بیانیه جمعی از فعالان فرهنگی، دانشگاهی و سیاسی ایران در "اعتراض به تبلیغ اهانت آمیز علیه پیامبر اکرم (ص)" از آن رو که امضای بسیاری از روشنفکران و نامداران صحنه سیاسی کشور و فعالان جنبش دانشجویی را در پای خویش دارد و نیز از این جهت که حاوی استدلال و جهان بینی خاصی درباره آزادی بیان است شایسته تأملی بیشتر است.
اعلامیه می گوید که: "توهین به مقدسات پیروان ادیان و پیامبران الهی با هیچ اندیشه آزادیخواهانه ای سازگاری ندارد و خلاف اصول و مبانی حقوق بشر و آزادی بیان است... این اقدامات بیش از آنکه در راستای کمک به آزادی بیان باشد محدود کننده آن و خلاف اصول حقوق مصرح حقوق بشر که شامل احترام به عقاید دیگر انسانهاست، می باشد. توهین به پیامبر اسلام و هر یک از مقدسات دینی ادیان، جهان را گاهی به سوی وحشت و تاریکی نزدیک می کند و باب گفتگو را مسدود می کند... به نظر ما امضاء کنندگان این بیانیه، عملکرد نشریات اروپایی در این گونه موارد هیچ نسبتی با آزادی بیان و عقیده ندارد. بلکه توهین و افترایی است که ریشه در تحولات جدید در جهان اسلام دارد..."
آیا واقعاً چنین است و توهین به مقدسات پیروان ادیان با هیچ اندیشه آزادیخواهانه ای سازگاری ندارد؟ تاریخ خلاف این امر را به ما می آموزد. در طول تاریخ، پیروان ادیان البته مقدسات خود را تغییر داده اند اما همیشه اندیشه آزادی با مقدسات به مقابله برخاسته است. این امر که کره خاکی ما مسطح است و کلیسا در مرکز آن قرار دارد روزی از مقدسات پیروان دین بود و از همین رو جوردانو برونو را سوزاندند و گالیله را وادار به استغفار و قبول مقدسات کردند. حلاج مگر جز به خاطر توهین به مقدسات به دار کشیده شد؟ ناصر خسرو را مگر جز به جرم توهین به مقدسات تکفیر و آواره کردند؟ چیزی که با اندیشه و آزادیخواهی سازگاری ندارد مقدسات است. اگر امروز در اروپا کسی را به جرم گالیله شکنجه نمی کنند در ایران هنوز گناه کسروی با گلوله مجازات می شود. جوهر و بن مایه دموکراسی تحمل توهین به مقدسات است، چرا که جامعه آزاد و با فرهنگ جامعه ای کثیف و آلوده است. در زبان انگلیسی کلمه فرهنگ و واژه ای که برای محیط پرورش میکرب در آزمایشگاه به کار می گیرند هر دو یکی است: "کالچر" و چه به جا که در جامعه آزاد درتوهین به مقدسات، امکان رشد موجودات و ارگانیسم های مختلف پایه فرهنگ است. بیخود نیست که اندیشه های توتالیتر اغلب درپی پالایش وپاکیزگی جامعه هستند.
روشنفکران ما مدعی هستند که توهین به مقدسات خلاف اصول و مبانی حقوق بشر و آزادی بیان است. این ادعا را نیز به آسانی نمی توان اثبات کرد. منبع اشتباه روشنفکران ما آن بخش از حقوق بین الملل است که تشخیص می دهد حمایت از بسیاری از حقوق مطلق نیست و ممکن است در شرایطی اضطراری مانند جنگ بطور موقت محدود یا متوقف شود و یا حتی در شرایط عادی به شرط آنکه ملاحظات اولویت دار دیگری چون حفظ امنیت ملی، بهداشت و نظم اجتماعی و حفظ حقوق و آزادیهای دیگران در کار باشد. اما همه این محدودیت ها باز باید در چهارچوب خود قانون اتخاذ شود. حقوق بین الملل تلاش می کند بین نیاز به حمایت از حقوق بشر و نیازهای دیگری که ممکن است با آن در تضاد قرار داشته باشند، موازنه ای ایجاد کند و همیشه بر این درک سیاسی متکی است که اگر محدودیت ها کوچک و موقتی نباشد حقوق بشر و آزادی های فردی به سرعت معنا و مفهوم خود را از دست می دهند. گذشته از این بخشی از حقوق بشر مطلق در نظر گرفته شده است و هیچ محدودیتی را بر آنها نمی توان توجیه کرد که از این جمله اند: حق آزادی، برابری در مقابل قانون، برخورداری از حیثیت بشری، حمایت قانونی، برخورداری از محاکمه عادلانه، حق ازدواج و طلاق، حق آزادی اندیشه و مذهب، و آزادی برای تغییر مذهب، حق کار و یا انتخاب محل کار. علاوه بر این میثاق های الحاقی سعی در روشن کردن این حقوق و دامنه محدودیت ها داشته اند. بعنوان مثال در مورد آزادی بیان "محدودیت های قانونی فقط برای احترام به حقوق دیگران و یا برای امنیت ملی و نظم عمومی و یا بهداشت و سلامت اجتماعی" می توانند شکل بگیرند. مثلاً کسی نمی تواند در سالن تاریک سینما ناگهان برخیزد و فریاد بزند که آتش سوزی شده و جمع را به آشوب و خسارت در خروج اضطراری بی دلیل از سالن بکشاند و بعد ادعا کند از حق آزادی بیان استفاده کرده است.
اما اسلام گرایان ما از دیدگاهی دیگر به محدود کردن آزادی و حقوق بشر می پردازند. محدودیت های اعمال شده به حقوق بشر در این منظر در چهارچوب اسلام و بخاطر احترام به اسلام توجیه می شود. در حقوق بین الملل هیچگونه تئوری برای حمایت از این نظر که آزادیهای اساسی و حقوق بشر بخاطر الزامات یک مذهب خاصی محدود و یا حتی موقتاً تعطیل شوند وجود ندارد. در حقوق بین الملل حتی حقوق مسلمانان رانیز نمی توان بر پایه استاندارد های اسلامی از آنان سلب کرد و قوانین مذهبی، قوانین شریعت و یا دیگر مذاهب پایه قابل قبولی برای اعمال این محدودیت نیست.
advertisement@gooya.com |
|
بنابر قوانین موجود حقوق بشر، چاپ کاریکاتور در یک نشریه چه توهین به پیامبر اسلام و یا هزار و صد پیامبر دیگر باشد و یا نباشد، خلاف اصول و مبانی حقوق بشر نیست. اما روشنفکران ما مدعی هستند که چاپ آزادانه مطالب یک روزنامه محدود کننده آزادی بیان هم هست. به عبارت دیگر سانسور این مطلب و مجازات کاریکاتوریست قرار است که عین آزادی بیان باشد. وقتی درک روشنفکران مخالف حکومت استبدادی از آزادی بیان چنین واژگونه و نازل است بیخود نیست که در ایران و کشورهای اسلامی دیگر این گونه استبدادهای سیاسی حکمفرما هستند. روشنفکران ما می گویند: "توهین به پیامبر اسلام و هر یک از مقدسات ادیان، جهان را گامی به سوی وحشت و تاریکی نزدیک می کند و باب گفتگو را مسدود می کند" اما نمی فهمند که "توهین" هرگز از پیش شناخته شده نیست. آیا شوخی با پیامبر اسلام همیشه توهین محسوب می شود؟ آیا شباهت یک شخصیت رمان خیالی و فانتزی با پیامبر اسلام توهینی در خور فتوای قتل است؟ شناسایی "توهین" همیشه بعد از آغاز گفتگو صورت می گیرد. اگر شما آنقدر از مخاطب خود بترسید و نگران باشید که هر شوخی و رمان و نکته و کنایه ای، فتوای قتل و خانه سوزی و ویرانی بدنبال داشته باشد، آن وقت است که باب گفتگو مسدود می شود. ومگر نه اینکه پیروان ادیان اغلب مخالفت با قوانین ما قبل مدرن و ضد حقوق بشری خود را توهین محسوب می کنند. به اعتقاد امضاء کنندگان اعلامیه، برای نزدیک نشدن به وحشت و تاریکی، مبارزان حقوق بشر ظاهراً نه تنها باید به پیامبر اسلام که به "مقدسات ادیان جهان" احترام بگذارند. و این حکم یعنی احترام به پیروان ادیانی که سوختن عروس جوان را مقدس می دارند. این دعوت به احترام به پیروان ادیانی است که دوختن مهبل زن را مقدس می دارند. در چنین شرایطی کسانی ما را به وحشت و تاریکی نزدیک می کنند که به احترام به سنگسار زنان و اعدام کودکان و بریدن زبان مشغولند.
دوستان روشنفکر ما امروز بیخود نگران برخورد فرهنگ ما و دنیای غرب هستند. نگاهی به زندگی و اطراف خود بکنید. اگر از اسلام و پیامبرش تقدس زدایی شده بود، وضع زندگی امروز شما چنین بدبخت و اسیر در پنجه استبداد مذهبی نبود. تقدس رهبر و نظام از مقدسات دیگر ناشی می شود و وقتی چیزی مقدس شد، گردش خطوط قرمز می کشند. چون و چرا و اندیشه و سئوال و شک و تردید مجازات می شود و هر گونه انتقاد و پرسش به نام توهین سرکوب شدید می گردد. اگر امکان دفاع از حقوق کاریکاتوریست ها و آزادی بیان را ندارید لااقل با آنها که به سرکوب آزادیهای فردی مشغولند و نظام شبان رمگی را به زور سرنیزه تحمیل می کنند همراه و هم صدا نشوید. بگذارید نشریات اروپایی و امریکایی، بگذارید جهان آزاد از حقوق خود و شما با هم دفاع کند. اگر آزاده نیستید، لااقل مقدس مأب هم نباشید.
رامین احمدی
فوریه 2006