دهم دسامبر 2005 در حالی جشن تولد 57 سالگی منشور حقوق بشر سازمان ملل متحد را جشن می گیریم که نقایض متعدد حقوق بشر در زمینه اقلیت های جنسی همجنسگرا (گی و لزبین)، دوجنسگرا (بایسکشوال) و دوجنس گونه ها (ترنسجندر) در کشورمان ایران روز به روز رو به افزایش است.
علیرغم شناخت آزادی جنسی در این منشور و دیدگاه روشن آن به حرمت و کرامت انسان مستقل از جنسیت، نژاد، سن، ملیت، مذهب، اعتقاد و یا طبقه اجتماعی اش نشان دهنده تجربیات گسترده بشر است از ظلم هایی که دیده و جفاهایی که کرده است. امروز در جمهوری اسلامی ایران شاهد نقایض آشکار حقوق بشر در زمینه اقلیت های جنسی همجنسگرا، دوجنسگرا و دگرجنسگونه هستیم اما صدا از گلوی هیچ روزنامه، روشنفکر، نویسنده، گزارشگر و یا حتی مدافع حقوق بشری بر نمی آید. گویی همجنسگرایان ایران بشر نیستند و دفاع از حقوق آنان دفاع از حقوق بشر نیست!
چگونه می توان منشور جهانی حقوق بشر را پذیرفت و سخن از حقوق سیاسی و اجتماعی افراد برآورد اما برای همجنسگرایان و یا سایر اقلیت های جنسی مجازات اعدام را قانونی شمرد؟!
بند 5 منشور حقوق بشر می گوید: "هیچ کس نباید شکنجه شود و یا تحت مجازات یا رفتار ظالمانه انسانی و یا تحقیر آمیز قرار گیرد." اما همجنسگرایان و اقلیت های جنسی ایران مخفیانه شکنجه و آشکارا تحت مجازات اعدام قرار می گیرند و بعضا از کانون گرم خانواده به سبب ظلم و تحقیر گریزان هستند.
بند 6 و 7 می گوید: "هر کس حق دارد که شخصیت حقوقی اش در همه جا به رسمیت شناخته شود." و "همه در برابر قانون مساوی هستند و حق دارند بی هیچ تبعیضی از حمایت قانون برخوردار شوند." در حالی که همجنسگرایان ایرانی در محاکم و جامعه مجبور به انکار هویت جنسی خودشان هستند. چه تساوی و عدم تبعیض در جایی که همجنسگرایان حتی اجازه انتخاب روش اعدام خودشان را هم ندارند و همه به رای حاکم شرع بسته است.
با وجود اینکه در بند 12 به حق حرمت زندگی خصوصی افراد و مکاتبات و امور خانوادگی احترام می گذارد، دولت جمهوری اسلامی ایران به مجالس همجنسگرایان حمله می کند، خانواده ها را تهدید و آن ها را اهرم فشار همجنسگرایان کرده و بر روی اینترنت برای دستگیری همجنسگرایان کمین می گذارند.
بر خلاف بند 16 که حق روابط جنسی بی محدودیت هر زن و مردی را مسلم شمرده در ایران روابط جنسی همجنسگرایان محکوم به مرگ و شلاق و لعن و نفرین است.
با توجه به بند 20 که تشکیل اجتماعات، انجمن ها و مجامع مسالمت آمیز را حق همه اقوام بشر و از جمله آن ها همجنسگرایان می داند. ما مجبور به تشکیل "سازمان همجنسگرایان ایرانی" در خارج از میهنمان شده ایم و بر خلاف بند 22 که امنیت اجتماعی را حق می شمرد همجنسگرایان ایرانی در کشورشان از چنین حق و سایر حقوق بین المللی محروم شده اند. این حق ماست که نفس بکشیم و در کشور خودمان همانطور که هستیم زندگی کنیم.
سازمان همجنسگرایان ایرانی به عنوان سازمان مدافع حقوق اقلیت های جنسی با توجه به تصویبات کنفرانس جهانی حقوق بشر - وین 1993 که حقوق بشر را جهان شمول و حفاظت آن را وظیفه قانونی جامعه بین الملل می داند از تمامی کشورها، سازمان ها و افراد مدافع حقوق بشر خواستار بررسی وضعیت حقوق همجنسگرایان، دوجنسگرایان و دوجنسگونه ها در ایران می باشیم.
ما چشم به روزی دوختیم که هیچ چیزی سد راه بهرمندی مان از میراث پاک منشور حقوق بشر به جام مانده از آن استوانه گٍلی کوروش بزرگ نباشد.
به آن امید
آرین ورجاوندی
دبیر کل سازمان همجنسگرایان ایرانی
دهم دسامبر 2005