روز زن روز من است .روز تواست که فریادت را خفه کرده اند و اعتبارت را با بکارتت می سنجند.روز زنهایی که حقشان را به تقدیر نسپرده اند .روز زنی که فریاد زد، تدبیر نمود و صفحه ای از تاریخ را بخود اختصاص داد.می گردم ،می چرخم، تامی فهمم زن یونان قدیم دراین روز از حداقل توانایی خود استفاده کرده است.دراین روز سکس را از مردش دریغ می کند تا اورا از جنگ بازدارد.ودر تاریخ باز هم دراین روز ،زنان بسمت باستیل رفته اند واولین ضربه را بر پیکره استبداد فرو آورده اند.وباز تو می گویی که این روز از آن زنانی است که مهاجر بودند و در آتش سوختند یا زنانی که در برابر بی عدالتی قوانین کار قد برافراشتند .همه اینها زن را در پیکر انسانی خویش نشان می دهد در یک حرکت اعتراض آمیز،نشان می دهند .کسانی در این سو گوشهایشان را می گیرند و چشمان مارا می بندد تا پروژه زن ایرانی مسلمان را، الگوی خودشان را ، به خوردمان بدهند.یادشان رفته یا شاید هم به عمد از یادمان پاک می کنند که اعتراض او هم گوش تاریخ را کر کرد.از من می خواهند مطیع و سربراه تن به تقدیر بسپارم و با قسمت رهسپار شوم.می گویند فریاد نزن مبادا صدایت را مرد نامحرم بشنود.اینجا همه نامحرمند.زن ها....
امان از زن!امان از من!که نمی دانیم حقمان چیست و از که باید بگیریم.زن های زیادی در اطرافمان می بینیم که نمونه و سازگار با محیط پیش می روند.قهر و اخم و تخم را برای روز مبادا نگه داشته اند.عشق را نمی شناسند و با اعتراض بیگانه اند.وقتی با آنها از خشونت یا تجاوز جنسی می گویی هاج و واج نگاهت می کنند و بقیه به عنوان یک عامل تخریب گر و خانمان برانداز به تو خیره می شوند.صبح روز جمعه مرد در خواب عمیق میان حور و پریها غلط می زند زن راهی نانوایی نان می خرد.روزهای دیگر هفته زن اول صبح-ساعت 6-حمام می رود چایی را دم می کند.راهی نانوایی می شود .نان می خرد.به بچه ها صبحانه می دهد .اول پسر را به مدرسه می برد،بر می گردد.بعد دخترش را به پیش دبستانی می رساند .بر می گردد با مردش صبحانه می خورد.آخه مرد از تنهایی غذا خوردن بدش می آید.مرد را راهی می کند.چشمانش نرم نرم پای سفره بخواب می رود ساعت 9 ناهار پختن ،گردگیری،جارو و شستن حیاط.رفتن به بانک برای پرداخت قسط یا انتقال حساب یا قبض گاز یا آب یا....دوباره دنبال دختر رفتن .رساندنش به منزل دوبار دنبال پسر رفتن و.......
بگذار نمونه یک زن حقوقدان رابرایت بگویم،صبح نان تازه می خرد .صبحانه آماده می کند میز را می چیند. همسرش را که هنوز در رختخواب است، می بوسد و راهی می شود.بعد از ظهر خرید سبزی و نام و ماست و... را می کند . شام مفصل می پزد بجای همسرش که مشکل چربی دارد ،دکتر می رود.آخر هر روز لیست خرید را به همسرش نشان می دهد.سر ماه حقوقش را تقدیمش می کند.و آن یکی با حقوقی بیش از 10 میلیون تومان در ماه برای خرید یک مانتو بازخواست می شود .اما روز زن روزبزرگی است برای آگاه سازی زنان.برای تدبیرنمودن برای زنان . برای آشنا کردن زنان با نقش های مهمتر.بزرگترو پربارتر.روز زن مسلمانان که با هدیه ای یا در نهایت یک تشکر که معمولا همان هدیه را که یا یک وسیله منزل است یا یک لباس زنانه را همان تشکر می دانند .ولی این روز جهانی با یاد آوری بزرگ زنان ِتاریخ و اقدامات بی نظیر تاریخی آنان راهی است بسوی ارتقا سطح فکرما.فکر تو و فکر تمام زنهایی که در قید و بند زندگی مردانه و روزانه به انتها رسیده است.
ولی من فریاد نمی زنم برای فریاد زدن نیاز به همصدا دارم تا با نوایی خوش و موزون همه را مسحور خود کنیم.وقتی من تنهایی داد بزنم گوشهایشان را می گیرند.باور کن!مطیع نمی شوم. من پله رسیدن آنها به بهشت نیستم.و تو با احکام فرسوده ات و قوانین بی رنگ و لعابت ،نگهبان دوزخ نیستی! تو از جنس انسانی با من به پا خیز!