گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
27 بهمن» کدام پيروزی از اين بزرگ تر؟ يوسف مهرآئين، کلمه26 بهمن» مراسم سالگرد انقلاب را چگونه بايد تفسير کرد؟ گفتوگوی راديو بين المللی فرانسه با آزاده کيان، رضا عليجانی و علیاکبر موسوی خوئينی 26 بهمن» دادستان تهران: علی کروبی بازداشت نشده بود، اکثر بازداشت شدگان ۲۲ بهمن آزاد شدند، ايلنا 26 بهمن» تجمع خانواده بازداشت شدگان ۲۲ بهمن روبروی اوين، يکشنبه هم ادامه يافت، همميهن 25 بهمن» اخراج مدیر دو دبیرستان در تهران به دلیل عدم همکاری با وزارت آموزش و پرورش، ندای سبز آزادی
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! روايت يک شاهد عينی از حمله نيروهای گارد ويژه به سرنشينان يک اتوبوس در روز ۲۲ بهمن، ندای سبز آزادیآنچه میخوانيد مشاهدات يک شهروند سبز ايرانی است در بعدازظهر ۲۲ بهمن که برای ندای سبز آزادی فرستاده شده است:
متن حاضر مشاهدات بنده بعنوان يکی از مسافرين اتوبوسی است که بعد از ظهر بيست و دوم بهمن در خيابان ستارخان به وحشيانه ترين شکل ممکن مورد هجوم نيروهای گارد ويژه قرار گرفت. پسرک ۱۵-۱۶ ساله ای که پيراهن سبز رنگ به تن داشت با اشتياق آن چه بر او گذشته بود برای سايرين شرح ميداد که ناگهان يکی از مسافران زن با الفاظ رکيک و فحاشی به استقبال سخنانش رفت. پسرک سعی کرد با زبان منطق و به آرامی زن را قانع کند، اما مجدد با فحاشی زن روبرو شد که اين بار اين حرکت از جانب ساير مسافرين بی پاسخ نماند و همگان زبان به اعتراض گشودند و وقتی زن به هيچ صراطی مستقيم نبود شروع به هو کردن نمودند تا جايی که زن به همراه مرد همراهش در ايستگاه بعد جيغ و فرياد کنان و همراه فرياد شادی و هلهله ی مردم پياده شد. چند متر جلوتر کنار مسجدی که به ظاهر پايگاه نيروهای نظامی در آن روز بود در مقابل چشمان متحير مسافرين، زن و مرد با عجله خود را به آنان رساندند و انگشت اتهام به سوی اتوبوس بی دفاع نشانه رفتند. نيرو های گارد ويژه با استناد به سخنان اين هتاک طرفدار حکومت که " خود " فضای اتوبوس را به التهاب کشانده بود ؛ به مردم حمله بردند در حالی که زن کنار پله های اتوبوس با نگاه حريص و با لذت به صحنه های در پيش رو چشم دوخته بود. بیشک حمله به مردم بی دفاع و اعمال خشونت در برابر سکوت و اعتراض آن چنان تصوير جنايت کارانهی فراموش ناشدنی و هولناکی بر جای گذاشته که يک حکومت مدعی دموکراسی و اسلامگرايی را اين چنين برای هشت ماه زير سوال برده . و بعد از اين همه تازه به جايی رسيده ايم که درنده خويیهای بی پايان هنوز تمامی نيافته و به مردم بی دفاع محصور در فضای بستهای مثل حسينيه جماران در شب عاشورا و حيرت آورتر از آن در تنگنای صندلیهای اتوبوس شرکت واحد ِمزين به پرچم و پوسترهای ۲۲ بهمن هم رحم نمیکنند . جرم مسافران بی دفاع اتوبوس , تنها و تنها اعتراض کلامی به ادبيات سخيف و رايج حاميان خشونت طلبی بود و پاسخشان دستور گرفتن نيرو های حکومتی از يک ادعای کودکانه و غير مستند برای ضرب و شتم وحشيانه و دستگيری , آن هم در فضای محصور اتوبوس ! نيروهای حافظ ِ جان و مال و ناموس! بيمار گونه به اتوبوس حمله کردند و بدون هيچ ملاحظهای و با ولعی خاص نسبت به قسمت بانوان، مردان و زنان بیگناه را ميان فشردگی جمعيت و صندلیها زير مشت و لگد و باتوم گرفتند و پياده کردند و بيش از نيمی از مسافران اتوبوس را به اسارت بردند. حال در همهمهی جشن و پايکوبی رسانهی متوهم ملی و رسانههای مکتوب و غير مکتوب وابسته؛ کدام قدرت است که توان اين را داشته باشد تا تصوير حملهی وحشيانهی نيروهای تا دندان مسلح گارد حکومتی را در قاب تنگ پنجره های اتوبوس از ذهن مردان و زنان دردمند اين سرزمين پاک کند؟ Copyright: gooya.com 2016
|