در همين زمينه
24 فروردین» فروش جدايی نادر از سيمين روزهای ۱۴ الی ۱۸ فروردين بيشتر از اخراجی ها ۳ بوده است، ايلنا14 فروردین» فروش فيلم جدايي نادراز سيمين ميلياردي شد، ایلنا 9 فروردین» استقبال از 'جدايي نادر از سيمين' در پرديس سينمايي ملت، ايرنا 8 فروردین» رخشان بنی اعتماد: فيلم جدايی نادر از سيمين را ديدهايم، میبينيم و همچنان خواهيم ديد، ايلنا 3 فروردین» يک کارگردان حامی دولت: فيلم اصغر فرهادی نمره قبولی نمیگيرد چون کانون خانواده نابود نشان داده شده است، پارس توريسم
بخوانید!
1 اردیبهشت » امروز سرنوشت چگونگی کمک به مترو معلوم می شود
1 اردیبهشت » در حق سعدی ظلم شده است - بنیاد سعدی تشکیل شود 1 اردیبهشت » اسامی هیئت داوران مسابقه کاریکاتور «شیطان در برابر قرآن» اعلام شد 1 اردیبهشت » معاون حمل و نقل و ترافیک: اگر خواهان عدم افزایش کرایه ها هستند مابه التفاوت قیمت سوخت را پرداخت کنند 1 اردیبهشت » ساعات كاري همه كاركنان دستگاههاي اجرايي8 صبح الي 14:30 تعيين شد
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! اصغر فرهادی و اکران اين روزهای "جدايی نادر از سيمين": اصرار ندارم تماشاگران بعد از فيلم به يک پيام مشترک برسند، ايسنا- داستان فيلم تلخ است چون صادق است و جعل نمیکند
اصغر فرهادی که اين روزها بيش از يک ماه از اکران جديدترين ساختهی سينمايیاش «جدايی نادر از سيمين» میگذرد، دربارهی شرايط و فضای غير سينمايی و اجتماعی،سياسی که پيرامون اکران نوروزی پيش آمده است به خبرنگار بخش سينمايی خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا) گفت: به دليل سفر، خيلی در هفتهها و روزهای اخير با اين اخبار و حواشی از نزديک در ارتباط نبودم ،اما مطلعم که چه فضايی شکل گرفته. وی در عين حال مطرح کرد:به هرحال در ارتباط با يک موضوع فرهنگی هر فضايی، خواه جهت حمايت وخواه برای مخالفت ،دور از قواعد فرهنگی، نقض غرض به حساب میآيد. کارگردان «جدايی نادر از سيمين» در ادامه گفت: اما نمیتوان ازقدمت ،سابقه و علت واقعی و ريشه شکلگيری چنين فضای دو قطبی بين مردمی سهل انگارانه گذشت و آن را کتمان و مخفی کرد. ريشه اين فضا را بايد در جايی ديگر و ورای سينما جستجو کرد.اين همان جنگ پنهانیست که از زاويه اجتماعی درفيلم هم مورد اشاره قرار گرفته.جنگی خاموش اما ويرانگر که اولين قربانیاش اخلاق است. اصغر فرهادی در ادامه در پاسخ به اين سئوال که آيا بهتر نبود يک پخشکننده دو فيلم را با هم اکران نمیکرد، گفت:من تخصصی در امر پخش ندارم و فقط میدانم اين پخشکننده بيشترين علاقه را به فيلم من داشت، وقتی فيلم را ديد به عنوان يک تماشاگر همراه فيلم شد و تحليلهايی که در رابطه با فيلم داد،نشان میداد که فيلم برايش عزيز است، احساس کردم اين پخشکننده کسی است که شان فيلم را چه در نوع اکران و چه در مواد تبليغی رعايت میکند. وی ادامه داد: هيچ موقع از پخشکننده نپرسيدم چه فيلمی را میخواهيد همزمان اکران کنيد و فيلمهای ديگر چقدر سالن دارند و ...؟! اين موضوعات نه در شان من است و نه جزو وظايفم. دوست ندارم وارد اين فضاها بشوم. فرهادی در ادامه در پاسخ به اينکه «جدايی نادر از سيمين» را با توجه به مضمون آن مناسب اکران نوروزی وبهاری میداند،گفت: وقتی تماشاگر، وارد سالن سينما میشود اگر با فيلم همراه شود با دنيای بيرون سينما خداحافظی میکند.تقويمش میشود تقويم فيلم. برايش مهم نيست بيرون سرد است يا گرم، عيد است يا عزا.
وی با اشاره به تجربهی اکران «چهارشنبه سوری» در عيد گفت: اينکه چه زمانی فيلم اکران شود از تصميمهای پخش کننده است. البته در مورد اين فيلم با توجه به اکران خارجی فيلم،که به زودی خواهد بود اگر فيلم ايام نوروز روی پرده نمیرفت يک مقدار هماهنگی اکران داخل و خارج سخت میشد. فرهادی تاکيد کرد:ترجيحم اين بود که فيلم اول در ايران اکران شود.بنابراين اگر در نوروز، فيلم اکران نمیشد. ايران اولين کشوری نبود که فيلم در آن اکران میشد. وی بيان کرد: به هر حال تماشاگر همزبان و هم فرهنگ با فيلمساز ،دقيقتر وشفافتر نظرش را میدهد. انرژی ماندگارتری هم میدهد. هر چقدر هم که فيلمی در بيرون از کشورمادری، صاحب جايگاه و تماشاگر شود باز برای فيلمساز واکنش وتاويلهای هم زبانهايش قابل استنادتر ومقياس محکمتری خواهد بود. فرهادی در پاسخ به اينکه آيا از فروش فيلم تاکنون راضی است و پيشبينی اين تعداد تماشاگر را داشته است،گفت: پيشبينی اين ميزان استقبال را نمیکردم .حدس میزدم در اندازه «درباره الی» تماشاگر داشته باشد. فروش از منظر من معنیاش بيش از آنکه اقتصادی باشد، تعداد تماشاگر است. اين کارگردان در ادامه با اشاره به سرمايهگذار «جدايی نادر از سيمين» که بانک پاسارگاد است،توضيح داد: تمام مسائل اقتصادی فيلم به بانک پاسارگاد مربوط میشود. اين فيلم، فيلم پرخرجی بود و به اندازهی دو فيلم سينمايی مرسوم هزينه شد. فرهادی دربارهی تاثيرگذاری سرمايهگذاری بانک «پاسارگاد» در ساخت فيلم که برخلاف سرمايهگذاریهای مرسوم است،پاسخ داد: يکی از شانسهای فيلم سرمايه گذارش بود که بيشتر از اينکه به فيلم نگاه اقتصادی داشته باشد نگاه فرهنگی داشت. اين سرمايهگذار حتی کوچکترين تبليغی در رابطه با بانک از ما نخواست. وی يادآور شد: ما پيش از آنکه سرمايه گذار را پيدا کنيم در فيلمنامه شخصيت فيلمنامهمان کارمند بانک بود و با سرمايهگذاری اين بانک خاص اين پتانسيل وجود داشت که اين کارمند بانک، کارمند بانک پاسارگاد باشد اما خوشبختانه دوستان دربانک حتی اشاره هم نکردند که اين کارمند ،در بانک پاسارگاد شاغل باشد. رفتارشان و برخوردشان با فيلم کاملا فرهنگی بود، بنابراين من هيچ محدوديتی از سمت سرمايهگذار نداشتم و خيلی راحت و با فراغ بال کار کردم. فرهادی دربارهی عدم اکران «جدايی نادر از سيمين» در برخی شهرستانها گفت: از پخشکننده شنيدهام که در ادامه اکران کپیها به شهرستانهای ديگر هم میرود. البته چه خوب بود همزمان و در اين فضا همه راحتتر میتوانستند به فيلم دسترسی داشته باشند.خيلی از علاقهمندان فيلم از شهرهای مختلف تماس میگيرند و از اينکه فيلم در شهرشان هنوز اکران نشده دلگيرند. اين کارگردان دربارهی اظهارنظرهای مطرح شده پيرامون فضای نااميدکنندهی فيلم «جدايی نادر از سيمين»،گفت: بله اين روزها، بعضی در اين بوق میدمند که اين فيلم، فيلم نااميد کننده وياسآوری است. اگر خوشبين باشم و نگويم اين ادعا از سر تنگنظری و حسادت است میگويم از سر نگاهی سطحی به فيلم است، فيلم نااميدکننده فيلمی است که وقتی تماشاگر از سالن بيرون میآيد، اين قدر بیانگيزه و مايوس است که دلش نمیخواهد به فيلم فکر کند و انرا دوباره در ذهن مرور کند. در حاليکه وقتی تماشاگر اين فيلم از سالن بيرون میآيد، فيلم برايش ادامه دارد. در فکر است و سئوال کردن و بحث و جدل ادامه پيدا میکند. بااين شرايط چگونه میتواند فيلمی هم نااميدی وياس را ترويج کند و به موازات باعث اين همه سئوال ،چالش و بحث و نظر هم بشود. سئوال مقدمه و کليد انديشيدن است، نمیشود هم تماشاگر را مايوس و نا اميد کرد هم به سمت انديشيدن سوق داد. اين يک تناقض است. فرهادی معتقد است: فيلم ياسآور انگيزهای برای بازگشت دوباره به فيلم باقی نمیگذارد. حکمش را تحميل میکندو اميدی به بهتر شدن نمیدهد. اما وقتی تماشاگر با پرسش سينما را ترک میکند.خودش مبدا اميد است. بنابراين من اين نگاههای معدودی را که مطرح میکنند فضای فيلم نااميدکنندهست از سر صداقت نمیبينم. مروجان اين اتهام خود در خلوتشان بهتر میدانند که چرا و از سر چه نيتی اينگونه میگويند. برای من ديگر اين برخوردها قابل پيش بينی شده.اتفاقا به نسبت فيلمهای قبلیام اينبار ديرتر واکنش نشان دادند. وی در ادامه درپاسخ به اينکه فيلم نااميدکننده نيست اما تلخ است، توضيح داد: دلايلش زياد است و برخی از آنها ناگفتنیست. تلخی و رنج ميوهی آگاهیست، وقتی به موقعيتی آگاه میشويد که خود درون انيد اين آگاهی به جای آنکه شما را آرام کند، بيشتر شما را دچار رنج میکند، بنابراين آگاهی وشناختی که تماشاگر از اين موقعيتها و شخصيتها پيدا میکند برايش رنج آور است.اين محصول آگاهیست. وی ادامه داد: اين داستان تلخ است چون صادق است. جعل نمیکند. شعار نمیدهد. وعدههای تو خالی و بیپشتوانه اميد بخش نمیدهد. اما عبوس نيست.سرد نيست. حتی رنگ فيلم هم به عمد رنگ گرمی ست با وجود اينکه میطلبيد به دليل تلخی داستان رنگها سرد و تيره باشند، برعکس با آقای کلاری تصميم گرفتيم رنگ فيلم گرم باشد. فرهادی تصريح کرد: بنابراين هيچ تلخی را به عنوان فيلمساز به فيلم تحميل نکردهام. وقتی تماشاگر به يک شناخت و آگاهی نسبت به آدمهای فيلم که برايش بيگانه نيستند و شايد خودش را هم در ميان انها پيدا میکند، میرسد احساس رنج میکند. مثل رنج اگاهی از بيماريمان. اين کارگردان دربارهی اين حجم تحليلهای متفاوتی که دربارهی فيلم میشود، معتقد است: طبيعت اين نوع فيلم چنين تنوعی را میطلبد. نبايد نگران بود. فيلم خودش را اينگونه معرفی میکند. فيلمی نيست که درباره موضوعی حکم تکخطی بدهد و همه به تاويل مشترکی برسند. وقتی فيلم، خودش را در موضعی قرار میدهد که میتوان از وجوه مختلف به ان نگاه کرد بايد بپذيريم که زمينه تحليلهای مختلفی را سبب میشود. وی تصريح کرد: من اساسا سليقهام سينمايی که تماشاگران بعد از ديدن فيلم به يک پيام مشترک دست پيدا کنند،نيست. فيلم اين اجازه را به تماشاگر میدهد که همان گونه که خودش میخواهد بر اساس شخصيت ،دغدغهها و داشتههای خود زاويه تماشای فيلم را انتخاب کند و فيلمساز اجبار وتحميل نکند که تماشاگر در راستای خواسته او همراه فيلم شود. کارگردان «جدايی نادر از سيمين» در عين حال به ايسنا مطرح کرد: بنابراين نبايد ترسيد و نگران بود که چرا تحليلها متفاوت است. اين موضوع اتفاقا نکته مورد ادعای فيلم است . سالها در پی آن بودهام و مطمئنا در کارهای بعدی هم گسترش يافتهتر آن را ادامه میدهم. کارگردان «چهارشنبهسوری» تاکيد کرد: تماشاگر يک ناظر صرف نيست که فقط آنچه را روی پرده میبيند ضبط کند و برود. رابطه تماشاگر با پرده سينما رابطه يک سويه نيست، ممکن است سئوالی که در ذهن تماشاگری ازکشف نشانهای بوجود میآيد، در ذهن بغل دستیاش سئوال ديگری را بوجود اورد. هدف غايی اين نوع سينما انديشيدن است.بستن و محدود کردن زاويه نگاه تماشاگر به فيلم وتحميل يک شعار يا بدتر از ان يک پيام بستهبندی شده به او يعنی متوقف کردن انديشيدنش. فرهادی تصريح کرد: طبيعیست وقتی سئوالی در رابطه با علوم انسانی پيش میآيد،قطعا پاسخها رياضیوار و مشخص و مطلق نيست و هرکس براساس ديدگاه خودش پاسخی میيابد. کارگردان «جدايی نادر از سيمين» دربارهی اينکه چقدر فيلم را در ايران با مخاطبان ايرانی ديده است، گفت: من غالب سانسهای نمايش فيلم را درفستيوال فجر بودم فقط اختتاميه نبودم. غالب نمايشها را همزمان با تماشاگر ديدم و با تماشاگر هم آمدم بيرون. آخرين فيلمسازی بودم که وارد فستيوال برلين شدم،به دليل اينکه بايد اينجا میماندم. تصميم گرفتم آخرين روزی که میشد به برلين بروم. وی ادامه داد با تماشاگران زيادی در نقاط مختلف شهر در جشنوارهی فجر فيلم را ديدم، البته در عيد به دليل سفر کمتر با تماشاگران فيلم را ديدم. به هرحال اين تجربه، يکی از دلپذيرترين تجربيات شخصیام در اين سالها بود. فرهادی در پاسخ به اينکه چرا مقدمهی فيلم کمی طولانی است و ماجرا دير شروع میشود، مطرح کرد: در«درباره الی» هم همينطور است. تقريبا ساختار «درباره الی» و «جدايی نادر از سيمين» شبيهاند، مقدمهی هر دو فيلم طولانی است. برخلاف «چهارشنبه سوری» که مقدمهی کوتاهی دارد و ما به سرعت میفهميم سئوال داستانی فيلم چيست، در اين فيلم ما ديرتر به گره داستانی اصلی میرسيم. وی ادامه داد: در کارهايم با يک تفاوتهايی به ساختار کلاسيک وفادار بودهام. در ساختارهای کلاسيک، مقدمهها، خيلی طولانی نيستند، اما برای من مقدمه زمين حاصلخيزیست برای کاشت نشانههای داستانی و مضمونی.مقدمه برايم فقط يک پيشدرآمد کم ارزش برای ورود به قصه نيست که عجولانه در پی گذر از آن باشم. بسياری از اتفاقاتی که بعد از نقطهی عطف اول و بعد از اولين گردش در مسير قصه رخ میدهد، نشانهها و زمينههايش در مقدمه چيده شده است به همين دليل مقدمهها طولانیاند. درست است که مقدمه در ابتدای فيلم است، اما بخشی از بار دراماتيک بدنهی قصه بر دوش مقدمه است و نشانههای اغلب اتفاقاتی که بعدها رخ میدهد در نيم ساعت ابتدايی فيلم کاشته شده. فرهادی ادامه داد: در کلاسهايی که برای فيلمنامهنويسی دارم گفتهام قواعد خودشان هدف نيستند، بلکه ابزاری هستند که بايد ما را به هدف برسانند. هيچ فيلمسازی در هيچ جای دنيا تعهدی نمیدهد که قواعد را رعايت کند ولی تعهد میدهد که فيلم خوب بسازد.يعنی از قواعد تا جايی که منجر به ساخت فيلم موردنظرش بشود استفاده میکند.من سعی دارم ساختار و قواعد يک فيلم معمايی را رعايت میکنم اما با توجه به زبان مستند گونه فيلم واهميت نشانگذاری و جزيياتپروری در فيلم تلاش میکنم از مقدمهام بيشترين استفاده را بکنم و بخشی از نشانههايی را که مربوط به ادامهی قصه است در مقدمه بياورم. فرهادی دربارهی بازتاب تحليلها و اظهارنظرهايی مثبتی که از سوی طيفهای مختلف سينمايیها دربارهی«جدايی نادر از سيمين» شده است،گفت: اين موضوع يکی از نکات خيلی با ارزش و دلگرمکننده برايم بود. از روزی که اين فيلم اولين نمايشش را داشت تا امروز، لطف بسياری از سمت همکاران داخلی و خارج از ايران ديدم. برايم با ارزش بود،در فضايی که بيشتر رقابتها پررنگ است و اخلاقمداریها در سايه ، چنين بازخوردهای بیپيرايه و صادقانهای، فراموش ناشدنیست. همينجا بايد از همهی دوستان وهمکاران سينمايی که از طيفهای فکری مختلفی هم بودند وبا اظهار نظرها ،نوشتهها و پيغامهايشان احساسشان نسبت به فيلم را بيان کردند تشکر کنم از ابراهيم گلستان بزرگوار،رخشان بنیاعتماد،بهمن فرمان آرا، ، عباس کيارستمی،عزتالله انتظامی، جعفر پناهی،حسن فتحی عزيز، سيد احمد ميراعلايی مديرعامل فارابی و محمد مهدی عسگرپور و هيات مديرهی خانه سينما. وی با اشاره به برخی اظهارنظرها مطرح کرد:خوشحالم که طيفهای مختلف هرکس از زاويهی خودش با فيلم ارتباط برقرار کرده است. اين چيزی است که به دنبالش بودم و هستم. اصغر فرهادی در بخش ديگری از اين مصاحبه درباره اينکه میگويد فيلم «جدايی ...» ايرانیتر از ساير فيلمهايش است،توضيح داد:منظورم از اينکه اين فيلم ايرانیتر از ساختههای قبلیام است اين است که فيلم نسبت به فيلمهای قبلیام به شرايط محيطی و زمانی امروز ايران نزديکتر است و جزييات بيشتری از شرايط حال حاضر جامعهی ايرانی در آن ديده میشود. وی در پاسخ به اينکه چرا پس در ميان تماشاگران خارجی مورد استقبال قرار گرفته و جايزه خرس طلای برلين را میگيرد،گفت:اگرمیگويم فيلمی ايرانیتر است، منظورم اين نيست که هضم و فهمش برای غير ايرانیها غير ممکن باشد. تا قبل از نمايش فيلم در برلين تصور میکردم که اين فيلم فيلمی نيست که به اندازهی فيلمهای قبلی بتواند تماشاگر خارج از ايران را با خودش همراه کند، ولی در عمل خلاف اين ثابت شد. فرهادی ادامه داد: الان فيلم در کشورهای زيادی قرار است به نمايش درآيد.يعنی اکران فيلم به نسبت «درباره الی» خيلی گستردهتر شده است.تا هفته گذشته ۶۸ کشور فيلم را برای اکران عمومی گرفتهاند. وی گفت: به همين خاطر کم کم به اين نتيجه میرسم که فيلم ورای جغرافيايی که در آن ساخته شده ،هر چقدر بتواند تماشاگرش را شريک درام بکند،با وجود خصلتهای بومی میتواند جغرافيای تماشاگرانش را گستردهتر کند. تماشاگر خارجی که با فرهنگ ما ناآشناست، ابتدا با درام وبعد با فضای عاطفی آن همراه میشود. کارگردان «جدايی نادر از سيمين» دربارهی بازخورد تماشاگران ايرانی و خارجی فيلمش هم گفت: خيلی بين واکنش تماشاگرهای ايرانی با تماشاگر آلمانی، فرانسوی و يا انگليسی ـ در برخورد با قصه و نه مضمون ـ تفاوتی نيست و سئوالها و واکنشها خيلی شبيهاند. وی ادامه داد: در اين ميان نکتهی بزرگی هست. ما تصور میکنيم، آدمها در فرهنگهای مختلف بینهايت با هم فاصله دارند و متفاوت اند، اما در عمق آنقدر به هم نزديکندو مشترکات آنقدر گستردهتر است که میشود اختلافات را پررنگ نکرد و در بوق اختلافات ندميد. معتقدم اهل سياست اين مرزها را پررنگ کردهاند. فرهادی دربارهی پايان بندی بازتر فيلم نسبت به کارهای قبلیاش گفت: مايلم وقتی داستان تمام میشود،فيلم تمام نشود و در ذهن تماشاگر فيلم تازه شروع شود.در واقع فيلم بگونهای تمام شود که تماشاگر دوست داشته باشد، برای اينکه فيلم را بهتر بفهمد، در ذهن خودش يک بار ديگر انرا مرور کند.پايان باز اين بستر را فراهم میکند. اين کارگردان با اعتقاد بر اينکه حس اين نوع پايان ماندگارتر است،ادامه داد: پايان فيلمی میتواند بگونهای باشد که شما را از فيلم دور و خلاص بکند، در حاليکه پايان فيلم ديگری میتواند شما را بيشتر وارد دنيای فيلم کند.من اين نوع پايان را بيشتر میپسندم. اصغر فرهادی درباره روند انتخاب بازيگران گفت:برخی از بازيگران حتی قبل از اينکه فيلمنامه نوشته شود، انتخاب شدند، مثلا در مرحلهی طرح مشخص بود، «سارينا» ترمه رابازی میکند چون بخشی از اين قصه و جرقههای شکل گيری اين قصه از رابطهی من و دخترم گرفته شده است. در رابطه با خانم حاتمی و آقای حسينی از ابتدا مطمئن بودم. و به پيمان معادی هم در حين نوشتن فيلم نامه ازبين سه کانديد رسيدم. اما ساره بيات از همه ديرتر انتخاب شد. از بين ۱۸۰ نفر ايشان انتخاب شدند، پيشنهاد ايشان را برای نقش «راضيه»، خانم بخت آور دادند. وی به بازيگر کودک فيلم اشاره کرد و افزود:کيميا حسينی ازبين بيش از ۱۰۰ کودک انتخاب شد، پس ازجستجوهای زيادی که دستيارم سرکار خانم نراقی در مهدکودک ها وپارکها داشت به اين انتخاب رسيديم. اصغر فرهادی در پاسخ به اينکه آيا آنطور که گفتهايد «جدايی نادر از سيمين» قرار است پايان يک دورهای از فيلمسازیتان باشد،گفت: فيلم بعدیام در واقع خيلی مسير متفاوتی از مسيری که تا الان آمدهام ندارد، احتمالا شکل تکميل يافتهی فيلمهای قبلی خواهد بود ولی به لحاظ تماتيک ممکن است از زاويه ديگری وارد اين موضوعات بشوم. کارگردان «جدايی نادر از سيمين» به عنوان نکتهی پايانی اين مصاحبه به برخی مصاحبههای جعلی و يا تحريف شده اشاره کرد و گفت: بعد از فستيوال برلين چند مصاحبهی غيرواقعی و يا تحريفشده از من منتشر شد. مثل همان مصاحبهی که دربارهی مهاجرت من و خانوادهام بود. به هرحال کسانی که با مصاحبهها و گفتوگوهای من آشنا هستند میدانند نوع ادبيات من با ادبيات به کار رفته در اين مصاحبهها متفاوت است و از اين پس تشخيص صدق و کذب هرگونه مصاحبه و نقل قول از سمت خودم را با توجه به نوع ادبياتم به خواننده واگذار میکنم. Copyright: gooya.com 2016
|