جمعه 10 مهر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

واکنش شديدالحن دفتر تحکيم وحدت به پخش اعترافات تلويزيونی عبدالله مومنی: دفتر تحکيم وحدت به مشی ضد استبدادی خود افتخار می کند

هم مرگ بر جهان شما نيز بگذرد
هم رونق زمان شما نيز بگذرد
وين بوم محنت از پی آن تا کند خراب
بر دولت آشيان شما نيز بگذرد
در سی سالگی انقلاب اسلامی، شاهديم که حق و باطل آنچنان در ذهن حاکمان به هم آميخته که سرکوب گران به داستان غير واقعی ارتباط تشکيلات دانشجويی دفتر تحکيم وحدت با دانشجويان مارکسيست، آن تشکل را منحرف از اصول اعلام می کنند. اما بايد از آنان پرسيد که همکاری گروه های دانشجويی اهميت بيشتری دارد يا همکاری دولت غير مردمی به اصطلاح اسلامی احمدی نژاد با مارکسيست های تابلودار آمريکای لاتين؟! و غلطيدن به دامان چين کمونيست؟! همکاری خيالی و فرضی دو گروه دانشجويی مهم تر است يا مشايعت مارکسيست بدنامی همچون هوگو چاوز توسط دولت فخيمه اسلامی احمدی نژاد به اماکن مقدسه شيعيان ايران؟!
براستی بايد سوال کرد چرا تنها حاميان بين المللی دولت جمهوری اسلامی، دول کمونيستی نظير چين و ونزوئلا هستند؟!



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


گر حکم شود که مست گيرند
در شهر هر آنچه هست گيرند
بر طبل کدام بی آبرويی می زنيد که رسوايی اش پيش و بيش از اينها دامان خودتان را نگرفته باشد؟!
بايد به آقايان يادآور شويم که از اصول انقلاب بود که همگان حتی مارکسيست ها در فعاليت خود آزاد باشند، و اگر شمايان از اصول اوليه برگشته ايد و دفتر تحکيم وحدت را به خاطر ارتباطی نداشته با آنان تخطئه می کنيد، اينها ربطی به واقعيات موجود ندارد و نسبتی با حقيقت برقرار نمی کند و پايمال کردن حقوق شهروندی آنان را نيز توجيه نمی کند.

ديگر اينکه بايد به آقايان گفت امروز با طرح ارتباط اين مجموعه اصيل و مستقل دانشجويی با گروهک های تروريستی، که هيچ جايگاهی ميان دانشجويان و تشکل های دانشجويی ندارند، عرض خود می بريد و زحمت ما می داريد و حاصلی از اين سناريونويسی ها نخواهيد داشت.

حاکمان پريشان حال امروز، که از بيداری و آزاد انديشی دانشگاه يکه خورده اند، می پندارند که با قربانی کردن مظلومانی همچون عبداله مومنی که بسی در کسوت دانشجويی اش رنج برد تا نهال نو رسته تشکل مستقل دانشجويی را پيش چشم دوست و دشمن به بار بنشاند، امروز اگر زير تيغ شکنجه و فشارهای طاقت شکن زندان های مخوف، به اضطرار سخنی گويد تا در آن سياهچاله ی بيداد لختی بياسايد، تمام کارنامه آزاديخواهی او مشوش و ديگرگون خواهد شد!! مستبدان می پندارند که اگر قربانيان خود را به زور داغ و درفش وادار به «اعترافات ساختگی» کنند، دانشگاه کارنامه روشن اين رادمردان آزاديخواه را به دست فراموشی خواهد سپرد! زهی خيال باطل!

در اثبات شکنجه و ساختگی بودن اعترافات عبداله مومنی، که سالهاست در جايگاه يک مدافع حقوق بشر خوش درخشيده، همين بس که يک شبه او را به خودانکاری و خودويرانگری رسانده اند و می خواهند به دست خود او خط بطلان به کارنامه حقوق بشری اش کشند تا مردم و دانشجويان معترض درس عبرت گيرند که: دفاع از حقوق مردم توطئه دشمن است و مستوجب مجازات!
حال آنکه ما باور داريم که آنانی که حقوق ملت را نقض کرده اند، آنانی که رأی ملت را دزديدند، آنانکه که خيابانها را به خون ملت آغشتند، آنان خود دشمنان واقعی ملتند.
دفتر تحکيم وحدت به مشی ضد استبدای خود مفتخر است و آن را سند اعتبار خويش می شمارد، چرا که فعاليت دانشجويی را نه جيره خواری و در پس ظلم ايستادن، بلکه حقيقت گويی و افشاگری و دفاع از ملت می داند. و اعضای آن سالهاست برای اين هويت منتقدانه خود هزينه های گزاف پرداخته اند؛ و طنز سياه ماجرا اينجاست که خود عبداله مومنی نيز بارها برای همين فعاليت ها طعم زندان و حبس چشيده است.

و اما در ادعای کذب «تغيير مهر و سربرگ» دفتر تحکيم وحدت، بايد گفت هر چند ما چندان قائل به اهميت شکلی اين قضيه نيستيم اما نگاهی به تمامی مکاتبات اين اتحاديه با وزارت علوم هم در اين رابطه کافی است و کذب بودن اين ادعا را به تمامی اثبات خواهد کرد.

اما مسئله اين است که تزوير و ريا آنچنان در تار و پود دولتمردان اقتدارگرا رخنه کرده که گمان می برند که اگر خود به ظواهری اکتفا کنند، و اگر دروغ هايشان را با جمله ای از بزرگی بياميزند، اگر مهر «بسم الله»بر سربرگ های جناياتشان بزنند، اگر لباس پيامبر پوشند و قرآن تلاوت کنند، کسی از رياکاری و فساد قدرت مطلقشان خبردار نمی شود و عفونت ظلم يزيدی شان برملا نمی گردد. و لذا همين تزوير را نيز از دانشجويان مبارز می خواهند. حال آنکه دانشجويان دفتر تحکيم وحدت خود را تنها مقيد به دفاع از حقوق دانشجويان و ملت و نقد همه جانبه قدرت می دانند و اين خط مشی را سالهاست که آشکارا گفته اند. حال اگر معيار به مسلمانی است، اين نشانه مسلمانی است؛ اگر به ايمان است، آزادی خواهی و ظلم ستيزی نشانه بارز آن است و دانشجويان مبارز يقيناً چنين اند؛ و اگر ملاک اصول راستين انقلاب ۵۷ مردم ايران است، اينها همان اصولند. خاطيان و جانيان و اوباشان و مواجب بگيران و قدرت پرستان کسان ديگر اند که سالهاست به اصول مردم و انقلابشان پشت کرده اند. آيا آزادی خواهی دانشجويان مغاير با اصول انقلاب است يا دروغ پردازی و عوامفريبی حاکمان؟!

به سرکوبگران هشدار می دهيم راهی که در پيش گرفته ايد در ناچيز شمردن جنايت های رخ داده در حق مردم و دانشجويان و يا توسل به اخراج دانشجويان از خوابگاه ها و تهديد آنان در کميته های انضباطی و بيدادگاه های قضايی همانقدر نتيجه مطلوب شما را به همراه خواهد داشت که قتل و آدمکشی و شکنجه و اعتراف های ساختگی و کهريزک سازی هايتان نتيجه داد.

به آقايان توصيه می کنيم به جای انتقام گرفتن از عبداله مومنی به خاطر فعاليت های سياسی و حقوق بشری اش و به جای زهر چشم گرفتن های بی اثر از دانشجويان معترض، در اين روزهای آغازين دانشگاه به تدبير بهتری برای اقناع مردم و دانشجويان معترض بيانديشند و بيش از اين عالم را مبهوت وقاحت دروغ پردازی و افسانه سرايی های خود نکنند.

روابط عمومی
دفتر تحکيم وحدت

۸ مهرماه ۱۳۸۸


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016