حضور شخصیتی اهل معامله و چانه زنی در راس نظام جمهوری اسلامی بر خلاف سالهای ریاست جمهوری رونالد ریگان و حتی بیل کلینتون به هیچ عنوان مورد نظر آن بخش از هیات حاکمه آمریکا که خواستار اقدامات سریع برای رسیدن به اهداف بزرگ در خاور میانه است نیست.
هاشمی رفسنجانی روند فروپاشی را حتمی اما کشدار مي کرد و این درست بر خلاف نظر تئوریسینهای پنتاگون است. آنان نه فروپاشی که سقوط و نه کشدار که سریع را میپسندند.
رئیس جمهوری که قدرت بالای چانه زنی چه در داخل و چه در سطح بین المللی دارد پنتاگون را خوشحال نمیسازد. هاشمی رفسنجانی در هفته های اخیر به صراحت از مذاکره با آمریکا سخن گفته است که این نیز موجب خشنودي کاخ سفید نگشت و استقبال چنداني نيز از اين سخنان نشد. آنان در شرایط حاضر رئیس جمهوری سرکش و منفور را میپسندند تا با تحریکش شرایط اجماع بین المللی را برای بر اندازی به آسانی به دست آورند.
از سوی دیگر هر دو وزارتخانه خارجه و دفاع در ایالات متحده فروپاشی جمهوری اسلامی را حتمی اما هر کدام روند تسریع آن را متفاوت میدانند. از نظر وزارت خارجه کشاندن جمهوری اسلامی به پای میز مذاکره، آغاز مرحله نهایی است، اما پنتاگون اینگونه نمیبیند، هر چند صحیح تر آن است که بگوییم نمیخواهد ببیند!
گذار از دوران محاصره اقتصادی ایران و ورود به فاز نظامی گرچه مدتهاست آغاز شده اما همراهسازیهای بین المللی نیازمند فاکتورهاییست که حضور یک شخصیت تندرو و بی وجهه در راس حاکمیت این روند را آسان تر و سریع تر می سازد. شعارهای نسنجیده محمود احمدی نژاد به خصوص در عرصه سیاست خارجی پیشاپیش منافع پنتاگون نشینان را تضمین نموده و پیام جرج بوش و عدم اشاره اش به اجماع آرای نخبگان ایرانی داخل کشور حول هاشمی رفسنجانی گواه این مدعا نیز می باشد که نئو محافظه کاران، میلشان عدم اقبال عمومی به انتخابات و مشخصا هاشمی رفسنجانی است. امری که نه تنها وجهه جمهوری اسلامی را در سطح جهانی با مشکل جدی مواجه ساخت که در نهایت به انتخاب محمود احمدی نژاد انجاميد.
advertisement@gooya.com |
|
پالسهای پنتاگونی برای بسیاری از آشنایان به شیوه های فضا سازی و بهره وری کلان وزارت دفاع ایالات متحده از آن، نشان مي دهد که محمود احمدی نژاد نامزد مشترک پنتاگون و بیت رهبری بوده است.
"گری سیک" صاحب نظر به نام آمریکایی سالها پیش گفته بود: بزرگترین اپوزیسیون جمهوری اسلامی خودش است.