سه شنبه 27 بهمن 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

روايت يک شاهد عينی از حمله‌ نيروهای گارد ويژه به سرنشينان يک اتوبوس در روز ۲۲ بهمن، ندای سبز آزادی

آنچه می‌‌‌خوانيد مشاهدات يک شهروند سبز ايرانی است در بعدازظهر ۲۲ بهمن که برای ندای سبز آزادی فرستاده شده است:


خشونت در ميان صندلی‌ها

متن حاضر مشاهدات بنده بعنوان يکی از مسافرين اتوبوسی است که بعد از ظهر بيست و دوم بهمن در خيابان ستارخان به وحشيانه ترين شکل ممکن مورد هجوم نيروهای گارد ويژه قرار گرفت.

پسرک ۱۵-۱۶ ساله ای که پيراهن سبز رنگ به تن داشت با اشتياق آن چه بر او گذشته بود برای سايرين شرح ميداد که ناگهان يکی از مسافران زن با الفاظ رکيک و فحاشی به استقبال سخنانش رفت.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


پسرک سعی کرد با زبان منطق و به آرامی زن را قانع کند، اما مجدد با فحاشی زن روبرو شد که اين بار اين حرکت از جانب ساير مسافرين بی پاسخ نماند و همگان زبان به اعتراض گشودند و وقتی زن به هيچ صراطی مستقيم نبود شروع به هو کردن نمودند تا جايی که زن به همراه مرد همراهش در ايستگاه بعد جيغ و فرياد کنان و همراه فرياد شادی و هلهله ی مردم پياده شد.

چند متر جلوتر کنار مسجدی که به ظاهر پايگاه نيروهای نظامی در آن روز بود در مقابل چشمان متحير مسافرين، زن و مرد با عجله خود را به آنان رساندند و انگشت اتهام به سوی اتوبوس بی دفاع نشانه رفتند.

نيرو های گارد ويژه با استناد به سخنان اين هتاک طرفدار حکومت که " خود " فضای اتوبوس را به التهاب کشانده بود ؛ به مردم حمله بردند در حالی که زن کنار پله های اتوبوس با نگاه حريص و با لذت به صحنه های در پيش رو چشم دوخته بود.

بی‌شک حمله به مردم بی دفاع و اعمال خشونت در برابر سکوت و اعتراض آن چنان تصوير جنايت کارانه‌ی فراموش ناشدنی و هولناکی بر جای گذاشته که يک حکومت مدعی دموکراسی و اسلام‌گرايی را اين چنين برای هشت ماه زير سوال برده . و بعد از اين همه تازه به جايی رسيده ايم که درنده خويی‌های بی پايان هنوز تمامی نيافته و به مردم بی دفاع محصور در فضای بسته‌ای مثل حسينيه جماران در شب عاشورا و حيرت آورتر از آن در تنگنای صندلی‌های اتوبوس شرکت واحد ِمزين به پرچم و پوسترهای ۲۲ بهمن هم رحم نمی‌کنند .

جرم مسافران بی دفاع اتوبوس , تنها و تنها اعتراض کلامی به ادبيات سخيف و رايج حاميان خشونت طلبی بود و پاسخشان دستور گرفتن نيرو های حکومتی از يک ادعای کودکانه و غير مستند برای ضرب و شتم وحشيانه و دستگيری , آن هم در فضای محصور اتوبوس !

نيروهای حافظ ِ جان و مال و ناموس! بيمار گونه به اتوبوس حمله کردند و بدون هيچ ملاحظه‌ای و با ولعی خاص نسبت به قسمت بانوان، مردان و زنان بی‌گناه را ميان فشردگی جمعيت و صندلی‌ها زير مشت و لگد و باتوم گرفتند و پياده کردند و بيش از نيمی از مسافران اتوبوس را به اسارت بردند.

حال در همهمه‌ی جشن و پايکوبی رسانه‌ی متوهم ملی و رسانه‌های مکتوب و غير مکتوب وابسته؛ کدام قدرت است که توان اين را داشته باشد تا تصوير حمله‌ی وحشيانه‌ی نيروهای تا دندان مسلح گارد حکومتی را در قاب تنگ پنجره های اتوبوس از ذهن مردان و زنان دردمند اين سرزمين پاک کند؟


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016