چهارشنبه 30 بهمن 1387   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

مهری مهرنيا بازيگر پيشکسوت از دنيا رفت، ايسنا

مهری مهرنيا بازيگر پيشکوست سينما، تئاتر و تلويزيون بامداد امروز ـ ۳۰ بهمن ماه در بيمارستان باهر تهران ازدنيا رفت.

به گزارش خبرنگار سينمايی خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، اين هنرمند پيشکسوت پس از طی دوران طولانی بيماری درگذشت.


انجمن بازيگران سينمای ايران با ارسال متن پيام تسليتی به حضور هنرمندان، سينماگران و خانواده او اعلام کرد: مراسم تشيع پيکر اين هنرمند رأس ساعت ۱۰ صبح روز يکشنبه ۴ اسفند ماه از مقابل خانه سينما و به سمت قطعه هنرمندان بهشت‌زهرا (س) برگزار می‌شود.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




در ان اطلاعيه آمده است: مجلس ختم آن مرحومه از سوی ياران و همکارانشان در انجمن بازيگران سينمای ايران روز سه‌شنبه ۷ اسفند ماه از ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰ در مسجد حجت‌ابن الحسن عسگری واقع در خيابان سهروردی شمالی برپا می‌شود.

از جمله آثار مهری مهرنيا می‌توان به «خشت و آينه»، «آرامش در حضور ديگران»، «شازده احتجاب»، «هيولای درون»، «اتوبوس»، «دزد و نويسنده»، «جهيزيه برای رباب»، «خارج از محدوده»، «تنوره ديو»، «مسافران مهتاب»، «روز باشکوه»، «زمان از دست رفته»، «دمرل»، «روسری آبی»، «کلاه قرمزی و پسر خاله» و «ازدواج به سبک ايرانی» اشاره کرد.

او در سال‌های اخير در آسايشگاه سالمندان روزگار سپری می‌کرد.

***

ايسنا ۱۳ تيرماه ۱۳۸۶:
«هيچ‌کس سراغمون نمی‌ياد!»
مهری مهرنيا در آسايشگاه سالمندان دلتنگ است

مهری مهرنيا می‌گويد: «هيچ‌کس سراغمون نمی‌ياد و نمی‌پرسند زنده‌ايم يا مرده‌.»

اين بازيگر پيشکسوت سينما و تئاتر ايران که به گفته‌ی خودش از يک ماه گذشته در آسايشگاه سالمندان به‌سر می‌برد، در ديدار گروه هنری خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)،‌ که به مناسبت «روز مادر» انجام شد، گلايه‌مند بود از اين‌که به او گفته‌اند، برای ده، بيست روز به آن‌جا می‌بريمت تا حوصله‌ات سر نرود. اما می‌گويد: آمديم و ديگر ماندگار شديم.

او از خانواده‌اش، همسر و فرزندانش که درگذشته‌اند، ياد می‌کند و تنها از برادرزاده‌ای که او به هم به دنبال زندگی ‌خودش است، نام برد.

اين بازيگر پيشکسوت از خانه‌اش هم ياد می‌کند: «هيچ‌جا خونه‌ی خود آدم نمی‌شه؛ اما به من گفتن برای خرج مريضی، اونو فروختن.»

مهرنيا گلايه‌مند است از اين‌که هيچ يک از بازيگران و مسؤولين سراغی از او نمی‌گيرند و ادامه می‌دهد: تا سر پايی و می‌توانی کاری انجام بدهی، همه مريدت هستند و همه تو را می‌خواهند، اما وقتی از دست و پا افتادی، ديگر هيچ‌کس نگاهت هم نمی‌کند.

وی که سابقه بازی در بيش از ۶۰ فيلم و گرفتن سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش دوم برای بازی در فيلم «تنوره ديو» از چهارمين جشنواره فيلم فجر را دارد، می‌گويد: خيلی وقت‌ها دلم تنگ شده کارهايم را ببينم و يا حتی کارهای ديگران را؛ اما نمی‌شود و حتی آخرين فيلم خودم «ازدواج به سبک ايرانی» را هم فقط اوايلش را ديدم.

او ادامه می‌دهد: ‌وقتی الان کسی نيست که حالم را بپرسد، چرا بايد از گذشته‌ام راضی باشم؟!

مهرنيا در ادامه سخنانش از پرسنل آسايشگاه و همچنين نوجوانی به نام "سامان" به‌خاطر رسيدگی به او تشکر می‌کند.

به گزارش ايسنا، آبان ماه سال ۸۵ بود که گروه تئاتر نمايش «دنيای زنها»، جشن تولد ۹۰سالگی او را گرفتند. اما می‌گويد: در شناسنامه ۱۳۰۶ خورده است؛ اما کمتر هستم. وقتی بچه بودم، می‌خواستند عقدم کنند و من قبول نمی‌کردم. مرا به دفتر ثبت اسناد بردند و سنم را زياد کردند.

مهرنيا گله‌مند است از بازيگری که از مسؤولان آسايشگاه خواسته تا مراجعه‌کننده‌ها برای ديدار او نامه‌ داشته باشد و تاکيد می‌کند: کدامتان سراغ ما آمديد، که حالا دستور هم می‌دهيد؟!

از جمله آثار مهری مهرنيا می‌توان به «خشت و آينه»، «آرامش در حضور ديگران»، «شازده احتجاب»، «هيولای درون»، «اتوبوس»، «دزد و نويسنده»، «جهيزيه برای رباب»، «خارج از محدوده»، «تنوره ديو»، «مسافران مهتاب»، «روز باشکوه»، «زمان از دست رفته»، «دمرل»، «روسری آبی»، «کلاه قرمزی و پسر خاله» و «ازدواج به سبک ايرانی» اشاره کرد.





















Copyright: gooya.com 2016