* نفس پذيرش مذاكره به معني مشروعيت بخشي به اشغالگران است
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: مجلس
دكتر عماد افروغ گفت:« به نظر ميرسد نفس پذيرش مذاكره با آمريكا از سوي ما، به معناي رسميت دادن و مشروعيت بخشيدن به اصل اشغال و اشغالگران است.»
نمايندهي مردم تهران درمجلس شوراي اسلامي در گفتوگو با خبرنگار پارلماني خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، با بيان مطلب فوق و با اشاره به صحبتهاي مقام معظم رهبري در خصوص مذاكره با آمريكا در بحث عراق، گفت:« ايشان اشاره كردند كه اگر اين مذاكره نفعي براي مردم نداشته باشد و آمريكا نيز بخواهد از اين ترفند استفادههايي سوء كند و به شيطنتهاي خود ادامه دهد، چنين مذاكرهاي مورد توافق ما نيست و اصلا نبايد صورت گيرد.»
وي افزود:« مقام معظم رهبري، مسألهاي را مطرح كردند و فرمودند كه در اين مذاكره بايد با آمريكا تفهيمهايي صورت گيرد، اين درحاليست كه برخي با استناد به فرمايشات بزرگان نظام، به ويژه مقام معظم رهبري، ميخواهند بر انجام مذاكره مهر صحت گذارند، اما به اعتقاد از اين فرمايشات چنين استنباطي(تاييد انجام مذاكره) صورت نميگيرد.»
عضو فراكسيون اكثريت مجلس ادامه داد:« ما مدام مطرح كردهايم كه آمريكا بايد از عراق خارج شود و نيروهاي نظامي بايد از اشغال دست بردارند، اما حداقل پيام اينكه ميپذيريم با آمريكاييها مذاكره كنيم اين است كه ما به حضور نامشروع آنها مشروعيت بخشيدهايم.»
وي در اين راستا بر لزوم پاسخگويي مسئولان امور خارجه و سياست بينالملل ايران تأكيد و خاطرنشان كرد:« در فضاي عمومي اينگونه و به حق مطرح كردهايم كه ما در امور عراق دخالتي نداريم و اگر دخالت و نفوذي هم وجود دارد، يك نفوذ فرهنگي و اجتماعي براي منافع عراق است، اما با پذيرش اين مذاكره و سخنان و لابيهاي آمريكاييها، اينگونه وانمود ميشود كه ايرانيان در عراق منافعي دارند و به همين دليل نميخواهند صلح و امنيت در اين كشور برقرار شود.»
افروغ، اين امر را فضاسازي آمريكاييها دانست و با طرح اين پرسش كه چه مقامي از ما براي انجام مذاكره دعوت كرده است، گفت:« آقاي حكيم يك چهرهي رسمي و يا يك مقام بالاي منزلتي عراق و در آن حد نيست كه بخواهد يك طرف دعوتكننده باشد.»
وي افزود:« اگر مقامات رسمي عراق و يا حضرت آيتالله العظمي سيستاني براي انجام مذاكره با آمريكا در بحث عراق، از ما دعوت ميكردند، جاي تأمل بود.»
به گفتهي وي، آن كس كه از ما براي مذاكره با آمريكا دعوت ميكند بايد يك شخص رسمي بوده و يا مشروعيت قانوني داشته باشد و يا شخصيتي وجيه، معتبر و با منزلت باشد.
رييس كميسيون فرهنگي مجلس در ادامه گفتوگو با ايسنا، با بيان اينكه در اين خصوص بالاتر از آيتالله سيستاني كسي را با اين مشخصات نميشناسد، تصريح كرد:« برخي دل خوش كردهاند كه اين مذاكره ميتواند آغاز مذاكرهاي ولو غيرمستقيم و تلويحي، براي حل و فصل مسائل هستهاي باشد.»
افروغ، با بيان اينكه اين نوع نگاه را نميپسندد، آن را وجهالمصالحه قرار دادن عراق دانست و با تأكيد بر اينكه آنچه در افغانستان اتفاق افتاد را نبايد فراموش نكنيم، گفت:« اين يك مسأله مخفي نيست و همگان ميدانند كه ايران به آمريكاييها در افغانستان كمك كرد، اما در ازاي آن چه چيز به دست آورد؟ مسير را هموار كرد و آمريكا خيلي راحت افغانستان را بلعيد، ولي چه حاصل شد؟ »
وي در مورد اين نوع نگاه، كه بر مبناي آن ميتوان از مذاكره با آمريكا در بحث عراق، به نفع مسألهي هستهاي ايران بهره برد، گفت:« شايد اين نگاه به لحاظ عقلاني يك امر پذيرفتهشده در عرف سياست باشد، اما نه با طرفي به نام آمريكا؛ كه هم روي دارد و هم زير، هم هويج دارد و هم چماق.»
وي با تأكيد بر اينكه به آمريكا نميشود اعتماد كرد، گفت:« فراموش نكنيم كه يكي از فرمايشات عميق حضرت امام (ره) اين بود كه آمريكا، شوروي را هم بازي داده است و ديديم نتيجهي اين بازي چه شد.»
نمايندهي مردم تهران، با اشاره به تحليل از وضع اشغال عراق و افغانستان به ويژه در روزهاي ابتدايي اشغال؛ اظهار داشت:« ما اول تحليلمان اين بود كه افغانستان و عراق بهانه است، هدف اصلي ما هستيم.»
وي اين تحليل را يك تحليل قابل دفاع خواند و با بيان اينكه "اين ماييم كه امروز حرف تازهاي براي بشر داريم و رقيب اصلي آمريكا در منطقه و جهانيم و ميخواهيم يك الگو و جهانبيني تازه و يك نظم ارزشي تازهاي، ولو نرمافزارانه، را تعريف كنيم" گفت:« ما يك لقمه و هدف بسيار بزرگي هستيم كه به راحتي تن به بهانهجوييها نداديم و لقمهاي هم نيستيم كه به راحتي بلعيده و هضم شويم، لذا آمريكا ابتدا افغانستان و سپس عراق را اشغال كرد كه ما را هدف قرار دهد. اين در حالي است كه ما با پذيرش انجام اين مذاكره اولا مسير را هموار كرديم كه صلح و آرامش و امنيت با حضور آمريكاييها در عراق برقرار شود و ثانيا اين امر مقدمهاي شود كه ما خود، هدف آمريكا قرار گيريم.»
وي اين امر را نهايت بيدرايتي و كمعقلي خواند و گفت:« به آنها كه فكر ميكنند از اين طريق، مسير براي مذاكره هستهاي با آمريكا فراهم ميشود بايد گفت كه نه تنها اين كار موجه، شدني و امكانپذير نيست بلكه بدين ترتيب آرامشي با حضور آمريكا در عراق ايجاد ميكنيم كه خود مقدمهاي ميشود براي حمله به خود ما.»
افروغ با طرح اين پرسش كه كدام عقل سياسي اقتضاء چنين محاسبه و مبادلهاي را دارد؟ ادامه داد:« ايران براي نشان دادن هوشياري خود نسبت به موارد فوق، ميبايست يك پيششرط براي شروع مذاكره مطرح و آن را به آمريكاييها تحميل ميكرد، بدين معنا كه شرط پذيرش مذاكره، قبول خروج از عراق توسط آمريكاييها باشد.»
وي با بيان اينكه هنوز هم ميتوان اين پيش شرط را مطرح كرد، به سخن رايس وزير امور خارجه آمريكا مبني بر اينكه ما در عراق هزينه نكرديم كه منافع آن را نبريم، اشاره كرد و در ادامه با قابل اعتماد ندانستن طرحهاي آمريكاييها گفت:« ما نبايد سادهانديشانه وارد مذاكره با آمريكا شويم، چراكه در آخرين مباحث صورتگرفته ميان رايس و رامسفلد با اعضاي سناي آمريكا كه در رسانهها منعكس شده است، رامسفلد ميگويد «ايرانيان نميخواهند ما در آنجا باشيم، آنها نفوذ قابل توجهي در عراق دارند، آنها افراد مختلفي دارند كه با آنها گفتوگو ميكنند؛ فكر نميكنم تقويت كساني كه قصد خير براي مردم عراق ندارند پيشنهاد خوبي براي رييس جمهور باشد.»
وي اين سخنان را ناشي از نوع نگاه آمريكاييها به ايران دانست و آن را نگاهي خصمانه به جاي نگرش منصفانه، برابر و واقعبينانه ارزيابي كرد و گفت:« نكند ما با دستهاي خودمان آمريكا را از هلاكتي كه در آن گرفتار شده ولو با نام برقراري آرامش نجات دهيم و بعد آرامش را با حضور آمريكاييها به آنها تقديم كنيم و بدين ترتيب مسير را براي حمله آنها به خود هموار كنيم.»
وي با تأكيد بر لزوم هوشيار بودن در مسألهي مذاكره با آمريكا در خصوص عراق، گفت:« مسئولان به ما بگويند و اطلاعات بدهند تا هوشيار باشيم و بدانيم از اين مذاكرات چه ميخواهيم و در غير اينصورت بايد بگوييم اتفاقات پشت پردهاي در جريان است كه ما از آن بيخبريم.»
افروغ با بيان اينكه ما به عنوان نمايندهي مجلس بايد از اين اتفاقات مطلع باشيم، تصريح كرد:« اين مذاكره در شرايط كنوني با شناختي كه ما از قرائن و شواهد داريم چيزي عايد ما نميكند فقط ما را پاي ميز مذاكره مينشاند كه اين خود صرفا ميتواند برگ برندهاي براي آمريكا باشد.»
نمايندهي مردم تهران درخصوص اصل مذاكره با آمريكا، گفت:« اگر قرار است اين مذاكره براي ايران در بحث هستهاي منافعي داشته باشد چرا بايد عراق را وجهالمصالحه و مقدمه قرار دهيم، و چرا مستقيما باب مذاكره را با آمريكا باز نميكنيم؟»
وي براي آمريكا در موضوع حمله به عراق منافعي را مكتوم دانست و گفت:« معتقدم بودم كه كشورهاي اسلامي ميبايست ايستادگي ميكردند و اجازه نميدادند كه كشوري بيگانه با منافع خاص خود، تحققبخش سناريويي كلان در منطقه و جهان باشد.»
وي اين سناريو را حاوي ويژگيهايي ميليتاريستي، نظاميگري و جهانگستري دانست و گفت:« اگر قرار بود صدام نابود شود، كشورهاي اسلامي ميتوانستند اين كار را انجام دهند.»
وي اين پرسش را مطرح كرد كه آيا وضعيت كنوني عراق، قابل قبولتر از وضعيت زمان صدام است؟
وي ادامه داد:« امام(ره) فرمودند ماداميكه رابطه گرگ و ميشي با آمريكا برقرار است و آمريكا خودش را گرگ ميبيند و ميخواهد ما را به عنوان يك ميشي تكه پاره كند ما تن به اين مذاكره نميدهيم.»
وي شرايط منصفانه و زمينه برابر، را از جمله ويژگيهاي ضروري يك مذاكره دانست كه براي رفع ابهام صورت ميگيرد و افزود:« اولا در رابطهي ايران و آمريكا الان ابهام و ترديدي وجود ندارد كه بخواهيم شفافيتي صورت گيرد و ثانيا اعتمادي به طرف مقابل نداريم كه در صورت توافقات مذاكره به آن توافقات پايبند باشد. لذا اين آمريكاست كه بايد اعتمادسازي كند و رابطهي گرگ و ميش را از بين ببرد.»
وي دراين راستا به پيشينهي شيطنتها و توطئههاي آمريكا اشاره كرد و گفت:« چه چيزي پس از رحلت حضرت امام (ره) تغيير كرده كه بگوييم اين رابطه، رابطهي گرگ و ميش نيست.»
وي درعينحال با بيان اينكه ما اهل مذاكره هستيم، اظهار داشت:« اگر مذاكرهاي در شرايط برابر و منصفانه صورت گيرد، ما برندهي مذاكره هستيم چون هنجارمند، قانونمند و دينداريم و به توافقات عمل ميكنيم.»
وي افزود:« اگر يك راست بحث مذاكره با آمريكا را مطرح كرده براي آن پيششرطهاي لازم را تعيين كنيم، اين شايعه و حربه كه ما اهل مذاكره نيستيم از آمريكا گرفته ميشود.»
افروغ در پايان خطاب به مسئولان ديپلماسي خارجي كشورمان، از آنها خواست كه نمايندگان مجلس را در جريان وضعيت رواني، قرينهاي و زمينهاي مذاكره قرار دهند.