القائده بسيار كم است ، اما ترديد نيست كه در گذشته ارتباطاتى ميان آنها برقرار بوده است و نيروهاى جماعت اسلامى درگذشته از اردوگاههاى القائده در افغانستان براى تعليمات چريكى بهره برده اند. اين حزب همچنين با ساير گروههاى مبارز مسلمان درجنوب شرقى آسيا از جمله در فيليپين ،اندونزى ، مالزى و تايلند در ارتباط سازمانى بوده است و گفته مى شود كه در طراحى عمليات خرابكارى درمناطق مسلمان نشين جنوب تايلندو فيليپين و نيز بهره گيرى از مردم بومى براى حمله به منافع كشورهاى غربى در اين منطقه فعاليت دارد. چندى پيش، در مالزى و سنگاپور حدود يكصدنفر با جماعت اسلامى دستگير شده اند. بيشتر كسانى كه درجنوب فيليپين اقدامات تروريستى انجام مى دهند، در اندونزى تعليم ديده اند.
دراين حال، «سوسيلو بامبانگ يودويونو» يك افسر بازنشسته ارتش كه درمهرماه گذشته به رياست جمهورى اندونزى برگزيده شد، بر عزم خويش جهت مبارزه با فعاليت افراطيون مسلمان در اندونزى تأكيدكرده است.
ساير سازمانهاى اسلامى افراطى دراندونزى:
گذشته از حزب جماعت اسلامى كه داراى فعاليت زيرزمينى دراندونزى است، گروههاى ديگر اسلامى با افكار افراطى دراندونزى فعاليت دارند كه مهمترين آنها عبارتند از:
- جبهه مدافعين اسلامى (FPI) به رهبرى «حبيب شهاب» كه در سال ۱۹۹۷ و درهنگام بحران اقتصادى آن سالها كه سراسر كشورهاى جنوب شرقى آسيا را دربرگرفت، تأسيس شد و فعاليت هايى را همچون حمله به بارها و كلوپ هاى شبانه در اندونزى سازمان داد. اين سازمان با چندهزار عضو خواهان برقرارى احكام شرعى اسلام در اندونزى است و با وجود اينكه در اوايل نوامبر ۲۰۰۰ عمليات خود را به مدت نامعلومى قطع كرد، اما درپى حمله آمريكا به افغانستان، تهديد كرد كه به منافع غرب دراندونزى حمله خواهدكرد. اما تاكنون دست به بمب گذارى نزده است.
- سازمان دارالاسلام:
اين سازمان از زمان مبارزات استقلال طلبانه اندونزى در سالهاى ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ عليه هلند به فعاليت پرداخت و از همان زمان، خواهان برقرارى حكومت اسلامى دراندونزى بوده است. «دارالاسلام» در دهه ۱۹۵۰ نيز رهبرى شورشهايى را در «آچه»، «سولاوى جنوبى» و «غرب جاوه» برعهده داشت و ظاهراً پس از اشغال افغانستان توسط اتحاد شوروى در كنار مجاهدين افغانى مى جنگيده است.
- لشگر جهاد:
اين گروه شبه نظامى كه به رهبرى «جعفر عمر طالب» فعاليت دارد، از پيشينه جهاد عليه بسيجيان در جزاير «ملوك» و «سولاوى مركزى» برخوردار است و مقر آن در «جوگ جاكارتا» از شهرهاى جنوبى جاوه واقع است.
اين گروه داراى بيمارستان و مدرسه در نزديكى شهر «آمبون» در سلسله جزاير ملوك است و هدف خود را گسترش اسلام البته با «وعظ و خطابه» و نه با «خشونت» اعلام كرده است.
با اين حال، رهبر اين گروه به اتهام تشويق مردم به برخوردهاى مذهبى يكبار به محاكمه كشيده شد.
گفته مى شود كه جعفر عمر طالب دركنار مجاهدين افغانى بر ضد اتحاد شوروى جنگيده و در سال ۱۹۸۷ با «اسامه بن لادن» در پاكستان ديدار داشته است. ولى خود او هرگونه ارتباط سازمانى با شبكه القائده را تكذيب كرده است. اين گروه حاميانى نيز در ميان ارتش اندونزى دارد. درپى انفجار جزيره بالى، لشگر جهاد ضمن تكذيب هرگونه ارتباط با اين بمب گذارى، فعاليتهاى خود را بطور موقت قطع كرد.