دوشنبه 5 بهمن 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

حسين شريعتمداری: بانک مرکزی مجوز انتشار شعارهای ضد اسلامی و ضد انقلابی را می دهد، رد پای افراد نفوذی و جريانات آلوده در بانک مرکزی، کيهان

حسين شريعتمداری در مقالهء امروز خود در روزنامه کيهان به شدت به بانک مرکزی و عملکرد آن در جمع آوری اسکناس های شعارنويسی شده، حمله کرد. متن مطلب شريعتمداری را در زير می خوانيد:



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


پيدا کنيد رابرت هلوی را...! (نکته)

«شعارنويسی روی اوراق بهادار» يکی از دستورالعمل هايی است که تئوريسين های «جنگ نرم» و «کودتای مخملی» به پياده نظام خود توصيه می کنند. رابرت هلوی ROBERT HELVEY در توضيح و تشريح اين دستورالعمل می گويد؛ از ميان اوراق بهادار، اسکناس ها برای شعارنويسی عليه حاکميت از اهميت بيشتری برخوردار است، چرا که اسکناس ها در ميان مردم دست به دست می چرخند و شعارهای نوشته شده روی آنها در جريان اين چرخه متداول به گوش همه می رسد! هلوی اين حرکت را به چند علت از شعارنويسی روی ديوارها و يا صندلی اتوبوس ها و قطارها مناسب تر و کم هزينه تر می داند و در توضيح نظر خود می گويد؛ شعارنويسی روی ديوارها هميشه با خطر شناسايی شدن شعارنويس ها و دستگيری آنها همراه است ولی نوشتن همين شعارها روی اسکناس ها می تواند در خلوت محض صورت پذيرفته و شعارنويس را از خطر شناخته شدن دور کند. از سوی ديگر احتمال اين که مردم اسکناس های شعارنويسی شده را دور بريزند زياد نيست، بلکه بسياری از مخالفان اين شعارها نيز ترجيح می دهند اين اسکناس ها را هرچه زودتر خرج کنند. رابرت هلوی درباره يکی ديگر از- به زعم او- امتيازات شعارنويسی روی اسکناس ها می گويد؛ چنانچه اين اسکناس ها در دست کسی ديده شود، برای مقامات قضايی و پليس اثبات آن که شعار روی اسکناس توسط خود او نوشته شده باشد بسيار دشوار است. همين دستورالعمل با توضيحات تقريبا مشابه از سوی چند تن ديگر از تئوريسين های کودتای مخملی- از جمله جين شارپ- نيز ارائه شده است که شرح آن به درازا می کشد.
عوامل پشت صحنه فتنه اخير نيز دستورالعمل ياد شده را به کار گرفتند و شعارهايی عليه اسلام، حضرت امام(ره) و حتی پيامبر اکرم(ص) روی برخی از اسکناس ها نوشته و سعی در توزيع آن در چرخه متداول اسکناس ها داشتند که اين اقدام سران فتنه نيز مانند ساير اقدامات ديکته شده به آنها با واکنش شديد مردم مسلمان و مؤمن روبرو شده و بسياری از اين اسکناس ها توسط خود مردم به بانک ها تحويل گرديده و تعويض شدند.
درپی اين اقدام نفرت انگيز عوامل فتنه و با مراجعه و پيگيری های مکرر مردم، بانک مرکزی در تاريخ ۱۰ دی ماه اعلام کرد «اسکناس هايی که روی آن نوشته، مهر و يا هرگونه علامت اضافه وجود داشته باشد از ۱۷ دی ماه فاقد اعتبار خواهد بود» و از دارندگان اينگونه اسکناس ها خواست با مراجعه به شعب بانک ملی ايران در سراسر کشور نسبت به تعويض آن اقدام کنند.
در پی صدور اطلاعيه بانک مرکزی، دستورالعمل تئوريسين های کودتای مخملی که با سفارش های پی درپی رسانه های فارسی زبان بيگانه مخصوصاً راديو فردا -وابسته به سيا- و راديو اسرائيل همراه بود، ناکام ماند و مردم از دريافت اسکناس هايی که روی آنها شعارنويسی شده بود به شدت خودداری می کردند و در چند مورد که شعارها عليه اسلام و امام و يا ساير مقدسات و باورهای ارزشی مردم بود، ارائه کنندگان اسکناس ها با برخورد سخت و خشم آلود مردم روبرو شدند.
و اما، ديروز، رئيس کل محترم بانک مرکزی در اقدامی سئوال برانگيز اعلام کرد «سقف زمانی برای تعويض اسکناس های مخدوش برداشته شده است»! و در توضيح - بخوانيد توجيه- اين تصميم گفت؛ «بانک مرکزی تاريخی را اعلام کرد که تمام بانک ها آن را پذيرفتند ولی اين تاريخ به دليل اين که ممکن بود به مردم فشار آورده و آنها را با سختی مواجه کند و همچنين باعث هجوم مردم به بانک ها شود تمديد شد»! اشاره برادر عزيزمان جناب آقای بهمنی رئيس کل محترم بانک مرکزی درباره «تمديد» مورد اشاره ايشان نيز، تعجب آور است و به همه چيز شبيه است غير از تمديد! ايشان می فرمايند «بنابراين سقف تاريخی برای تحويل اسکناس های مخدوش تا زمانی که مردم اين اسکناس ها را به بانک بدهند، تمديد شده است»! يعنی اساساً سقفی در نظر گرفته نشده و اين اسکناس ها هميشه و بدون کمترين مانعی، معتبر خواهد بود!
لطفاً کيهان را به سوء ظن! و تندروی! متهم نکنيد و فقط اندکی در اين ماجرا انديشه بفرمائيد. آيا اقدام ديروز بانک مرکزی، دقيقاً- و البته به طور ناخواسته- در راستای دستورالعمل رابرت هلوی نيست؟! و آيا جناب آقای بهمنی عزيز نبايد با کمک مراکز امنيتی و اطلاعاتی کشور، خاستگاه اين تصميم عجيب و سئوال برانگيز را کشف کرده و رد پای افراد نفوذی و جريانات آلوده ای که دستورالعمل ديکته شده بيگانگان به سران فتنه را در چنته بانک مرکزی جاسازی کرده و با لطايف الحيل از زبان رياست محترم اين بانک به پياده نظام خود ابلاغ کرده اند را شناسايی کند؟!
آقای بهمنی عزيز! همه را مانند خود خيرانديش تلقی نفرمائيد، از کدام هجوم مردم برای تعويض اسکناس های مورد اشاره سخن می گوئيد؟! چه کسانی به جنابعالی گزارش داده اند که مردم برای تعويض اسکناس های مخدوش با مشکل و ازدحام در بانک ها روبرو شده اند؟! کمترين ترديدی نداشته باشيد که تصميم اخير از طريق نفوذی های بيگانه به حضرتعالی القا شده است. حضرتعالی با صدور اين ابلاغيه، بی آن که بخواهيد و توجه داشته باشيد، مجوز انتشار شعارهای ضد اسلامی و ضد انقلابی را صادر فرموده ايد، که صد البته از ساحت ايمانی شما به دور است.
... و بالاخره، در تيرماه ۹۱۳۵ هنگامی که حضرت امام متوجه شدند که در برخی از ادارات دولتی با استفاده از نامه های آرم دار رژيم شاهنشاهی مکاتباتی انجام گرفته است، به شدت برآشفته و خطاب به عوامل پنهان در پشت اين ماجرا فرمودند؛
«باز هم آرم های شاهنشاهی در کاغذهايشان هست. من نمی فهمم که اينها چه اشخاصی هستند... اگر شاهنشاهی هستيد، خوب بگوئيد تا ما تکليفمان را با شما تعيين کنيم، تا من بگويم ملت با شما چه کند ... چرا اين افراد را از ادارات تصفيه نمی کنيد؟» صحيفه امام (ره)، جلد ۲۱، ص ۷۴۷

حسين شريعتمداری


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016