پنجشنبه 8 تیر 1385

دانشگاه های غیرانتفاعی، محمود زاهدی

نهاد سنتی بازار ظاهراً با آنچه در زبان انگلیسی "مارکت" نامیده می شود تفاوت های زیادی دارد. مکانیزم های کارکرد افتصادی، اجتماعی و سیاسی بازار و تفاوت ها و شباهت هایش با مارکت از جمله مسائل کمتر پژوهیده شده است. خصلت پنهان و زیرزمینی این کارکردها و گره خوردگی آن ها با نظام سیاسی جمهوری اسلامی مانعی برای ورود پژوهشگران غیرخودی به این حیطه است. اما گمان ندارم کسی منکر تأثیر عمیق بازار در نظام اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ما باشد. تسّری شیوه ی اداره ی امور تیمچه ها به مدیریت وزراتخانه ها یکی از نشانه های این تأثیر است.
در روزهای پس از جنگ ایران و عراق که حرکت جهانی خصوصی سازی و تعدیل ساختاری به ایران رسیده بود و در لوای "سازندگی" به پیش می تاخت، مخالفت با آن جریان به بررسی مبانی نظری این حرکت و پیامدهای آن در بعضی کشورها خلاصه شد و تحلیل نمونه های داخلی آن کمتر مجال نشر یافت (یادمان نرود که وزارت اطلاعات دولت سازندگی سررشته دار امور افتصادی نیز بود). در بیشتر موارد خصوصی سازی را می توان چنین خلاصه کرد: بخش های نان و آب دار را به ثمن بخس به حکومتیان و وابستگانشان واگذار کردند؛ این افراد برای خرید این بخش ها از بانک های دولتی وام های طولانی مدت با بهره های نازل گرفتند (چون در اکثر موارد خریداران نهاد های حقوقی ثبت شده تحت عنوان موسسات غیرانتفاعی با نام های مذهبی بودند)؛ به
بهانه ی فرهنگی بودن از پرداخت مالیات معاف شدند؛ از انواع ارزهای ارزان قیمتِ رقابتی و مانند آن که در آن سال ها رایج بود بهره بردند؛ با استفاده از روابط حکومتی با پرداخت حداقل تعرفه به صادرات و واردات و "سازندگی" و "آبادگری" پرداختند. آن ها که دیرتر رسیدند برای همه ی این کارها "موافقت اصولی" و امتیاز تأسیس گرفتند که زمین و وام و سایر مائده ها همراهش می آمد .
گذشت زمان اما کالاهای باب روز را عوض کرد. حاشیه ی سود رایج در بازار دیگر جذابیت سابق را ندارد. وقتی بهره ی سپرده ی ثابت در بانک های کشور حدود هفده درصد است معلوم می شود نرخ تورم حداقل حدود بیست و پنج درصد است. درثانی صادرات و واردات دردسرش زیاد شده است. درست است که شهرام جزایری دارد آزاد می شود اما کارهایی که هر جوانِ سرپایی موبایل به دستی می تواند بکند دون شأنِ مقامات سابق ولاحق است. ضمن اینکه در منازعه ی قدیمی تعهد و تخصص حالا اولویت ها عوض شده است. آقای محسن رضایی اول دکتر است و سپس فرمانده سابق سپاه. آقای الله کرم نیز به این اعتبار دکترای علوم سیاسی گرفته که سوابقش در دوکوهه چندان برایش کارآیی ندارد. پرداخت های میلیونی برای مدارک دانشگاه هاوایی و سیل بی سلبقه ی اعزام عاشقان ولایت به دانشگاه های خارج از کشور تنها نشانه های کوچکی از تغییر اولویت هاست. حتا آقای علی ربیعی که سال ها با نام برادر عباد در سمت راهبری دستگاه های اطلاعاتی بوده است و آفای حسین شریعتمداری مدیرمسئول کیهان وی را مَثَل اعلای تقوی سربازان گمنام امام زمان نامیده بود حالا ترجیح می دهد مدرس جامعه شناسی و محقق معرفی شود. تحلیل ریشه های اجتماعی و سیاسی این تغییر اولویت البته مجال دیگری می خواهد.
رشد چشمگیر دانشگاه های "غیرانتفاعی" (که اگر به دنبال نفع نیستند لابد محض رضای خدا و برای توسعه ی علم و دانش جهد می کنند) ادامه ی همان گرایش پیشگفته است. به تاراج بردن منابع همگانی و چاپیدن مردم در همه حال نفرت انگیز است اما سوءاستفاده از تمایل جوانان برای تحصیل و رغبت خانواده ها در پرداخت مخارج تحصیل فرزندانشان و به بازی گرفتن موسسات آموزش عالی چندش آورتر می نماید. بخصوص وقتی توجه کنیم که کسانی جذب این موسسات غیرانتفاعی می شوند که استطاعت تحصیل در خارج از کشور را ندارند و جزو نورچشمی ها هم نبوده اند که بورس بگیرند. راستی دقت کرده اید با این که جناح های متخاصم در جمهوری اسلامی تا پای به زندان کشیدن هم پیش می روند هرگز حاضر نیستند در مورد بورسیه های خارج از کشور افشاگری کنند. فکر می کنید روزنامه ارزشی کیهان که شنود جلسات خصوصی همه را دارد فهرست این بورسیه ها را ندارد؟ کیهان می داند که آقای معین حتماً یک کپی از فهرست بورسیه ها برای خودش نگه داشته است و رو شدن چنین فهرست هایی به نفع هیچکس نیست.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


آقای پزشکیان وزیر سابق بهداشت مدتی پیش فرمودند که با تعدادی از دوستانشان درصدد تأسیس دانشگاه غیرانتفاعی هستند.اخباری که از وزارت علوم در باره ی صدور مجوز تأسیس این مراکز می رسد (وصدور بسیاری از این مجوز ها به زمان اصلاحات برمی گردد) نگران کننده است. شاید گفته شود که مدیریتِ افراد نه چندان محترم بر مراکز آموزش عالی امر تازه ای نیست. اما تجربه نشان می دهد که دینامیسم موسسات قدیمی و جاافتادگی برخی نهادها و سنت ها در آن ها اجازه نمی دهد مدیران در همه ی امور مبسوط الید باشند. اما در موسسات آموزشی خصوصی صاحب بنگاه و تیمچه از روز اول می تواند همه ی امور را بر وفق مرادش نسق دهد و سوابق مدیریتی این اشخاص غالباً نامحترم نشان می دهد که چنین نسق هایی چقدر ممکن است به حال اجتماع خطرناک و زیانبار باشد.

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'دانشگاه های غیرانتفاعی، محمود زاهدی' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016