رأي آقاي هاشمي رفسنجاني، حسين شريعتمداري، کيهان

پيروزي اصولگرايان در انتخابات سه گانه اخير كه از تثبيت گفتمان اصولگرايي در سراسر كشور حكايت دارد، به همان اندازه كه مردم وفادار به آرمان هاي اصيل انقلاب را به وجد آورده است، دشمنان بيروني و برخي از غفلت زدگان داخلي را نيز مضطرب و سراسيمه كرده است كه اين اضطراب و سراسيمگي از واكنش هاي غيرمنطقي و شتاب زده آنان به وضوح قابل درك است.
انكار واقعيات از دشمنان بيروني دور از انتظار نيست. آنان طي 27 سال گذشته بارها نشان داده اند گفتمان اصولگرايي -به روايت حكيمانه رهبري- را كه همان بازگشت به آموزه هاي اسلامي و انقلابي است، خطرناكترين دشمن خود مي دانند. اما انكار اين واقعيت از سوي برخي مدعيان اصلاحات در داخل كشور و توهم پراكني آنها با توسل به استدلال هاي كودكانه و خنده دار تعجب آور است كه شرح تمامي اين ماجرا به درازا مي كشد.
از جمله اين توهم پراكني ها، ادعاي كساني است كه حضور آقاي هاشمي رفسنجاني در صدر فهرست نامزدهاي منتخب مردم براي مجلس خبرگان و اختصاص بيشترين آراء به ايشان را نشانه رويكرد ملت به جبهه اصلاحات قلمداد مي كنند. استدلال اين عده كه بارزترين نمونه آن در سرمقاله يكي از روزنامه هاي مدعي اصلاحات آمده اين است كه، آقاي هاشمي رفسنجاني در صدر ليست نامزدهاي مورد حمايت اصلاح طلبان بوده است بنابراين وقتي ايشان بيشترين آراء مردم در انتخابات خبرگان استان تهران را كسب مي كند، بايد اعتراف كرد كه مردم به اصلاح طلبان روي آورده اند!! و...
درباره اين استدلال خنده دار بايد گفت: اولا؛ نام آقاي هاشمي رفسنجاني در صدر ليست هاي انتخاباتي اصولگرايان بوده است و ثانيا؛ در انتخابات خبرگان تهران تمامي نامزدهاي ليست اصولگرايان رأي آورده و به مجلس خبرگان راه يافته اند. بنابراين منطقي ترين و قابل قبول ترين استدلال آن است كه گفته شود رأي بالاي آقاي هاشمي رفسنجاني به دليل حضور نام ايشان در صدر ليست انتخاباتي اصولگرايان، يعني ليست جامعه مدرسين، جامعه روحانيت مبارز و حوزه علميه قم بوده است و اگر غير از اين بود، آقاي هاشمي رفسنجاني از رأي بالا و فراوان كنوني برخوردار نبود... آيا غير از اين است؟!
مدعيان اصلاحات براي ارزيابي ميزان رويكرد مردم به اين جبهه در انتخابات خبرگان تهران، بايد به آراء يكي از نامزدهايي كه نام وي فقط در ليست اصلاح طلبان بوده است، استناد كنند و اين ارزيابي بسيار آسان است. به عنوان يك نمونه كاملا روشن بايد به ميزان رأي دو يا سه تن از نامزدهايي استناد كرد كه نام آنها فقط در ليست مدعيان اصلاحات- اعتماد ملي، حزب كارگزاران، خانه كارگر و حزب كار- بوده است. بنابراين رأي مردم به آنها مي تواند نشان دهنده ميزان رويكرد مردم به اصلاح طلبان باشد. حالا به فهرست نامزدهاي انتخاب شده براي خبرگان تهران نگاه كنيد و ملاحظه بفرماييد كه نام اين دو يا سه بزرگوار در كجاي فهرست قرار دارد؟! قضاوت با خودتان!

با توجه به نكات فوق كمترين ترديدي باقي نمي ماند كه صدرنشيني آقاي هاشمي رفسنجاني در فهرست انتخاب شدگان خبرگان تهران ناشي از رأي توده هاي مردم اصولگرا به ايشان است و اگر قرار بود آراء آقاي هاشمي منحصر به هواداران مدعيان اصلاحات باشد، ميزان رأي مردم به وي مانند ساير نامزدهاي اختصاصي جبهه اصلاحات بود.
بديهي است كه مردم وفادار به آرمان هاي انقلاب نمي توانند آقاي هاشمي رفسنجاني را در جبهه اي ديگر تصور كنند، هرچند كه آن جبهه ديگر براي سوءاستفاده از موفقيت ايشان اصرار داشته باشد كه هاشمي رفسنجاني را به خود نسبت دهد.
مردم فراموش نكرده اند كه بعد از انتخابات رياست جمهوري در دوم خرداد 76 همين مدعيان اصلاحات چه هجوم ناجوانمردانه اي را عليه آقاي هاشمي رفسنجاني آغاز كردند و در جريان انتخابات مجلس ششم با چه بي ادبي و بي نزاكتي كم سابقه اي ايشان را به باد تهمت و افتراء گرفتند و در انتخابات نهم رياست جمهوري نيز تاكيد مي كردند كه رويكرد آنان به آقاي هاشمي رفسنجاني از روي اضطرار و ناچاري است و... مردم اين نمونه ها را از ياد نبرده اند و آقاي هاشمي را در حلقه خود مي دانند و صدالبته آقاي رفسنجاني هم اين موارد را به خاطر دارند و تظاهر برخي از مدعيان دروغين اصلاح طلبي به تعريف و تمجيد از ايشان را واقعي نمي پندارند.