پنجشنبه 26 خرداد 1384

هما زرافشان: ماموران انتظامي ضرب و جرح ميکنند، متحصنان بر پيمان ايستاده اند، گزارش روز نهم، شهروند

خسرو شميراني

تحصن در مقابل زندان اوين در حمايت از ناصر زرافشان و براي آزادي زندانيان سياسي، براي نهمين روز پياپي ادامه دارد. تعدادي از حاضران در تحصن شرايط امروز را چنين تصوير ميکنند:

10:30 صبح ــ مسعود باستاني روزنامه نگار:
در راه اوين هستم ميدانم عده اي هم اکنون در آنجا هستند.

12:30 ظهر ــ شهلا انتصاري، عضو کميته اعتصاب:
اجازه تجمع را نمي دهند. هم الان آقاي باستاني روزنامه نگار، برادر و همسر آقاي گنجي را دستگير کرده و در يک ماشين از آنها بازخواست مي کنند

از ناصر زرافشان چه خبر؟
ــ الان همسرش به ملاقات او رفته است. خيلي ضعيف شده است.

شما ديروز بازداشت شده بوديد؟
ــ بله، ديروز مرا دستگير کردند. به اطلاعات ناجا در دربند بردند. به هيچکدام از سئوالات آنها پاسخ ندادم. گفتم بايد با وکيل خود صحبت کنم. بالاخره ساعت 5/8 شب مرا آزاد کردند.

نهمين روز تحصن است. آيا از آزادي زرافشان خبري شده است؟
ــ نه. به نظر ميآيد که محکم در مقابل خواسته هاي او ايستادگي ميکنند. بويي از آزادي نمي آيد.

آيا انتظار نداشتيد تا کنون حرکت شما گسترده تر شده باشد؟
ــ ببينيد. اينجا از يکطرف فشار زياد است و از طرف ديگر پوشش خبري نداريم. مردم مطلع نيستند. بسياري از ماشينهايي که از اينجا ميگذرند توقف ميکنند، سئوال ميکنند، اظهار همدلي و همراهي ميکنند. بعضي برايمان شربت ميآورند.

در اين لحظه خانم انتصاري با توضيح اينکه معاون سردار طلايي نزديک ميشود گفتگو را قطع ميکند.
معاون سردار طلايي، سرهنگ نصيري پور است که در روز اول 7 تن از متحصنين را دستگير کرده است.

ساعت 13:00شيوا نظرآهاري سخنگوي "کميته دانشجويي دفاع از زندانيان سياسي" که در تحصن حضور ندارد:
ــ من امروز براي تحصن به مقابل اوين نرفتم. واقعيت اين است که ما ديروز آنجا بوديم ولي ما را سانسور خبري کردند. تلاش زيادي کرده بوديم با اين وجود حتي ما امکان استفاده از تريبون را نيافتيم تا علاوه بر دکتر زرافشان، از بقيه زندانيان سياسي نيز نام ببريم. وقتي آقاي کيانوش سنجري يکي از اعضاي کميته ميخواست صحبت کند، برنامه را پايان دادند.

ساعت 14:30 دکتر فريبرز رييس دانا در مقابل اوين:
دوباره به شدت حمله شده. تاکنون تعدادي دستگير شده اند. من خود شاهد دستگيري خانم گنجي، برادر وي و آقاي شکوري بودم. به علاوه خانم انتصاري، خانم فتانه آقايي پور و آقاي باستاني نيز دستگير شده اند. به نظر ميآيد که اين بار همه را به اوين برده اند.

در حال حاضر چند نفر در مقابل زندان اوين تحصن کرده اند؟
ــ افراد پراکنده هستند. به نوعي در حال جنگ و گريز هستيم. يعني مداوما مجبور به گريز از ماموراني هستيم که سرجنگ دارند و با باتوم به ما حمله ميکنند. پراکندگي اجازه تخمين دقيق نميدهد اما من شاهد 70 تا 80 ماشين پارک شده بودم که قاعدتا متعلق به تحصن کنندگان است. الان هم دارند دستگير ميکنند. شايد ميخواهند بمب گذاري ميدان محسني را به اين حرکت بچسبانند و دو چيز بي ارتباط را به يکديگر ربط دهند. همه اين کارها هم به اين دليل است که از معرفي عاملان و آمران واقعي بمب گذاري ها عاجز هستند. به هرحال جوانان بسياري اينجا هستند.

آيا انتظار نداشتيد در روز نهم تحصن حمايت و حضور افراد وسيع تر باشد؟
ــ نه! ما يکبار فراخوان داديم و با وجود عدم امکان اطلاع رساني و زمان کوتاه، افراد بسياري حاضر شدند. در ضمن فراموش نکنيد اينجا قتلگاه زهرا کاظمي است. بزرگترين دژ دهشتناک تاريخ است. همين تعداد که اينجا هستند و همدلي هاي موجود بسيار خوب است. وقتي که کانون نويسندگان فراخوان گردهمايي اخير را صادر کرد، همه ما احضار شديم. از من شخصا خواسته شد که فراخوان را بازپس بگيرم. اين را از همه ما خواسته بودند.

حضور نيروهاي انتظامي چگونه است؟
ــ صبح 30 تا 40 نفر بودند. الان بيشتر هستند.

در رابطه با تجمع ديروز گله هايي وجود دارد. ميگويند شما عمدا برنامه را زودتر تمام کرديد؟
ــ نخير. ببينيد اينجا مادران و پدران زندانيان، زنان و مردان سالمند حضور داشتند. همه ميدانستند که تا لحظاتي ديگر حمله اي صورت ميگرفت. ما در اين رابطه مسئول بوديم. بعضي ها ميگويند شايد ما ميتوانستيم 5 دقيقه اي ديرتر قطعنامه را بخوانيم اما هيچکس باور ندارد که ميتوانستيم 15 دقيقه ديگر برنامه را ادامه دهيم و حمله اي صورت نگيرد. ما ميخواستيم سرکوبي نشود که جلوي ادامه تحصن را بگيرد. اصل ادامه تحصن است.

فردا هم تحصن ميکنيد؟
ــ خير. در رابطه با فردا توافق کرده ايم که نياييم. ناصر هم به طور ضمني همين نظر را دارد.

شنبه چطور؟
ــ حتما. تحصن تا آزادي ناصر و سپس ديگر زندانيان ادامه دارد. فقط احتمالا جاي آن تغيير خواهد کرد.
همانطور که توضيح دادم در اينجا شرايط جنگ آنها و گريز ما برقرار است. ما تصميم نداريم تمرين "جنگ چريکي شهري" راه بيندازيم.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

آقاي زرافشان دوست نزديک شماست. چه احساسي داريد؟
ــ يک چشمم گريان است و چشم ديگر خندان! وضعيت ناصر و ديگر زندانيان گريانم ميکند اما شور و شعف جوانان در دفاع از آزادي و آزاديخواهي باعث شعف من نيز ميشود.

ساعت 14:40 هما زرافشان:
الان از ملاقات ناصر آمده ام. جسما خيلي ضعيف شده و هرروز وزن کم ميکند اما روحيه بسيار خوبي دارد.

درحال حاضر در چه شرايطي قرار داريد؟
ــ جوانان و تحصن کنندگان، پيرو جوان در اينجا حضور دارند اما مجبورند پراکنده باشند. يعني ماموران انتظامي، ماموران آقاي قاليباف حمله ميکنند و با باتوم مردم را کتک ميزنند و مجروح ميکنند. تا کنون چندين نفر زخمي شده اند اما همه متفق القول هستيم که ميدان را خالي نکنيم. حمايت و تحصن ادامه خواهد داشت.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/24590

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'هما زرافشان: ماموران انتظامي ضرب و جرح ميکنند، متحصنان بر پيمان ايستاده اند، گزارش روز نهم، شهروند' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016