ادعای انتشارات نگاه عليه ع. پاشايی: پاشايی، امضای شاملو را جعل کرده است، ايلنا
انتشارات نگاه (ناشر آثار زندهياد شاملو) شکايتنامهای عليه عسکر پاشايی بهجهت انتشار برخی از آثار شاملو توسط انتشارات چشمه و ثالث، تنظيم کرده و وکلای نشر نگاه؛ طی احضاريهای ع.پاشايی را به دادگاه فراخواندهاند و در اين راستا ايشان بايد در تاريخ هجدهم مردادماه سالجاری در شعبه ششم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ناحيه ۲۸ حاضر شود.
ايلنا: ماجرا بازهم برمیگردد به قرارداد ۶ صفحهای که در سال ۱۳۷۰، احمد شاملو طی آن امتياز نشر تمامی آثارش که تا سال ۷۰ چاپ شده بود( به جز چند اثر از قبيل: دن آرام، کتاب کوچه، آهنگهای فراموش شده، زيرخيمه گرگرفته شب و تعدادی از آثار کودک، و کتابهای مشترک با ديگران) را به فردی با نام حسين ثقفیفر بهعنوان ناشر و درمقابل مبلغ مندرج در اين قرارداد میسپارد و در ادامه گويا (برای اينکه جز ادعا چيزی در اين زمينه در دست نداريم) ثقفیفر؛ اين امتياز را طبق يکی از بندهای قرارداد به نشر نگاه میفروشد و از آن پس عليرضا رئيسدانايی(مدير نشر نگاه) بهعنوان قائممقام ثقفیفر تمامی حقوق قرارداد مذکور را دراختيار میگيرد.
از طرفی در اين قرارداد مسائل ديگری نيز مطرح شدهاند که مهمترين آنها حضور ع.پاشايی و آيدا شاملو (همسر زندهياد شاملو) بهعنوان سرپرست مادامالعمر آثار شاملو است که پس از فوت اين شاعر تاکنون جنجالهايی بر سر اين قضيه شکل گرفته و تلاشهای مرحوم سياوش و سيروس شاملو(فرزندان احمد شاملو) برای بیاعتبار خواندن اين سرپرستی ازجمله اين جنجالهاست.
اول: ع.پاشايی به مندرجات قرارداد، پايبند نيست
آنچه اينبار ازسوی رئيس دانايی و وکلايش مورد شکايت قرار گرفته است، انتشار دو مجموعه با نامهای «از زخم قلب ...» (چاپ نشر چشمه، ۱۳۷۵) و «بنبستها و ببرهای عاشق» (چاپ نشر ثالث، ۱۳۷۷) است که قراردادهای اين دو مجموعه توسط ع.پاشايی با اين دو انتشارات بسته شده. انتشارات نگاه طی اين شکايتنامه مدعی شده است که در اين دو مجموعه آثار شاملو که براساس قرارداد سال۷۰ امتياز نشرشان واگذار شده است، ازسوی ع.پاشايی و توسط دو ناشر ديگر به چاپ رسيده و اين امر بهمعنای نقض قرارداد به شمار میآيد.
عليرضا رئيسدانايی (مدير نشر نگاه) در گفتگو با خبرنگار ايلنا، ضمن شرح موارد شکايت افزود: متاسفانه آقای پاشايی مدتهاست بدون توجه به حقوق انتشارات نگاه، به بستن قرارداد با ناشران ديگر و انتشار آثار احمد شاملو که امتياز نشرشان در انحصار نگاه است، مبادرت میورزند و به تذکراتی که بارها به ايشان دادهايم؛ توجهی نداشتهاند.
دوم: پاشايی يک سوم آثار شاملو را غيرقانونی منتشر کردهاست
وی درمورد احتمال شکايت از دو نشر ثالث و چشمه گفت: ما از اين دو ناشر گله و شکايتی نداريم، چون هر ناشر ديگری هم، اين آثار را چاپ میکرد. ما از عسکری پاشايی شکايت داريم زيرا باوجود آگاهی از مندرجات قرارداد بسته شده در سال ۱۳۷۰، و انتقال آن با نظارت شخص احمد شاملو به نشر نگاه، حقوق نگاه را ناديده گرفته و اين انتشارات را متحمل خساراتی کردهاند.
رئيس دانايی ادامه داد: زندهياد احمد شاملو جمعا ۱۲۰۰ صفحه شعر داشتهاند که حقوق نشر آنها بجز مجموعه «حديث بیقراری ماهان» که توسط نشر چشمه منتشر شده است، به نشر نگاه تعلق دارد. اما آقای پاشايی طی دو مجموعه «از زخم قلب ...» (نشر چشمه) و «بنبستها و ببرهای عاشق»(نشر ثالث) حدود ۴۰۰ صفحه، يعنی يک سوم اشعار شاملو را برخلاف قرارداد مذکور، به چاپ رسانده که اين کار عرفاً و قانوناً خلاف است.
سوم: تا امروز به احترام شاملو شکايت نکردم
اين ناشر در پاسخ به اين سوال که چرا در سال ۷۵ و ۷۶ که چاپ نخست اين دو کتاب در زمان حيات احمد شاملو به بازار آمد، تا به امروز شکايتی نکردهاست، گفت: چاپ اين دو مجموعه از همان نخست غيرقانونی بود و ما میتوانستيم شکايت کنيم. اما به احترام احمد شاملو تا به امروز اين کار را نکرده بوديم. ولی رويکرد غيراخلاقی آقای پاشايی که علناً بر ناديده گرفتن حقوق نگاه، پافشاری میکنند، ما را بر آن داشت که از حقوق قانونی خود دفاع کنيم.
وی درباره انتشار گيل گمش به ترجمه شاملو نيز اشاره کرد: آقای پاشايی در انتشار گيل گمش نيز، حقوق نگاه را ناديده گرفتند و طی يک قرارداد که قانونا اعتباری ندارد، چاپ اين کتاب را به نشر چشمه سپردند.
چهارم: حق انتشار گيل گمش ترجمه شاملو، تنها به نگاه تعلق دارد
رئيس دانايی در اين مورد اضافه کرد: من طی قراردادی که با احمد شاملو بسته بودم، در سال ۷۲ نسخه¬ی اوليه اين کتاب را به ارشاد فرستادم که به دليل ايرادات وارد شده، اين کتاب به بازار نيامد. بعدها طی ملاقاتی که در بيمارستان با احمد شاملو داشتم، ايشان با حسرت گفتند من میميرم و بلاخره گيلگمش را نخواهم ديد. اما بعداز مرگ شاملو، آقای پاشايی مجوز نشر اين کتاب را با انتشارات چشمه اخذ کرده و آن را منتشر کردند. اين درحالیست که قرارداد چاپ اين کتاب متعلق به من بود و هزينههای فراوانی را برای صفحهبندی، حروف چينی و چاپ آن متحمل شده بودم.
وی ضمن رد گفته های ع.پاشايی، که در شماره ۱۸۳۸، سال ۸۰ روزنامه ايران، به چاپ رسيده بود، اظهار داشت: مطالبی که آقای پاشايی درباره راضی نبودن شاملو از کيفيت نمونهها و حتی ترجمه خود و همچنين نقل اين مطلب ازسوی شاملو، مبنی بر پرداخت خسارت به نشر نگاه، اساسا کذب بوده و داستانیست که پاشايی خود آنرا ساخته و پرداخته است.
پنجم: پاشايی، امضای شاملو را جعل کرده است
رئيسدانايی ضمن بيان اين مطلب که سرپرستی پاشايی بر آثار شاملو را به رسميت نمیشناسم، گفت: زمانی احمد شاملو چنين تصميمی گرفت اما من شاهدهای زندهای دارم (ازجمله آيدا شاملو) که خود شاملو نيز، بعدها با سرپرستی پاشايی مشکل داشت. به هر حال حتی با پذيرفتن سرپرستی ايشان نيز، قراردادهايی که برخلاف قانون با ناشران ديگر بستهاند، پذيرفتنی نيست.
وی با جعلی دانستن، امضای برگهای که پاشايی از شاملو ارائه کرده و به آن استناد میکند (مبنی بر موافقت شاملو با استفاده از اشعارش در قالبهای مختلف ازجمله چاپ گزيده اشعار ازسوی پاشايی) افزود: طبق تاييد پسران شاملو(سياوش و سيروس) اين امضا؛ اصل نيست. اما حتی اگه بپذيريم که اين برگه يک سند محضریست، بازهم قانونی نيست زيرا مثل اين است که مالک، ملکش را به دو نفر بفروشد.
ششم: پاشايی بايد فيلم و زينکها را تحويل دهد
اين ناشر همچنين درباره پايگاه اينترنتی shamlou.org که به انتشار الکترونيکی آثار شاملو مبادرت دارد، اضافه کرد: حتی ما میتوانيم به وجود چنين سايتی نيز شکايت کنيم زيرا اين ادعا که اين سايت باعث میشود مشتريان کتابهای نشر نگاه کم شوند، ادعای معقول و قابل اقدام است.
رئيس دانايی درباره چند ناشر ديگر که برخی از آثار شاملو مانند شعر پريا را منتشر کردهاند، گفت: ابتدا قصد داشتيم از خانه ادبيات و نشر نظر نيز شکايت کنيم اما آنها محترمانه عذرخواهی کردند و ما پذيرفتيم. اما شکايت از انتشارات شاملو در مشهد، همچنان به قوت خود باقی است و ازسوی وکلای نگاه پيگيری خواهد شد.
اين ناشر در ادامه سخنانش پيشاپيش پاشايی را بازنده دادگاه خواند و اظهار داشت: آقای پاشايی بايد ضمن تحويل تمامی فيلم و زينکهای کتابهايی که ازسوی ناشران ديگر به چاپ رسيده است، خسارات وارد شده به انتشارات نگاه را نيز بپردازد.