Click for Amazing Phone Card








چهارشنبه 1 تیر 1384

از ابوالحسن بنی صدر به روحانیان، به دانشجویان و به همه مردم ایران

* اگر بگوئید: وقتی انتخاب دیگری نیست ، چه چاره ای جز رأی به ﺁقای هاشمی رفسنجانی داریم ؟ به شما عرض می کنم : ﺁیا می دانید معنای « چاره نداریم » اینست که گرفتار جبر قدرت حاکم هستید و ﺁزادی ذاتی خویش را از یاد برده اید ؟ ﺁیا می دانید مسئول هستید و گوهر مسئولیت شناسی را گم کرده اید ؟ ﺁیا می دانید با وجود انتخاب و فرصتی طلائی ، می گوئید انتخاب دیگری نیست ؟ انتخاب دیگر و انتخاب اساسی وجود دارد و ﺁن انتخاب ﺁزادی و شجاعت ، به جای جبر استبداد و ترس است . وقتی بدترین ها مرکز قدرت ، ولایت مطلقه و ابواب جمعیش، را در دست دارند ، چرا می خواهید ، به دست خود، به « بدتر» رأی بدهید و خود را یکجا گرفتار بدتر و بدترین کنید ؟ چرا به مردم ، حقوقی را که دارند، شجاعت فطری را که دارند و توانائی را که دارند یادﺁور نمی شوید و ﺁنها را به جنبش همگانی نمی خوانید ؟ خود چرا سکوت گزیده اید ؟ ای کاش سکوت می گزیدید ! چرا رهبران و فعالان حزب ترس و بدترین ترسها شده اید و خود مردم را زبون قدرتی ( = زور» کرده اید که انتخابات قلابی اخیر، تلاشی و ضعف مفرط ﺁن را بر جهانیان ﺁشکار کرد ؟
* شما روحانیان چرا سکوت گزیده اید تا امثال خامنه ای و مصباح یزدی ، نماد روحانیت ایران جلوه کند؟ خوب است ، گذشته را به یاد شما بیاورم و بپرسم سکوت و بدتر از ﺁن ، تسلیم، تا کی ؟ :
- ﺁن روز که ﺁقای خمینی گفت : 35 میلیون بگویند بله من میگویم نه، شما چرا، از رهگذر تسلیم ، سکوت کردید ؟ قرﺁن را نخوانده بودید و نمی دانستید این دعوی، دعوی فرعونیت است ؟ ﺁیا نمی باید می دانستید که استبدادی شکل می گرفت که مثل هر استبداد ، دوست و دشمن نمی شناسد . هر زمان که اقتضاء کند، « خودی » را « غیر خودی » می گرداند و حذف می کند ؟
- شاهد 8 سال جنگ در زیان مردم ایران و ملتهای مسلمان و سود امریکا و اسرائیل و انگلستان شدید و از رهگذر تسلیم ، سکوت گزیدید . ﺁیا نمی دانستید تا جهان جهان است ، نسلها از پی هم، از شما ، بابت این سکوت به علامت تسلیم خواهند پرسید؟
- در تابستان 1367، از 3 تا 4 هزار زندانی را به جوخه های اعدام سپردند . تنها ﺁقای منتظری اعتراض کرد . شما نه به ﺁن جنایت اعتراض کردید و نه به زشت رفتاری که با ﺁقای منتظری رفت . ﺁیا فکر می کردید اگر دستجمعی به اعتراض برخیزید، اسلام به خطر می افتد؟ ﺁیا نمی دانستید که ترس و سکوت شما، اسلام ﺁزادی و شجاعت را به ضد اسلام ترس و تسلیم بدل می کند؟
- با مرگ ﺁقای خمینی ، از قول ﺁقای خمینی، نامه جعل کردند و ﺁقای خامنه ای را که همه شما از بضاعت علمی و میزان تقوای او با خبرید، ولی امر کردند . با دستکاری در قانون اساسی، او را بر شما و بر ملت ایران ، ولایت مطلقه بخشیدند ، چگونه توانستید نسبت به این تجاوز به دین و اخلاق و حقوق یک ملت سکوت کنید و به ﺁن تسلیم شوید؟ ﺁقای هاشمی رفسنجانی امروز می گوید : « مجلس خبرگان » یک شبه مسئله رهبری را حل کرد . اما شما ﺁن روز نیز می دانستید که خائنان به اسلام و ایران ، با جعل و تزویر، کسی چون خامنه ای را بر شما و مردم « رهبر» مطلق العنان می کنند. ﺁخر نه مگر مقتدای شما علی ( ع ) است؟ ﺁیا او نبود که دو نوبت خلافت را نپذیرفت زیرا نمی خواست نماینده گروه بندیهائی بشود که می خواستند اسلام را ابزارقدرت کنند ؟ چگونه است که او و فرزندان او انتخابی دیگر داشتند و شما که مدعی هستید از ﺁنها نمایندگی می کنید، ﺁن انتخاب را نداشتید و هنوز هم ندارید و اگر بر این رویه ادامه دهید، هرگز نخواهید داشت؟
- « دولت اسلام » تروریست شد . ﺁقایان خامنه ای و مصباح یزدی ، اسلام را در « النصر بالرعب » و « حرکت قسری » ناچیز کردند . صدها تن ترور شدند . از روحانی و غیر روحانی . در ﺁلمان، جنایت در رستوران میکونوس، امکان تعقیب قضائی ﺁمران و مأموران ترور را فراهم ﺁورد و به همت ایرانیان، سران رژیم، خامنه ای و هاشمی رفسنجانی ، ﺁمران جنایت، شناخته شدند . ﺁیا شما غافل بودید که اسلام بمثابه پیام ﺁزادی ، در خطر است ؟ ﺁیا نمی دیدید و نمی بینید که امروز بخش بزرگی از مردم جهان ، اسلام را راه و رسم استبداد و ترور و کینه و خشونت پروری گمان می برند ؟ « ﺁیة الله » ، در زبانهای غرب، در باره زورگو و خشونت طلبی بکار می رود که جز به زور، به هیچ چیز پایبند نیست . از چه رو سکوت گزیده اید ؟
- در دوم خرداد 76، مردم ایران، یکبار دیگر، مخالفت خویش را با ولایت مطلقه فقیه که جعل در اسلام است، ابراز کردند . کسی که قرار بود مجری خواست و اراده مردم باشد، این توانائی را نداشت . اما او و شما این توانائی را داشتید که علم خویش را ابراز کنید . شما می دانستید و می دانید که سکوت در مقام بیان ، ظلم است، عالمی که علم خویش را ابراز نکند، ستمگر و ملعون خدا است . شما خود را پیرو علی ( ع ) می دانید و او فرمود : اگر خداوند از عالمان پیمان نگرفته بود که در برابر ظلم ، از حقوق مظلوم دفاع کند، عطای حکومت را به لقایش می بخشیدم . اما چه کنم که نمی توانم پیمان با خدا را بشکنم . ﺁیا حقی مهمتر از حق ملتی بر اداره امور خویش هست ؟ بنام دین، این حق را از شما و مردم ایران سلب کرده و کار این ملت را به جائی رسانده اند که امروز ، مردم را می ترسانند اگر به ﺁقای هاشمی رفسنجانی ، کسی که تجسم این رژیم در خیانتها و جنایتها و فسادها است رأی ندهند، کسی چون احمدی نژاد را رئیس جمهوری خواهند کرد ! ﺁیا هنوز وقت ﺁن نشده است که شما حقیقت را به مردم بگوئید ؟ بگوئید که در قلمرو شر، انتخاب وجود ندارد . انتخاب واقعی ، انتخاب خیر و برای حق خویش برخاستن و از این استبداد تبهکار ، ﺁزاد شدن است ؟
- قرﺁن ما نیایش به قصد پوشش گناه ، جبران گناه و ترجمان ترس را با عبادت ، بمثابه تمرین ﺁزادی به خدا، رهائی از منکرها ، جانشین کرد . عبادت را ، جهاد افضل و جهاد اکبر گرداند . جهاد افضل اظهار حق پیشاروی حاکم ستمگر و جهاد اکبر را تمرین رهائی از حکم زور و ﺁزاد کردن عقل خویش گرداند . ﺁیا این نیایش را تعطیل کرده اید ؟ ﺁیا این دو جهاد را تعطیل کرده اید ؟ سزاوار است که ، به نام اسلام ، این نیایش، این دو جهاد را از یاد مردم ببرند ؟ وقتی شما روحانیان ، شما همه کسانی که می گوئید راهبرتان در فعالیت سیاسی ، اسلام است ، خود این نیایش و این جهادها را از یاد برده اید، چگونه بتوان توقع کرد که متذکر ﺁنها به مردم باشید ؟ شما سکوت خود را نسبت به ستمی که بر زندانیان سیاسی می رود، چگونه توجیه می کنید ؟ ﺁیا شما نمی دانید کرامت و حقوق انسان ذاتی او هستند و هر تجاوزی در هرجای جهان ، به حقوق هرانسان بشود، به حقوق شما تجاوز شده است ؟ از چه رو نسبت به تجاوزهای چنین ﺁشکار به حقوق انسانی ﺁقایان رحمانی و گنجی و زرافشان و طبرزدی و باطبی و محمدی و... که فریاد رسی نیافته اند و خود، به استقامت ایستاده اند، سکوت گزیده اید ؟
- شما نسبت به ولایت مطلقه کسی برخود و بر مردم تن داده اید که دروغ و جنایت و فساد را روش حکومت کردن کرده است . در جنایت ، نه از سعیدی سیرجانی و نه از شخصیتهائی نظیر فروهر و پروانه اسکندری و... گرشته است .ﺁیا شما این شخص را جانشین علی ( ع ) می دانید ؟ علی نبود که بخاطر به بیرون ﺁوردن خلخالی از پای دختری یهودی گریست ؟ و این شخص نگفت : چه خبر است که برای قتل چند نفر اینهمه داد و فریاد راه می اندازید ؟
- او اینک ، خود ﺁلت فعل شده است و وسیله کار مافیاهائی گشته است که مردم را گرفتار جبر « انتخاب » میان ﺁمر و مأموری از مأموران جنایتها و خیانتها و فسادها ، هاشمی رفسنجانی و محمود احمدی نژاد، کرده اند . و شما خود را پیرو حسین بن علی ( ع) می دانید . یزید او را میان بیعت و مرگ قرارداد و او پاسخ داد : ذلت هرگز ! پس از چه رو تن به این ذلت داده اید ؟ زنهار ! دارند فرزند این شخص را ولیعهد می کنند و شما همچنان سکوت گزیده اید .
- کار استبداد بجائی رسیده است که دیگر کسی چون ﺁقای کروبی را هم تحمل نمی کند . کسی را تحمل نمی کند که شریک خامنه ای و هاشمی رفسنجانی و... در ماجرای اکتبر سورپرایز و ایران گیت بوده و از طریق او ، خامنه ای صاحب حکم حکومتی گشته است . علی ( ع ) از مردم می خواست او را انتقاد کنند و علی خامنه ای دو روزنامه را بخاطر انتشار نامه کروبی به خود تعطیل می کند ! و شما اینهمه را می بینید و ساکتید ؟

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

* و شما فعالان سیاسی و شما دانشگاهیان و شما دانشجویان بدانید ویرانگر تر از زندان ذهنی بد و بدتر نیست . اینک شما در ﺁستانه یک انتخاب تاریخی هستید : ترس و ناتوانی را مجوز انتخاب میان کسی که از بانیان اصلی نظامی است و احمدی نژادی که یکی از محصولهای این نظام است کردن و یا شجاعت و توان فطری خود را به یاد ﺁوردن و نه گفتن به نظامی است که مأمورانش مجموعه ای از بدها و بدترها و بدترین ها هستند . اگر بگوئید این دو نماینده دو دسته مافیائی هستند و از ﺁن رو به ﺁقای هاشمی رفسنجانی رأی می دهید که به جان یکدیگر افتند، بدانید که قاعده اینست که رأی ندهید و ﺁزادی را برگزینید . زیرا تنها در انزوا است که زورپرستها به جان یکدیگر خواهند افتاد . اگر این احتمال وجود داشته باشد که اینهمه صحنه سازی برای ﺁنست که به رأی شما رژیم نامشروع مشروعیت بجوید، باز باید رأی ندهید یعنی ﺁزادی را، کرامت و حقوق انسانی خویش را برگزینید . اگر می گوئید هرگاه به بدتر رأی ندهیم بدترین رئیس جمهوری می شود، خود را فریب مدهید بدترین نظام ولایت مطلقه فقیه است که با رأی شما ، مشروعیت پیدا می کند و به تولید امثال احمدی نژاد و بدتر از او ادامه می دهد .
چون می دانم ، فردای جمعه 3 تیر و فرداهای فردا از پی هم خواهند ﺁمد، این هشدار را می دهم و فرصتی عالی را که برای نه گفتن به دو مأمور استبداد و بله گفتن به ﺁزادی را یافته اید، خاطر نشان می کنم . چون می دانم که این رژیم تباهگر ایران و ایرانی است و همچنان ایران را به غارت بیگانگان می سپارد و سرنوشت خود و کشور شما نه در دست شما که در دست استبداد و قدرتهای خارجی خواهد شد، به شما هشدار میدهم که انتخاب اصلی میان ﺁزادی و قدرت ( = زور) است. اگر ﺁزادی را برنگزینید ، بحکم جبر بد و بدتر، زندگانی شما گذاری دیرپا از بد به بدتر و از بدتر به بدترین خواهد شد . چون می دانم هرقدرتی تنها از رهگذار نه گفتن به ﺁن و استقامت در برابر ﺁن، زبون و تسلیم می شود، شما را به نه گفتن و استقامت در برابر قدرت حاکم تبهکاری می خوانم که به هیچ چیز ابقا نمی کند . فراموش نکنید که قانون زندگی برخاستن و استقامت کردن است .

1 تیر 1384

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/25013

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'از ابوالحسن بنی صدر به روحانیان، به دانشجویان و به همه مردم ایران' لينک داده اند.
خبرنامه گويا از هيچ نامزد انتخاباتي حمايت نمي کند. همه نامزدان مي توانند در اين صفحه تبليغ کنند. براي درج آگهي با اي ميل advertisement @ gooya.com تماس بگيريد.

Copyright: gooya.com 2005