- امروز نياز داريم در سنت نو زايي كنيم
- افراطيگری در جهان اسلام خود را به شکل ولنگاری، دینداری متعصبانه و افراط در سیاست نشان میدهد
ما نمیتوانیم سنت را رها کنیم اما امروز برای ماندن باید نوزایی کنیم . نمیگویم سنت را مطابق با تمدن غرب کنیم و یا جلوی تمدن غرب را بگیریم بلکه میگویم سنت باید چنان انعطاف داشته باشد که در عین حفظ خود، تحول پیدا کند و نیازهای انسان را جوابگو باشد
سومین نشست هماندیشی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها ،در قالب گفت و شنود نخبگان جوان وسید محمد خاتمی رییس موسسه بینالمللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها برگزار شد.
در این هم اندیشی كه اعضای هیئت امنا و هیئت مدیره موسسه نیز حضور داشتند. حجتالاسلاموالمسلمین سید محمد خاتمی رییس موسسه بینالمللی گفتوگوی فرهنگها وتمدنها در سخنانی برجستهترین وجههی جهان امروز را بحرانزدگی برشمرد و افزود: در گذشته هم عوامل بحران زایی مانند جنگ و بیماریهای همهگیر وجود داشت كه امروز از آن نظر هم شاهد بحرانهای مختلف هستیم، اما بحران فکری، احساسی و عاطفی امروز قابل مقایسه با گذشته نیست. جوامع گذشته، جوامع بستهای بودند، عاداتی داشتند که از پدرانشان به ارث رسیده بود و آنقدر تحول در این هنجارها کند بود که جوامع متوجه تغییر آن نمیشدند.
وی ادامه داد: در حالی که در جهان امروز، در غرب و شرق، تحولات ، گفتمانها وارزشهایی لحظه به لحظه وارد فضای جان و جهان انسان میشود که دائما بحران ایجاد میکند و بحران عمومی است.
به اعتقادخاتمی کشورهای غیر غربی، درحال توسعه و در اصطلاح جهان دو قطبی، کشورهای جهان سوم علاوه بر بحرانهای عمومی در دنیا دچار بحرانهای خاصی هستند که اولین آنها بحران هویت است واین بحران عموما در نسل جوان بروز و ظهور پیدا میکند.
خاتمی تاکید کرد: هرچه سنت قویتر باشد و مایههای فرهنگی جامعه از سنت مدد گیرد و به خصوص اگر جنبهعینی و سخت افزاری سنت هم به صورت حکومت متجلی شود، بحران هویت بیشتر تجلی مییابد. در این شرایط اگر سنت حاضر نباشد خود را نوسازی کند، تضادهای بزرگی در جامعه ایجاد میشود.
وی با استناد به اظهارات یکی از حاضران مبنی بر اینکه باید از گفتوگوی فرهنگها صحبت کرد نه تمدنها، اظهار داشت: این حرف درستی است، اگر چه در حوزهی مسایل اجتماعی موضوعات تعاریف مبهمی دارند و شاید به تعداد همه دانشمندان علوم اجتماعی، فلسفه و ... تعریف برای تمدن و فرهنگ داشته باشیم و نمیتوان یک تعریف مورد اجماع برای موضوعات اجتماعی از جمله فرهنگ و تمدن پیدا کرد.
طراح ایدهی گفتوگوی تمدنها با بیان اینکه اگر جنبهی سختافزاری زندگی جمعی را تمدن و جنبهی نرمافزاری آن را فرهنگ بدانیم گفت:در این صورت زندگی جوامع در سراسر جهان تحت تاثیر تمدن غربی است اما فرهنگ ها چون دیرپاترند تضاد میان جنبه تمدنی و فرهنگی جوامع جهان سوم از مسایل بحران زاست.
وی افزود كه جایگاه تكنولوژی در تمدن جدید و فرهنگ متناسب ان مورد بحث دانشمندان قرار گرفته است و بنظر بعضی از آنها روح تمدن جدید تكنولوژی است كه در آن جهان بعنوان منبع و مخزن ماده خام و انرژی بحساب می آیدو فراوانی این مبلغ برای مصرف و تولید برای مصرف و مصرف برای تولید جهان ویژهای را ایجاد میكند كه در متن آن خود انسان ها به عنوان ماده خام به حساب می ایند و از این دیدگاه به مدرنیته و تمدن جدید انتقاد میشود.
وی ادامه داد: این انتقاد شدید به جهان مدرن وبه خصوص تکنولوژی به عنوان وجهه اصلی آن مطرح است و متاسفانه همین بحران هویت به صورت بسیار ویرانگری حداقل در گفتمان دو دهه اخیر وارد عرصهی زندگی ما شده است. قبل از آن گفتمان جامعه و روشنفکری مطرح ما و حتی دنیا تحت تاثیر روشنفکری چپ بود ولی با فروپاشی بلوک شرق مساله عوض شد و در دو دهه اخیر یک بحران بزرگ گفتمانی در جامعه روشنفكری ما به وجود آمد و با مطالعه آثار 15 - 10 سال اخیر میتوان گفت كه در یكطرف در ازادی و در جهت دیگر نقد مدرنیته و جهان تكنولوژیك محور گفتمان ها قرار گرفته است.
رییس موسسه بینالمللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها هايدگر را از بزرگترین ناقدان تکنولوژی غرب و مدرنیته معرفی کرد و افزود: او که نقاد بزرگ مدرنیته است و تحولات تاریخی دنیای مدرن و روح این دنیا را تکنولوژی میداند و تکنولوژی را عبارت از فراوری انسان از منبع ماده و انرژی که در نهایت خود انسان را در این سیکل قرارمیدهد، میداند.
وی ادامه داد:اما هایدگر زمانی مدرنیته را نقد میکند که غرب از نظر تکنولوژی و علم و داشتن جامعه آزاد به اوج خود رسیده و فیلسوف حق دارد آسیبشناسی کند و مسایل را بگوید. این مساله به ایران میآید و میبینیم که حملات شدید و وحشتناکی به مدرنیته و تکنولوژی به عنوان وجه بارز آن صورت میگیرد. و این در حالی است که ما در ایران تکنولوژی نداریم و حتی بلد نیستیم از کالای تکنولوژی غرب درست استفاده کنیم و نیز دردنیایی که هر کس تکنولوژی نداشته باشد از عرصه تاریخ حذف خواهد شد وتقلید محض از یك بینش غربی در نقد مدرنیته و تكنولوژی بتواند فاجعه بار باشد در حالیكه ما چاره ای نداریم كه تکنولوژی داشته باشیم.
خاتمی تاكید كرد:البته اشکالی ندارد که متذکر باشیم که از برخی مضرات ومشکلاتی که غرب با آن مواجه بوده مواجه نشویم و از نقدهای غربی باید استفاده كنیم ولی با توجه به وضع حال تاریخی و اجتماعی خودمان . اما یکباره با نفی هر چه نو است و مدد گرفتن از اصطلاحات عرفانی که در سنت ما وجود دارد، روبرو میشویم و این نوع تلقی خود سبب میشود كه در سطح پایین تر به جای نقد مدرنیته، لیبرالیسم ودیگر وجوه تمدن جدیداز جایگاه وجه دیگری از تمدن غرب، نظیر فاشیسم به غرب حمله كنیم و متاسفانه گاهی انرا به نام اسلام انجام می دهیم.
رییس موسسه بینالمللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها اظهار داشت: در طرف دیگر قضیه جامعهای است که هنوز روشنفکرانش بلد نیستند با هم صحبت کنند، اکثریت جامعه زیر خط فقر قرار دارند و به لحاظ علمی و تکنولوژیک بسیار عقب هستند. در جامعهای که هنوز تولید و مصرفش به عصرهای قبل از دوران صنعتی شدن مربوط است و بسیاری مشکلات سیاسی اجتماعی و فرهنگی دارد، یکباره آزادی به صورتی که در غرب وجود دارد، مطرح میشود و به صورت ذهنی در می آید.
وی با اشاره به روندی که روی کار آمدن نظامهای لیبرال دموکراسی و پس از آن تئوری لیبرالیسم در غرب طی کرد، گفت: اول واقعیت لیبرالیسم در غرب تحقق پیدا کرد و بعد دانشمندان با استباط خود ،لیبرالیسم را تعریف و مطرح كردند و بعضی بدون توجه به شرایط متفاوت تاریخی می خواهند همان مدل را در اینجا پیاده کنند، اما درک اینکه ما در کدام موقعیت هستیم، مهم است و روشنفکران ما این را درک نکردهاند و اینها نشانه بحران هویت است. در کشورهایی مثل ما بسیاری از جوانان و روشنفکران اصلا نمیدانند سنت چیست؟ آیا این سنت نیاز به نوسازی دارد یا ندارد و آیا باید این سنت را تبدیل به ایدئولوژی کرد و یا با نوسازی محتوا و متن فرهنگ، امروز و فردا را ساخت.
وی ادامه داد: اگر ما نرمافزار حیات جمعی را فرهنگ و سخت افزار آن را تمدن بدانیم، امروز یک تمدن بیشتر در جهان نیست؛ جهان یا غرب است یا غربی. تمام وجوه علم و تکولوژی غربی است و مادر زندگی اینها را قبول كرده ایم یا به هر صورت وارد زندگی ما شده اند. اما اگر فرهنگ، نرمافزار باشد؛ یعنی باورها، هنجارها، اخلاق نحوه روابط و ادب وهنر، این فرهنگ چون دیرپاتر از جنبه سختافزاری است باقی میماند. یکی از مشکلات بحران هویت ما این است که تمدن ما غربی شده است و فرهنگ ما متعلق به تمدن دیگری است و تمام حرف بین سنت و تجدد اینجا است که آیا این فرهنگ را باید رها کرد تا بگذاریم تمدن غرب بیاید و همه رفتارها و هنجارهایش را بر جامعه حاکم کند و یا باید یكسره در مقابل تمدن غرب بایستیم. همچنان که زمانی با حرام دانستن مظاهر تکنولوژی در مقابل آن ایستادند، اما آن سیل آمده بود و آمد و میآید تا عمق زندگی اجتماعی ما را میگیرد. پرسش این است كه چگونه بتوان با وفاداری به اصل سنت برای رفع تضاد در سنت خود نوسازی بعمل آوریم بی آنكه آنرا از دست بدهیم؟
رییس جمهور سابق کشورمان با تاکید بر اینکه اصلاحطلبی ما باید به این رسیده باشد که ما نمیتوانیم سنت را رها کنیم و هیچ قوم بیهویتی نمیتواند بدون هویت جز به عنوان ابزار دیگران حضور داشته باشد، یادآور شد: غرب هم زمانی که میخواهد خود سازی کند، رنسانس و نوزایش کرد. یعنی گفت بین منشاء هویت و اندیشه من که یونان و رم است ، مانع غول آسایی به نام قرون وسطی فاصله انداخته است من از این مانع می گذرم تا به سرچشمه برسم اما سعی میکند، با نقد و نوسازی و بیرون آوردن گفتمان تازه از درون بحثهای فلسفی اخلاقی و قانونی و حقوقی دنیای خود را بسازد.
خاتمی تاکید کرد: ما نمیتوانیم سنت را رها کنیم اما امروز برای ماندن باید نوزایی کنیم . نمیگویم سنت را مطابق با تمدن غرب کنیم و یا جلوی تمدن غرب را بگیریم بلکه میگویم سنت باید چنان انعطاف داشته باشد که در عین حفظ خود، تحول پیدا کند و نیازهای انسان را جوابگو باشد.
وی با بیان اینکه فلسفه از سوال آغاز میشود و سوال ما نسبت میان سنت و تجدد است، اظهار داشت: این حرف درستی است و در یک صد سال گذشته ما را به خود مشغول ساخته و ما نیندیشیدهایم که برای حل این مشکل چه نظام فکری را داشته باشیم و کدام گفتمان پاسخ آن سوال است. یعنی آنچه دغدغه ذهنی فیلسوف را فرو مینشاند و در وجدان عمومی جامعه ایجاد شود.
رییس جمهور سابق کشورمان بحران هویت را عاملی برای ایجاد مشكلاتی از جمله افراطگرایی، مهاجرت و بیتفاوتی ارزیابی وتصریح کرد: بحران هویت از سویی موجب بروز افراطگرایی و رادیکالیسم در بین جوانان در دنیای اسلام و جهان سوم میشود چنانكه با اعمال سیاستهای نومحافظهکاران و رادیکالهای غرب و نیز ناشایستگی حكومتها در بسیاری از كشورهای اسلامی ، به شدت رادیکالیسم در دنیای اسلام تقویت شده است و گفتمان رادیکالی به خصوص در میان جوانان خریداران بیشتری دارد. این افراطگری خود را به سه شکل" ولنگاری"، "دینداری متعصبانه" و" افراط در سیاست" نشان میدهد.
وی افزود: بخشهایی از جامعه به خشونت رو می آورند بخشهای دیگری بیتفاوت ومنزوی میشوند و عدهای هم مهاجرت میکنند؛ چون احساس میکنند، نه امکانات زندگی و نه امنیت دارند و محدودیتهای زیادی که بخشی به خاطر نبود امکانات و بخشی از سوی سیستم بر آنها اعمال میشود.
خاتمی اظهار داشت: حکومتها هرچه ایدئولوژیکتر شوند، غیریت را بزرگ و غیرت- به معنای نفی غیر- را تقویت میکنند و در واقع نوعی نگاه امنیتی به جامعه میدهند که این نگاه امنیتی سبب میشود محدودیتها و ناامنیها و در نتیجه افراطها و عکسالعملها زیاد شود و سیکل باطلی سبب میشود این بحران ذهنی به بحرانهای بزرگ اجتماعی تبدیل شود.
وی به مشکل روشنفکران در تعیین اولویتها، عدم گفتوگو و همچنین سیاستزدگی اشاره کرد و افزود: گاهی اگر حرکت برای اصلاح هم باشد، به دلیل این عدم تشخیصها، آشفتگی را در جامعه بیشتر میکند. جامعه ما باید توسعه فکری علمی اقتصادی و صنعتی پیدا کند و بتوانیم در فضای آرام گفتمان درستی بیاوریم و سنت را در عین پایبندی به آن نقد و بازسازی کنیم و این نیازمند فضای آرام، تشخیص اولویتها است.
رییس جمهوری سابق کشورمان با تاکید بر ضرورت حرکت جامعه به سوی جامعه مدنی تاکید کرد: جامعه مدنی یعنی تشکیل سلولهای واسطه میان قدرت متمرکز و قدرت منتشر که مردمند. جامعه مدنی یعنی یک قدرت منتشر که افراد هستند و قدرت متمرکز یعنی حکومت ناشی از قدرت منتشر است و هسته های نهادهای واسطه ، قدرت متمرکز در مقابل قدرت منتشر مسوول است و باید پاسخگو باشد و سازو کارهایی وجود داشته باشد که اگر قدرت منتشر، قدرت متمرکز را نخواست آن را بدون توسل به زور جابجا کند و این دموکراسی است.
وی معتقد است که یکی از آشفتگیها، خلط میان لیبرالیسم و دموکراسی است وكسانی لیبرال دموکراسی را تنها وجه و صورت مطلوب دموكراسی میدانند و چون مبانی فکری، جهان شناختی و معرفتی اسلام با لیبرالیسم ناسازگار است میگویند دین با دموکراسی ناسازگار است.
رییس بنیاد باران تاکید کرد: سلولهای جدید باید در جامعه به وجود آید و همین سلولهای جدید هستند که میتوانند تولید گفتمان کنند و تعمیم گفتمان دهند. اینکه باید ابتدا فرهنگ گفتوگو را بیاموزیم، و باید این آموختن پرورده شود و تنها در متن نهادهای مدنی است که اندک اندک بذر جامعه مدنی رشد میکند،باید این بذر را با صبر و پایداری در جامعه افشانده شود آن هم جامعهای که قرنها تحتتاثیر دیکتاتوری و استبداد و وابستگی بوده است.
رییس دولت سابق اهتمام دولتش به ایجاد و بسط NGO ها در جامعه را در جهت رسیدن به جامعه مدنی دانست و افزود: این نهادها ضرورتا حزب نیستند، اما میتوانند پایههای احزابی باشند که چون امروز از بالا تشکیل میشود و نمایندگی واقعی از مردم نمیکند، هم به لحاظ ارتباط با مردم وجلب اعتماد مردم با مشكل مواجه میشوند.حكومتها نیز چون احزاب را رقیب خود به حساب می اورندكمتر حاضر به تحمل آنها هستند
خاتمی به دو سطح فعالیتهایش بعد از دوران ریاست جمهوری در داخل کشور و در سطح بینالمللی اشاره کرد و گفت: یک سطح، جمع کردن مدیران و متفکرانی است که جنبه سیاسی ندارد و با هدف ظرفیتسازی، ارزیابی آنچه که گذشته است و پیدا کردن چشماندازی برای آینده مدیریت کشور، تربیت مدیر، جمعبندی تجربیات و همسو کردن تجربیات با تئوری و علم صورت میگیرد. زیرا یکی از مشکلات جامعه ما جدا بودن عمل و تئوری است.
وی هدف دیگر این فعالیتها را ایجاد پشتوانهای برای مراکز و تشکلهای غیر دولتی جوانان عنوان کرد و گفت: تشکلهای غیر دولتی جوانان در بخشهای مختلف ایجاد شده و احساس میکنم بیپناه هستند، تشکیلاتی که وجود دارد، میتواند از لحاظ فکری، تشکیلاتی و ایجاد هماهنگی پشتوانه آنها باشد و سلولهای پراکنده را همامنگ وحتی هدایت كند،ما میتوانیم رابطه متعامل با جوانان داشته باشیم وبستر رشد فعالیتهای سازنده جوان و حضور با معنای او را فراهم آوریم.
رییس موسسه بینالمللی گفتوگوی تمدنها به فعالیتهایش در عرصهی بینالمللی اشاره کرد و افزود: امروز در کنار جهانی شدن که امری قطعی است، روز به روز هویتهای ملی قوی تر می شود. ما باید ببینیم که این جهان متکثر در چه جهاتی میتواند با هم همدل باشد، هماهنگی کند و پیش رود. این را قبول داریم که امروز عدم امنیت مهمترین دغدغه بشر در شرق و غرب و همه عالم است؟ و قبول داریم که خشونت است که امنیت را از بین میبرد و قبول داریم که خشونت از یک منطق بر میخیزد که هر که با ما نیست بر ماست. آیا میتوانیم جهانی بخواهیمو بسازیم که همزیستی و صلح در آن باشد؟ آیا میتوان در میان سلولهای جامعه جهانی که دولت ملتها هستنداستبداد را كم رنگ و نفی كنیم تا انسان حق حیات و اظهار نظر داشته باشد و ما در جامعه به هم پیوسته جهانی منافع مشترک داشته باشیم؟حركت در جهت حل این مشكلات بدیهیاتی است که همه متفکران خوشفکر میپذیرند و ماباید به دنبال عملیاتی کردن آن برویم.
وی ارتباط این موسسه با جوانان سراسر جهان را عاملی برای مهار متعصبها و زورگوها دانست و گفت: جوان ایرانی که هم معنویت، هم استقلال و هم آزادی را میخواهد احساس خواهد کرد که جوانان دیگری هستند و مانند آنها فکر میکنند. امیدوارم جوانان نخبه وعلاقمند در زمینه تاسیس و گسترش NGOها فعال عمل کنند و در ارتباط با بنیادهای موجود، تقویت متقابل صورت گیرد.
خاتمی در خصوص فعالیتهای داخلی موسسه بینالمللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها اظهار داشت: ایجاد نوعی گفتوگوی درون جهان اسلام اولویت مااست. بخشی از مشکلات ما در مشکلات جهان اسلام است و به هرحال ما در منطقه مهم خاورمیانه قرار داریم، اسلام نقش و جایگاه مهمی در این منطقه دارد و سرنوشت ما خارج از آنچه بر این منطقه خواهد گذشت، نیست.
رییس جمهور سابق کشورمان بر ضرورت تقویت بخش خصوصی در روند توسعه و پیشرفت كشور نیز تاکید کرد و گفت: تشكیل صندوق حساب ذخیره ارزی یک تصمیم انقلابی بود که بگوییم نفت دارایی است نه درآمد و تا این تفکر وجود نداشته باشد توسعه نمییابیم. در دورهی ریاست جمهوری من،حدود 5 میلیارد دلار در اختیار بخش خصوصی قرار گرفت و حدود 9 میلیارد تصویب شد و این سرمایه به دولت باز خواهد گشت ولی بخش خصوصی تقویت خواهد شد و در دولت هم این حساب جز در موارد اندک و استثناء صرف امور جاری نشد و بیشتر صرف موارد تولیدی و زیر بنایی شد.
وی ادامه داد: باید بخش خصوصی تقویت شود و روشنفکرجایگاه خود را بیابد، روشنفکر اگر میخواهد تحول اجتماعی ایجاد کند باید با سنت مانوس باشد ،جهان امروز را بشناسد و با جامعه ارتباط برقرار کنند و در جامعه ما این ضعف وجود دارد.
خاتمی در پایان اهتمام به تربیت نیروی كارامد،اگاه،و متعهد و نیز پرداختن به تکنولوژیهای نو و پرداختن به علوم اسلامی و انسانی را از دیگر ضرورت های جامعه دانست و گفت هر چه از دستمان بر اید در این زمینه تلاش خواهیم كرد.
بر اساس این گزارش در ابتدای این نشست صمیمانه، احمد مسجد جامعی عضو هیئت مدیره و مدیر عامل موسسه بینالمللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها به ارائه گزارشی از فعالیتهای این موسسه ازبدوتاسیس و برگزاری دو نشست پیشین هماندیشی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها پرداخت .
احمد مسجد جامعی، مدیرعامل موسسه بینالمللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها در ابتدای این نشت با اشاره به فعایتهای این موسسه و اینكه جمع حاضر، حوزهی جوانان علاقهمند و فعال در امر گفتوگو را در بر میگیرد، اظهار داشت: بعد از طرح ایدهی گفتوگو تمدنها در دانشگاههاو مجامع فرهنگی شاهد استقبال وسیع جوانان و دانشجویان از این ایده بودیم، تشكلهایی حول محور این ایده شكل گرفت و به لحاظ استقبال دانشجویان از برنامههای فوقالعادهای كه در دانشگاهها اعلام میشد، در جایگاه دوم قرار گرفت.
وی با تاكید بر اینكه جمع حاضر گروه محدودی از دانشجویان و جوانان علاقه مند در این حوزه را تشكیل میدهد، گفت: تعداد كثیری از دانشجویان و نخبگان جوان در این عرصه فعال و علاقهمند هستند و امیدواریم نحوه ارتباط با جوانان در مباحث گفتوگو و راههای اجرایی برای این مشاركت تعریف شود.
مسجد جامعی اظهار داشت: مساله گفتوگوتمدنها در سطح بینالمللی بازتابی وسیعتر از آنچه در داخل اتفاق افتاد داشت. درادامه این ایده، شاهد ارایهی دیدگاههای دیگری در جهان هستیم و برای نمونه طرح ائتلاف تمدنها، تحت تاثیر گفتوگوی تمدنها مطرح شد و برخی كشورها هم به دنبال طرح این مساله از جانب خود هستند. شركت اندیشمندان و دانشمندان در اكثر مباحث گفتوگو و جلسات گستردهای كه در این باب تشكیل میشود نشان دهندهی این گرایش است.
مدیر عامل موسسه بینالمللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنهادر خصوص فعالیتهای این موسسه در عرصه بین الملل گفت:علاوه بر تعامل و رایزنی كه با مراكز فرهنگی بین المللی داشتیم، مراكز علمی ،فرهنگی،دانشگاهی بسیاری طی سال گذشته از حجت الاسلام والمسلمین خاتمی رییس موسسه برای شركت در كنفرانس ها و سمینارها دعوت كردند كه به دلیل مشغله كاری، خاتمی فقط به برخی از آنها پاسخ مثبت داد كه دستاوردهای خوبی را نیز به همراه داشته است
وی ادامه داد: در ایران به دلیل محدودیتهایی، هم در گذشته و هم در حال حاضر، مساله گفتوگو ابعاد گستردهای پیدا نكرد. وی تاكید كرد از زمان شكل گیری موسسه گفت و گوی فرهنگ ها و تمدن ها با توجه به اساسنامهای كه تدوین شده بود با همكاری و جلب مشاركت نهادهای فرهنگی و هنری اقداماتی در داخل و خارج كشور در این باب انجام شده است.
مدیر عامل موسسه بینالمللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها با شاره به نشستهایی كه در داخل كشور با همكاری موسسه برگزار شده است اظهار داشت: نخستین نشست ما در باب گفتوگو با حضور قرآن پژوهان آغاز شد.نشست دیگر همزمان با اغاز سال نو میلادی با حضور علمای مسیحی پیرامون اسلام و مسیحیت برگزار شد.
نشستی را با انجمن حكمت و فلسفه در باب "از افلاطون تا سهروردی" و با همكاری سفارت یونان برگزار كردیم. نشست دیگری با همكاری خانه سینما، برای بزرگداشت مصطفی عقاد كارگردان فیلم سینمایی محمد رسول الله و با همكاری سفارت سوریه برگزار شد. گردهایی با حضور هنرمندان را با مشاركت خانه هنرمندان و خانه سینما در عید غدیر برگزار كردیم .
وی با اشاره به برگزاری دو نشست هماندیشی در باب گفتوگوبا صاحب نظران و متفكران ایرانی هماندیشی با جوان را نیز در راستای دو نشست گذشته ارزیابی كرد و افزود: در آینده هم برای مطالعات مربوط به دورهی مشروطیت و بزرگداشت یكی از چهرههای فرهنگی ایران علامه عطاردی در حوزهی ایران شناسی و خراسان پژوهی، نشستهایی را برگزار خواهیم كرد.
به گفتهی مسجد جامعی، فعالیتهای این موسسه نظام اجرایی یافته و سامان و سازمان تشكیلاتی آن فراهم شده و در سه حوزهی فعالیتهای "فرهنگی، هنری"، " آموزشی و پژوهشی" و "امور بینالملل" به كار خود ادامه خواهد داد.
وی ادامه داد: برای این مجموعه فعالیتها، كتابخانه و مركز اسنادی پیشبینی شده است. این كار در ساختمان كوچكی كه در اختیار مركز قرار گرفته به نتیجه رسیده و امیدواریم از همین ماه نشستهایی برای بررسی آثار پدید آوردندگان مباحث مربوط به گفتوگو برگزار كنیم. همچنین، بولتن "گفتوگو" به زودی منتشر میشود و دوستان میتوانند پیوسته در جریان اخبار مربوطه قرار گیرند.
مسجد جامعی همچنین اعلام كرد كه به دلیل ایجاد محدودیت برای انتقال كاركنان دولت در موسسه بینالمللی گفتوگو فرهنگها و تمدنها از این پس در سمتی غیر از مدیر عامل با موسسه همكاری خواهد كرد.
وی در پایان اظهار امیدواری كرد كه این موسسه بتواند از ظرفیتهای نهفته و گسترده حوزه گفتوگو و جوانان بهره گیرد.
همچنین در این جلسه جوانان حاضر در نشست هماندیشی به ارایه دیدگاههای خود در زمینه گفتوگوی فرهنگها و تمدنها پرداختند كه از جمله پیشنهادات آنان عبارت بود از پرهیز از قرار گرفتن ایده گفتوگوی تمدنها در تقابل با نظریه برخورد تمدنها، تقویت پشتوانههای مالی موسسه، استفاده از رسانههای مدرن برای پیشبرد این ایده، برقراری ارتباط تعریفشده با جوانان و تبدیل گفتوگو به فرهنگی برای جوانان، توجه به رویكردهایی كه امنیت بینالمللی را با نهادهای غیر دولتی پیوند میزند، توجه بیشتر به جنبههای عملی ایده گفتوگوی تمدنها، توجه به نقاط ضعف پیشبرد این ایده در داخل كشور، انجام گفتوگو و تحقق عملی این ایده در بین روشنفكران و یافتن جهانیهای فرهنگ برای انجام گفتوگو.