اخيرا آقای احمد زيد آبادی طی مقاله ای که در سايت امروز به چاپ رسيده است پس از مدتها سکوت با عنوان کردن مطالبی درمورد اکبر گنجی به مواردی اشاره نموده است که توضيح و نقد نظرات او ضروری بنظر مي رسد:
۱.آقای زيد آبادی در مقاله خودبر پايه نظر روانشناسان نوشته است كه هدف رژيم از قرنطينه کردن گنجي، شستشوی مغزی اوست. اما همانطوريكه شواهد امر نشان مي دهد هدف از اين كار قطع ارتباطات انسانی و سياسی ودر نهايت تحريم خبری او ميباشد.
۲. ايشان در نوشته خود مبارزه .و اعتقاد راسخ گنجی به دمکراسی را ” به لجاجت وناشی از تخس و جنوب شهری “ بودن او تعبير نموده است . درحالی که گنجی باهدف سياسی مشخص و برپايه اعتقاداتش حرکت کرده و براين باوراست که برای رسيدن به دمکراسی بايد هزينه داد .البته بنظر ميرسد اين شيوه برداشت از مبارزه گنجي باروحيات زيدآبادي سازگار نيست.
۳. ايشان در ادامه، مبارزه گنجي را به” عصيان “ تعبيرمی کند در حاليكه از هرگونه نقد سياسی ديدگاههای گنجی در عرصه نظر وعمل که درسطح ملی وبين المللی واکنشهای متعددی را برانگيخته است، طفره ميرود.
۴.ايشان با ذکر اينکه” لازم نيست خانم گنجي در اين باره پرده از راز مكتومي ( شكنجه شدن گنجي) بردارد“، بعنوان كسي كه ادعای دوستی وهمرزمی او را دارد، حتی به اندازه همسر باشهامت او نيز قدمی برنداشته است.اينك پرسش اين است كه آيا شما بعنوان همرزم سابق ومدافع دمكراسي به اووفاداربوده ايد؟ و يا بامعرفی نمودن گنجی بعنوان دوست خود فقط از وجه او سوء استفاده می کنيد!
۵.نويسنده مقاله درجای ديگر پرسيده اند که ” اينك ما به عنوان دوستان او براي نجاتش از اين وضع چه ميتوانيم بكنيم؟ “ ودرجواب نيز گفته اند ” اين پرسشي است كه دائم از طرف بسياري از دوستان مطرح ميشود، اما عجيب اينكه پاسخي نمييابد “! درپاسخ بايد گفت اقای زيد آبادی مگر شما وساير دوستانتان در مقابل اعتماد ميليونی مردم ايران چه کرديد! بخاطر داشته باشيد كه گنجی درپاسخ به همين موضوع پيشتر نيز به شما ودوستانتان گفته است که برای رسيدن به دمکراسی وازادی بايد بيش از اينها هزينه داد.
۶.ايشان نوشته اند که ” نيروهاي سياسي منتقد و مخالف در ايران به رغم كثرت عددي شان متاسفانه براي كار جمعي موثر، فلج هستند “! جناب زيدآبادی شما که در جبهه دوم خرداد فعال بوديد چه اقدام جمعی کرديد ايا چز اين است كه فلج سياسي نيروهاي بالقوه مخالف مردمي نتيجه عملكرد همين جبهه است! گنجی نيز باهمين پيشفرض بدنبال شيوه مبارزه ای رفت که دراثر قطع اميد ازنوع مبارزه طيف شما بود!
۷. وی ادعا نموده است که ” هجوم برخی افراد وسايت ها به آکبر گنجی مبنی بر اينکه ميگويند محافظه كاران او را در اين شرايط از زندان آزاد كردهاند تا عليه رفسنجاني حرف بزند تا او در انتخابات برنده نشود؟ سبب شد گنجي براي رفع اين اتهام بيربط از خود، كانون قدرت را هدف قرار دهد“.جناب زيدآبادي اين تعبير در مورد گنجي بسيار غير عادلانه است. بر همگان روشن است كه آزادي گنجي در آن برهه بر اساس سياست ثابت رژيم است كه درآستانه هر انتخاباتي همواره تلاش نموده است شرايط سياسي كشور را مطلوب جلوه نمايد. علاوه بر اين گنجی با افشا گري عاليجنابان سرخ وخاکستری از مدتها پيش کانون قدرت را هدف گرفته بود.
8. نويسنده در پايان مي نويسد” شرايط خاص گنجي نشان ميدهد كه مساله او ديگر سياسي نيست “. جناب زيد آبادي نگران چه چيز هستيد! غير سياسي جلوه دادن مبارزه گنجي به نفع چه كسي وچه جرياني است! شما با تقليل عمل سياسي گنجي با ارزيابي هايي چون لجاجت هاي شخصي، تخسي وجنوب شهري بودن و عصيانگري چه هدفي رادنبال مي كنيد!
بي ترديد در فضاي اختناق وتضييع حقوق بشر از سوي رژيم از يكطرف و كنش برخي فعالان سياسي عافيت طلب در كم جلوه دادن مبارزه او در ايران از طرف ديگر، دفاع از مبارزه خستگي ناپذير گنجي و فراگير كردن روش مبارزه اكبرگنجي اززمره مهمترين برنامه هايي است كه شايسته است در صدر مبارزات جنبش هاي آزاديخواه ودمكرات قرار گيرد.
نويسندگان وبلاگ براي حقوق بشر در ايران
http://democracyiniran.persianblog.com