در حاليکه حمله هاى لفظى جورج بوش و کاندوليزا رايس به رژيم ايران هم چنان ادامه دارد، به نظر مى رسد که منافع آمريکا و ايران در عراق به زودى آنها را برسر ميز مذاکرهء مستقيم خواهد کشاند. رسانه هاى ليبرال آمريکا از نزديکى ديپلماتيک دو کشور اظهار خشنودى مى کنند. اين نزديکى از يک سو خطر هرج و مرج و جنگ داخلى در عراق را کم مى کند و از سوى ديگر احتمال حمله نظامى آمريکا به ايران را نيز کاهش مى دهد. در مقابل، محافظه کاران هشدار مى دهند که مذاکرات مستقيم دو کشور نبايد سرنوشت آيندهء عراق را به نفع ايران رقم بزند.
امکانى که براى مذاکره مستقيم ميان ايران و آمريکا به کوشش سفير آمريکا در عراق آقاى خليل زاد پيش آمده، از ديد محافظه کاران آمريکايى دامى است که اين کشور بايد از آن پرهيز کند؛ اما از ديد ليبرال ها، اين فرصت خوبى است براى تثبيت اوضاع عراق. محافظه کاران اعتقاد دارند تثبيت اوضاع عراق با در نظر گرفتن منافع رژيم ايران به معنى آن است که آينده عراق را دولت هاى دست پرورده ايران و با اکثريت شيعى تعيين خواهند کرد؛ و اين چيزى نيست مگر شکست آمريکا در عراق.
مفسران ليبرال بر اين عقيده اند که براى استراتژى خروجى آمريکا از عراق، اين بهترين حالت است. براى جلوگيرى از دادن تلفات و هزينه هاى بيشتر نبايد اين فرصت را از دست داد. تفسيرگر روزنامهء واشنگتن پست مى نويسد هردو گروه درست استدلال مى کنند.
واشنگتن پست در تفسيرى (جيم هگلند، ۲۲ مارس) مى نويسد، رييس جمهور آمريکا بايد بداند که مذاکرهء مستقيم با رژيم ايران هم يک تله است و هم يک فرصت. ايران در کارزار تبليغاتى خودش بدون شک به اروپاييان و نيز به ژاپن و هند خاطرنشان خواهد کرد که آمريکا، وقتى پاى منافع اش در ميان باشد، حاضر است بدون مشارکت اين کشورها و پشت سر آنها با ايران ساخت و پاخت کند. براى جدايى نيفتادن ميان آمريکا و متحدان اش، کابينهء بوش بايد تا جاى ممکن با ايران بدون انعطاف بر خورد کند و پس از اين مذاکرات، در ديپلوماسی مناقشات اتمى نيز به جاى اروپا خود رهبرى را به دست بگيرد. با در نظر گرفتن اين که بن بست کنونى در شوراى امنيت سازمان ملل به سادگى برطرف نخواهد شد، فشار بر رژيم ايران نيز بايد با تلاش هاى ديپلماتيک مستقيم صورت بگيرد.
همين روزنامه در تفسير ديگرى ديروز (ديويد ايگناسيوس، ۲۳ مارس) نوشت: «اگر گفتگوى دو کشور پيشرفت نشان دهد، گام بعدى بايد برسر مشکلات امنيتى هردو باشد که به معنى مذاکرهء مستقيم دربارهء برنامهء هسته اى ايران است.» اين روزنامه از رساله اى که سه تن از پژوهشگران دانشگاه ستانفورد (عباس ميلانى، مايکل مک فال، و لارى داياموند) نوشته اند نقل قول مى کند که: «تنها استراتژى قابل قبول و عملى آن است که آمريکا با سياست تازه اى، مذاکرات [مستقيم]کوتاه مدت را ترکيب کند با هدف درازمدت تغيير صلح آميز رژيم در ايران.»
روزنامهء «کريستين ساينس مانيتور» (۲۰ مارس) به نقل از يک استاد علوم سياسى در دانشگاه جورج تاون مى نويسد پراگماتيست هاى وزارت امور خارجهء ايران سرانجام موفق شدند بر جناج احمدى نژاد فايق آيند و خسارت ارجاع به شوراى امنيت را جبران کنند. به نفع آنهاست که اوضاع عراق هرچه زودتر تثبيت شود زيرا جنگ داخلى پاى آنها را هم در درگيرى هاى خونين عراق به ميان خواهد کشيد.
روزنامهء «باستون گلوب» نيز در سرمقاله اى (۲۱ مارس) از مذاکرات مستقيم استقبال کرده و توصيه مى کند که آمريکا اين گفتگو را منحصر به مسايل عراق نکند و با مسالهء هسته اى آن را پى بگيرد. در غير اين صورت، آمريکا چاره اى نخواهد داشت جز آنکه ايران را با بمب هسته اى اش بپذيرد، و يا خود با بمب و موشک جلوى ايران بايستد. بايد از هردو گزينه اجتناب کرد.
باستون گلوب مى نويسد: «اکنون محافظه کاران کابينهء بوش بايد درک کنند که در ايران حرف آخر را آقاى احمدى نژاد نمى زند... هرچند براى پرزيدنت بوش ممکن است ناخوشايند باشد که به ايران ضمانت هاى امنيتى بدهد، اما چنين ضمانتى از سوى آمريکا همان کليدى است که ايرانى ها را از کسب سلاح هسته اى منصرف خواهد کرد.»
عبدى کلانترى، گزارشگر صداى آلمان در نيويورک