سه شنبه 2 اسفند 1384

بازی با مطالبات مردم رو به پايان... و فروپاشي نزديك است! الف. ع. خ

سیستم حکومتی که به نام "نظام جمهوری اسلامی" ایران بعد از جریانات اول انقلاب با كوشش و همت " شرکاء" شکل گرفت و در سالهای جنگ و دوران به اصطلاح سازندگی با قيد " ولايت مطلقه فقيه" تکمیل شد، سیستمی به شدت مافیایی ، فساد افزا و تبعیض آمیز است، این سیستم برای تثبیت و ادامه حیات خود نیاز داشت تا با توسل به قدرت توده های تنگدست جامعه، عرصه را برای انقلابیون اصيل که عمدتا از طبقه متوسط جامعه بودند، تنگ نموده و آینده انقلاب و آرمانهای آن را از چنگ انقلابیون واقعي و مردمي خارج کند.
سرگرم کردن جوانان شهری و روستایی در جنگی فرسایشی و دور نگهداشتن آنان از تیررس تبلیغات طبقه متوسط انقلابی و پیشرو که نزدیکی آن دو می توانست به گسترش آگاهی اجتمایی منجر شود، باعث شد، تا تثبيت قدرت مافيايي و سرکوب طبقه اصيل انقلابی به آسانی میسر گردد.
افزایش جمعیت از يك سو و بسيج توده های روستايي و حاشيه نشينان شهري برای جنگ با کشور بیگانه و سرکوب گروهای اصيل انقلابي در شهرها از سوي ديگر،همچنين به بازی گرفتن بسیاری از این توده ها در همایش های پوپولیستی، از قبيل بسیج، مقاومت،ارتش بیست میلیونی و... در كارخانجات، ادارات، پادگانها و ديگر اماكن جمعي، بسیاری از این توده ها را برای سکونت به شهرها کشاند. بدین ترتیب، بعد از جنگ، لازم شد که برای کنترل شهرهای متورم شده از جوانان بیکار، و براي برون رفت ازاین وضعیت بحران زا "شبه دانشگاه"هایی با دريافت هزینه هايی گزاف به نام "دانشگاه آزاد اسلامی" براي پرورش علوم اسلاميزه شده به جوانان بوجود آید و هر نوع علم و غیرعلمی را با رنگ و لعاب اسلامی به جوانان جویای دانش ، مدرک و "کلاس" آموزش داده شود.
وجود مجموعه های متنوعي از جوانان در محیط هایی که به نام " دانشگاه" فراهم شده بود و ارتباطات میان اين جوانان كه از طبقات مختلف جامعه بودند، کافی بود که آگاهی های عمومي آنها را در زمینه زندگی اجتمایی افزون كند. افزايش اين آگاهي ها و نفوذ آن در خانواده ها به شكل گيري و گسترش طبقه متوسط جديد،انجامید.
سیستم مافيايي با همه رنگ و آهنگی که از مصرف گرایی، فقر، فساد، تبعیض، فحشا، ارتشاء و... به خود گرفته بود برای گرم نگه داشتن تنور سرکوب و افراط گرایی همواره بر طبل انقلاب می کوبید، انقلابی که رفته رفته یکی پس از دیگری، فرزندان و صاحبان اصلی خود را می بلعید، چنين بود كه "انقلاب" در شكل دروغين و تخريب گر خود، با همه توان تخریبي به حیات خويش ادامه داد. چرا که به راستی آنچه که پس از 27 سال، از این سیستم به ظاهر انقلابي و یا "فقط انقلابی" (از زاویه منفی و تخریبی مفهوم انقلاب) برآمده بود، تخریب بود، تخریب بود و تخریب!
فرد، اخلاق، خانواده، عشق، فرهنگ، جامعه، تشکل، کار، تولید، توزیع و حتی آن سازه هایی که مردم به دور از چشم و کنترل سیستم به ساختن آن مشغول بوده اند، از تخریب اين سیستم در امان نمانده اند. از ویژگی های اصلی این سیستم ممانعت از ساخت جامعه مدني و جلوگیری شدید ازشکل گیری نهادهای مدنی چون احزاب ، اتحادیه ها و سندیکاهها بوده است.
با توجه به شعار سردمداران " ظاهري" سيستم كه براي نابودي و محو فساد سر مي دهند، امروزه کمتر کسی است که نداند، برای کنترل فساد، وجود رسانه ها و تشکل های دموکراتیک مستقل، آزاد و مردمی ضرورتی انکار ناپذیراست، اما سیستمی که خود را "جمهوری اسلامی" می خواند، حتي از شکل گیری نهادهای مستقل صنفی به شدت جلوگیری می کند تا چه رسد به احزاب مستقل و آزاد که بخواهند در کسب قدرت با حاکمان رقابت کنند. در چنین سیستمی همه از دزد و دزدي می نالند و همه می دانند که دزد کیست و دزدي چيست، اما کسی جرات ندارد انگشتش را به سمت دزد نشانه رود، چون هیچ راهی برای اثبات ادعای خود ندارد. تمام امکانات پلیسی و قضایی در دست همان مافیاي فسادگر است، حتي تعيين مصداق فساد و دزدي نيز در دست آنان است، هیچ اهرم افشاگر و محکمه مستقلی برای افشا و محاکمه دزدی و فساد وجود ندارد. آنان همه چیز را بنابه "تشخیص مصلحت" خود تفسیر و توجیه می کنند. در چنین سیستمی، اگر فسادی را ببینی، مجبوری هم رنگ جماعت شوی و چشم پوشي کنی ، یا که اگر بخواهی دست به افشاگری بزنی، یعنی اینکه دست به خودکشی زده ای!
علی رغم قدرتی که مافیا از طراحی چنین سیستمی دراداره كشورایران، برای خود دست و پا نموده است، اما "طبقه متوسط جديد" رو به گسترش ایران تهديد جدي اين قدرت مافيايي است. طبقه متوسط جدید، آرام ننشسته و به فراخور حال و روز جامعه به خواست های خود مبنی بر آزادی، عدالت و امنيت تاکید داشته است. جامعه متوسط ایران بعد از دوران خفقان جنگ و دوره خفه كنان سازندگی در قامت شعارهای آزادی خواهانه خاتمی، كه كاركني از همين سيستم بود، تحت عنوان اصلاحات، به میدان آمد و تلاش زیادی را برای تعقيرات از خود نشان داد، اما نتوانست در مقابل سرکوب و هجوم قدرت مافیا دوام بیاورد. قدرت مافیا، هنگامی که جامعه شهری و مدنی ایران به فکرآزادی های سیاسی بود، وجه دیگر مطالبات آنان خصوصا مطالبات مشترك آنان با طبقه ضعيف جامعه، يعني "عدالت" را برای رویارویی این جریان آزادی خواه علم نمود و به کمک ظرفیت های عدالت طلبانه مردم به جنگ مطالبات آزادیخواهانه آنان رفت و در طی هشت سال به سرکوب بی امان این جریان که دربخشی از دانشجویان و گروهای دیگراجتمایی تبلور یافته بود، اقدام نمود. حتي براي بي وجه نمودن خيزش مردم، خود نيز به شكلي دروغين، در قالب بخشي از نيروي اصلاح طلب به ميدان آمد، و آن خيزش را به انحراف و شكست كشاند. بی شک آنچه که طبقات اجتمایی ایران خصوصا طبقه متوسط در دوران خاتمی به دنبال آن بود، هرچند به شكل ناجوانمردانه اي سرکوب شد،اما مطالبات اين جريان به هیچ عنوان خاموش و نابود نشده است.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

اگر مافیا در دوره خاتمی با " ظرفیت عدالت خواهی" جامعه، به سرکوب " ظرفیت آزادیخواهی" آنان اقدام نمود، اکنون برای سرکوب "آزادی" به "عدالت" پناه برده است، شايد فردا براي سركوب آزادي و عدالت به "امنيت" پناه ببرد، بي شك هنوز مافيا برگ هايي براي بازي دردستان خود دارد، پرونده هسته اي ايران يكي از اين بازي هاست. اين پرونده مي رود تا امنيت را به خواست ضروري و اضطراري مردم بدل كند، تا مردم عطاي آزادي و عدالت را به لقاي آن ببخشند. اما اين ترفند نمي تواند به تثبيت مافيا كمكي كند، چون در صحنه بازيهاي سياسي امروز ايران، مافيا با طبقات بالا و پايين جامعه طرف بازي نيست كه يكي را به امنيت و ديگري را به عدالت قانع كند. بلكه امروز برگ برنده در دستان حجيم و وسيع طبقه متوسط ايران است. مافيا امروز با طبقه اي روبروست كه آزادي، عدالت و امنيت را يكجا از سيستم حکومتی مي خواهد. بي شك هيچ سيستم مافيايي قادر به پاسخگويي چنين مطالبات فراگيري نخواهد بود، چنين مطالباتي، طي فرآيندي، ديگر طبقات اجتمايي را با طبقه متوسط همراه خواهد كرد. هر چند كه مافيا در قصه و غصه آزادي از توده هاي تنگ دست عدالت خواه جامعه، براي سركوب آزاديخواهان بهره جست، اما امروز كه با ترفند عدالت به ميدان آمده، نمی تواند از ظرفیت آزادیخواهان برای سرکوب آن كساني که قصه عدالت را جدی گرفته اند بهره ببرد. بلكه بر عكس هرگونه بازی و مقاومت در برابر عدالت خواهی مردم، تنها به اتحاد آحاد جامعه خصوصا طبقه متوسط با طبقات ضعيف کمک خواهد کرد، تا در گرو اين اتحاد، بتواند برای پیگیری توامان عدالت، آزادی و امنيت، یعنی هرسه وجه مطالبات طبقه متوسط به طور جدی اندیشه و تلاش کند.
سوء استفاده از مباني اعتقادي توده ها كه به براي رهايي از ظلم و بي عدالتي به فرج "آقا امام زمان" دل بسته اند، ديگرنمي تواند بهانه اي براي به تاخيرانداختن مطالبات آنان باشد.
مافيا اكنون ناگزيراست كه به امنيت پناه ببرد و امنيت را به شكل نان شب مردم درآورد، چرا كه تنها در شرايط مختل شدن امنيت شهروندان، مي تواند همه طبقات را به سكوت در برابر اقدامات خود بكشاند. اما دراين بازي نيز طرفي نمي بندد، چرا كه تنها نتيجه اين بازي فروپاشي است.
به هر حال فروپاشي هر سيستمی و تسلط شرايط انقلابي، به گسترش خشونت و اضمحلال قدرت طبقه متوسط خواهد انجاميد، چرا كه در شرايط جنگ و خشونت طبقه متوسط تابع طبقات ضعيف مي شود اما در صورت صلح و رشد اقتصادي اين طبقات ضعيف هستند كه تابع طبقه متوسط خواهند شد.
در هر صورت طبقه متوسط ايران به مثابه استخواني است درگلوي سيستم مافيا كه نه مي تواند قورتش دهد و نه مي تواند بالا بياورد، آنچه كه به عنوان تنها سرنوشت اين سيستم مافيايي باقي مي ماند، فروپاشي است.
البته شرايطي كه سردمداران آمريكا و حكومت اسلامي بر سر مسئله هسته اي ايران ، مشغول ايجاد آن هستند، براي تعادل شكني طبقه متوسط جامعه ايران و جلوگيري از پيشرفت قدرت اين طبقه است. خدا كند در صورت فروپاشي سيستم، بازهم مافيا از آب گل آلود ماهي نگيرد.

الف. ع. خ

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'بازی با مطالبات مردم رو به پايان... و فروپاشي نزديك است! الف. ع. خ' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016