الف – درآمد)
بشر همواره دردفاع از حقوق، آزادي، جان و مال خويش، متخلف و متجاوز را به عناوين مختلف به كيفر رسانده و جامعه نيز در طول ادوار تاريخ براي حفظ آرامش، امنيت و تنبيه مجرم، با مجازات واكنش نشان داده است.
با وجود اينكه تاكنون بيرحمانهترين و شديدترين شكنجهها و مجازاتها در مورد مجرمين اجرا گرديده ولي از ازدياد بزهكاري پيشگيري نشده است. فردي كه به مثابه مجرم توسط نظم اجتماعي و نظام حاكم بر آن به زندان افكنده مي شود، آيا در عرض چند ماه در زندان اصلاح و تربيت ميشود؟ آيا اساساً نگهداري افراد در چار ديواري زندان، آنان را متنبه و يا اصلاح و تربيت مينمايد؟
انگاره اصلاح و تربيت مجرمين نمييابد منجر به اين نارسايي گردد كه نماينده نظم حاكم (زندان بان) قادر است براي اصلاح و تربيت او هر كاري و هر اقدامي عليه زنداني انجام دهد . اين مسئله مهم است، كه ما را به سمت حقوق زندانيان راهنمايي ميكند.
در سال 1933 اصطلاح «حقوق زندانيان» در سومين كنگره بينالمللي حقوق جزا و زندانيها در سوئد پذيرفته شد. در كنگره مذكور، حقوق زندانيان را چنين تعريف نمودند: «مجموع قواعد و اصول قانوني كه رابطه بين دولت و محكوم را از زمان شروع اجراي مجازات و يا تاريخ بازداشت تعيين مي كند.» طرز اجراي كيفر، روشهاي اصلاحي و تربيتي و يا درماني و نيز تطبيق دادن آنها با شخصيت بزهكاران و همچنين مسئله تشكيلات زندانها و شرح و وظايف مسئولين و كار در زندانها، يعني اصولي كه رعايت آنها مستلزم بهبود وضع زندانيان و آماده نمودن آنان براي بازگشت به زندگي اجتماعي است، موضوع حقوق زندانيان است.
از جمله مهمترين حقوق زندانيان، حقوق فرهنگي آنهاست . اگر ما درتعريف مجازات حبس به اين اين نكته اشاره كرديم كه حبس فرصتي است براي احيا و پرورش آدمي، جهت بازگشت به صحنه روابط اجتماعي، بيشك حقوق فرهنگي زنداني يا كنشهاي فرهنگي او در درجه بالاي اهميت قرار ميگيرد.
آموزش علمي، پر كردن مناسب اوقات فراغت با تماشاي فيلم در سينما، ديدن برنامههاي تلويزيون، گوش دادن به راديو، انجام ورزشهاي متنوع و از همه مهمتر دسترسي به كتابهاي مورد نياز، روشهاي است يگانه در جهت عادت دادن زندانيان به مشاركت در كارهاي گروهي و تقويت اهميت جامعه وخير آرامش ديگران در ذهن و روان او، و در مجموع پياده شدن خواست اصلاح و تربيت .
الف – 1) فصل چهارم آئيننامه سازمان زندان كه شامل مورد 131 الي 152 است، مربوط به فعاليتهاي آموزشي، فرهنگي و تربيتي در زندانها ميباشد. آئيننامه، مسئولين زندانها را موظف كرده است كه وسايل و امكانات نرمافزاري و سختافزاري مناسب در جهت ارتقاي فرهنگي و رشد شخصيتي زندانيان را فراهم نموه و اوقات فراغت آنها را به بهترين شكل پر نمايند. اما به نظر ميرسد كه قوانين و تبصرههاي فرهنگي اين آييننامه با ماده 152 ضمانت اجرايي خود را تا حدودي از دست داده و كاملاً منوط به تصميم و خواست مسئولين زندان ميشود. در ماده 152 آمده است: « متهمين واجد صلاحيت ميتوانند با صلاحديد مسئولين زندان از برنامه آموزشي، حرفهاي، تفريحي و ورزشي استفاده نمايند مگر اينكه به لحاظ عدم شايستگي اخلاقي و نوع و اهميت جرم ارتكابي و يا دستور قضايي اجتماع آنان با ساير متهمان و محكومان به مصلحت نباشد.»
واجد صلاحيت، صلاحديد مسئولين، عدم شايستگي اخلاقي، مصلحت و ... عباراتي هستند كه ميبايد به طور دقيق معناي آنان در قانون تصويب شود. هر تصميمي از سوي مسئولين زندان در تضييق حقوق فرهنگي زندانيان ميتواند به بهانههايي همچون عدم شايستگي يا صلاحديد مسئولين يا مصلحت، توجيه شود. بايد به اين نكته توجه كرد كه «حقوق زنداني» پاداش اعطايي مسئولين زندان به وي نيست، بلكه حق ذاتي انسان بودن اوست و ميبايد در همه حل به غير از موارد كاملاً مشخص و قانوني كه در جهت منافع ديگر زندانيان است، استيفا شود.
اگر ابزار و وسايل فرهنگي را حق زنداني بدانيم ديگر نميتوان به بهانه تنبيه و مجازات او را از اين حقوق ، محروم ساخت . لازمه اين نگرش جداسازي مقولههاي فرهنگي از تنبيه و مجازات زنداني است.
الف – 2)نكته مهم ديگر درباره حقوق فرهنگي زندانيان، تمايز واقعي و عيني ميان«فضاي فرهنگي»، و «امكانات فرهنگي» است.
امكانات و وسايل فرهنگي همچون كتاب، فيلم، تلويزيون، امكان تحصيل و ... نياز به زمينه مناسبي دارند تا زنداني بتواند از آنها به نحو احسنت بهرهگيرد و اين زمينه مناسب، «فضاي فرهنگي» در زندان است.
متأسفانه با وجود رشد نسبي امكانات و وسايل فرهنگي در زندانها، بهدليل عدم توجه كامل به اولاً جداسازي متهمين از هم و ثانياً قوانين مربوط به حفظ فضاي آرامش داخل زندان؛ فضاي مناسبي در جهت استفاده از امكانات فرهنگي و جود ندارد و زنداني علاقمند، منفعتي از آنها نميبرد.
در ماده 73 آئيننامه سازمان زندانها آمده است: « پس از خاموشي بايد درمحوطه زندان سكوت كامل برقرار باشد. همچنين در موقع كار و تحصيل، گردش و ورزش، تفريحات سالم و انجام امجام وظايف جاري، رعايت نزاكت و ادب و احترام و متانت در گفتار و كردار و رفتار در همه جا و تمام ساعات شبانه روزي الزامي است».
همچنين به اهميت جداسازي و تفكيك متهمان در مصوبه اولين كنگره «مجازات مجرمين و جلوگيري از جنايت» سازمان ملل متحد كه در ژنو و در سال1995 برگزار گرديد، توجه ويژه شده است: «گروههاي گوناگون زندانيان براساس جنس، سن، پرونده كيفري، دلايل حقوقي براي بازداشت و نيازهاي رفتاري، بايستي در زندانهاي جداگانه با بخشهاي جداگانه نگهداري شوند.» (ماده 8)
الف -3) درباره حقوق فرهنگي زندانيان بايد به نكتهاي توجه كرد كه از اهميت خاصي برخوردار است و در قضاوت درباره حقوق فرهنگي زندانيان نيز تاثير بسزا دارد و آنهم تفاوت زندانيان سياسي، عقيدتي با زندانيان عادي است.
زندانيان سياسي عقيدتي همواره تشنه منابع فرهنگي و خوراك فكري هستند. مهمترين مشغلهي آنها مطالعه است. بنابراين دسترسي به كتاب و روزنامه از خواستههاي اصلي و اساسي آنان است. ولي در مواردي مسئولين امر براي اين كارمحدوديتهايي اعمال ميكنند. بلكه اساساً درگيري آنها برسر اختلافات درهمين زمينههاي فرهنگي و سياسي بودهاست. لذا در اين مورد ميتوان گفت تقاضا براي كالاهاي فرهنگي از سوي زنداني نامحدود است ولي پاسخگويي و عرضه از سوي مسئولين با محدوديتهايي روبروست. حتي گاهي ديده شده قران و نهجالبلاغه راجع به صورت امتياز ميدهند يا ميگيرند. اما در زندان عادي وضع متفاوت است. درآنجا اغلب مسئولين زندان تلاش ميكنند مجرمين و برهكاران را با كتاب و قلم و فرهنگ آشتي دهد. به نحوي كه از تمايل به بزهكاري بازمانند. اما اين زندانيان هستند كه رغبتي به اين امور ندارند. به عبارت ديگر ميتوان گفت در اين مورد تقاضا از سوي زنداني آنقدر پايين است كه از همان امكانات عرضه شده نيز استفاده نميشود. بنابراين وقتي از حقوق فرهنگي سخن به ميان ميآيد بايد به اين پارادوكس توجه كرد.
الف -4) شايد بتوان گفت از مهمترين حقوق فرهنگي زندانيان حق آگاهي آنان از حقوق قانوني خودشان است. به تجربه ديدهشده اكثر قريب به اتفاق زندانيان با حقوق قانوني و همچنين وظايف قانوني خودشان آشنا نيستند. بسياري از آنها از وجود چيزي به نام آيين نامه سازمان زندانها هيچ اطلاعي ندارند. وقتي فردي احساس كند در جامعهاي زندگي ميكند كه هيچ حقوقي ندارد و براي او هيچ جايگاهي تعريف نشده، بطور طبيعي شخصيتي نابهنجار پيدا كرده و همه هنجارهاي محيط را به بازي ميگيرد. دراين صورت صحبت از امورفرهنگي براي چنين شخصي بيهوده است.
لذا يكي از لوازم آشتي اين نوع زندانيان با حوزه فرهنگ و اخلاق، آشنا كردن آنها با حقوق خودشان است كه جايگاه و هويت اجتماعي پيدا كنند. وقتي باور كنند جامعه براي آنها حقوقي و لو اندك قائل شده و نسبت به آن متعهد است به تدريج تعهدي متقابل پيدا ميكنند و جامعه پذير ميشوند.
اين چهار نكته در ايجاد دو حفظ فضاي فرهنگي در زندانها ميبايد بسيار مورد توجه قرار گيرد.
ب) زندانها
ب – ا) اوين:
بي شك زندان اوين نسبت به ساير زندانهاي كشور از امكانات فرهنگي بيشتري برخوردار است.
بخش فرهنگي زندان كه در حسينيه بزرگ زندان مستقر است به برگزاري كلاسهاي كامپيوتر، آموزش موسيقي، آموزش زبان و آموزش احكام ميپردازد. همچنين جشنها و اعياد نيز در اين مكان برگزار ميگردد. اوين داراي يك شبكه تلويزيوني مستقل است كه در روز چند ساعت برنامه پخش ميكند. در اين شبكه تلويزيوني هفتهاي سه بار فيلم سينمايي نمايش داده ميشود كه اكثر اوقات فيلمها متعلق به ژانر زدوخورد و «اكشن» است.
فيلمهاي آموزشي و تربيتي كه در آئيننامه ، لازمه پخش آنها براي زندانيان مورد توجه قرار گرفته است، كمتر نمايش داده ميشود.
تلويزيون در همه اتاقها وجود دارد و ممنوعيتي در اين زمينه نيست، همچنين راديو 2 موج آزاد است.
در هنگام اعياد و جشنها نيز گروه تئاتر، متشكل از خود زندانيان، به اجراي برنامه ميپردازند كه در بيشتر اوقات كميك و طنز است.
زندان اوين داراي سالن بدنسازي نسبتاً مجهزي است كه زندانيان هر بند، سه روزي يكبار ميتوانند از آن استفاده كنند. همچنين زمين واليبال و فوتبال نيز در هواخوري وجود دارد و زندانيان به دلخواه ميتوانند درآن ورزش كنند. لازم به ذكر است از ورزش اجباري و صبحگاهي كه در آئيننامه زندانها آمده خبري نيست؛ البته اجباري نبودن برنامه صبحگاهي وسيله مناسبي بوده در جهت رضايت زندانيان و تبعات منفي آن را نيز از بين برده است.
مسابقات ميان بندها نيز هراز چندگاهي در زندان برگزار ميگردد.
تمايز ويژه زندان اوين نسبت به ساير زندانهاي كشور امكان سادهتر تحصيل و ادامه تحصيل در مقاطع گوناگون است. تحصيلات عالي در زندان در دانشگاه آزاد و پيامنور، به صورت مكاتبهاي صورت ميگيرد و امتحانات آن نيز به صورت مرخصي براي امتحان دادن يا برگزاري امتحان (در صورت تعداد زياد محصلين) در حسينيه صورت ميگيرد.
هر بند داراي تعدادي مددكار اجتماعي و مسئول فرهنگي است كه به برگزاري كلاسهاي آموزشي اقدام ميكنند.
در هر بند زندان اوين اتاقي وجود دارد كه در آنها كتابها نگهداري ميشود و زندانيان ميتوانند مستقيماً به آنجا رفت و آمد كنند. نكته مغفول مانده در مورد كتابخانه، عدم تنوع مناسب كتابهاست . تعداد قابل توجهي از كتابها، مذهبي و در باب احكام است كه ميبايد انواع متنوع ديگر به آن افزود شود. به دست آوردن كتاب از طريق خانواده بعد از بازديد مسئولين، ممكن است . البته داشتن كتابهايي خارج از كتابهاي زندان براي بعضي زندانيان خاص منوط به خواست مسئولين است. نكتهي مهم در زمينه فضاي فرهنگي در زنان اوين،نبودن فضاي مطالعه مناسب در زندان است كه ميبايد فكر جدي در جهت آرامش و برقراري تجانس ميان زندانيان، براي برقراري اين فضا، نمود.
نكته ديگر اينكه براساس آئين نامه سازمان زندانها، هر زنداني كه به هر نحو ميخواهد از تالار زندان جهت پركردن اوقات فراغت استفاده كند، ميبايد توسط دو نگهبان مراقبت شود و به تالار انتقال داده شود؛ اما به جهت نبودن نگهبان كافي، تالار هميشه كمتر از ظرفيت ( با وجود علاقمندي زندانيان) ميزبان زندانيان است.
در زندان اوين استخر روباز و بهداشتي وجود دارد كه زندانيان بندهاي مختلف در جداول زمانبندي مشخص از آن استفاده ميكنند . همچنين روزنامه همشهري و ايران با مساعدت مسئولين اين دو روزنامه از سالهاي خيلي قبلتر، بصورت رايگان در بين زندانيان توزيع ميشود.
ب – 2) زندان همدان:
معضل مهم فرهنگي در زندان همدان و بسياري از زندانهاي ديگر در كشور، عدم امنيت لازم و همچنين نبود آرامش و شرايط مناسب در درون بندها براي مطالعه واكنشهاي فرهنگي است. هرچند براي بعضي افراد در روزهاي نخستين ورود به زندان، گرايشهاي معنوي به وجود ميآيد اما در طول زمان و با هضم شدن در فضاي فرهنگي منفي موجود در زندان كه مملو از سخنان سخيف و شوخيهاي مبتذل است، جهتگيريهاي مثبت فرد به رويكردهاي منفي گرايش مييابد و فرد زنداني بعد از گذشت مدتي، خود را ناپاكتر و غير فرهنگي تر از موقع ورود به زندان ميبيند. زندان همدان داراي كتابخانهاي است كه خود زندانيان نميتوانند آزادانه به آن تردد كنند. هر بند داراي يك مسئول يا مأمور فرهنگي است كه از خود زندانيان انتخاب ميشود و كتابهايي را كه زندانيان ميخواهند و ليست آن در نمازخانهي بند نصب شده است را به دست آنها ميرساند.
با وجود تنوع نسبتاً مناسب كتابها در زندان همدان (كتابهاي مذهبي، رمان، تاريخي) اما استقبال چنداني ازآنها نميشود.
كتابهايي كه توسط خانوادهها براي بعضي از زندانيان علاقمند آورده ميشود توسط مسئولين كنترل سختگيرانهاي نميشود.
راديو در هر شكل (حتي يك موج)در زندان ممنوع است و نيست و تلويزيون نيز نه در اتاقها، بلكه بهصورت عمومي در راهروي اصلي نصب شده است. فيلم سينمايي نيز هر از چندگاهي و به صورت موردي در مسجد زندان پخش ميگردد.علاقه غالب در تماشاي برنامههاي تلويزيوني مربوط به سريالها و در مورد فيلمها، فيلمهاي جنگي و پرزد و خورد است.
همچنين در مناسبتهاي خاص و جشنها، با جمعآوري داوطلب از خود زندانيان، تئاترهاي ابتدايي و سادهاي نمايش داده ميشود. دسترسي به روزنامه پولي و هزينه آن برعهده خود زندانيان است. اما به غير از برخي روزنامههاي خاص سياسي معمولاً تعداد آن محدوديتي ندارد. روزنامههايي همچون كيهان، آفتابيزد ، ايران و ...
زندان همدان داراي سالن بدنسازي، زمين فوتبال و واليبال در هواخوري است و ورزش همگاني نيز در انجا برگزار نميگردد.
كلاسهاي آموزشي معمولاً كلاسهاي مذهبي و احكام است و كمتر از از كلاسهاي كامپيوتر، زبان و ... خبري است.
كتابهاي درسي براي ادامه تحصيل دراختيار زنداني (با درخواست او) قرار ميگيرد اما كلاسهاي درسي خاصي برگزار نميگردد و زنداني ديده نشده است كه به تحصيلات عالي در درون زندان اقدام نمايد.
ب -3) زندان تبريز:
به گفته زندانيان زندان تبريز، تا چند سال قبل، مجرمين به همه روزنامههايي كه در كشور چاپ و منتشر ميشدند، دسترسي نداشتند، اما امروزه در زندان تبريز ميتوان با پرداخت هزينه از سوي زنداني به هر نوع روزنامهاي دسترسي داشت؛ اما همواره نگراني كه از گذشته در ميان زندانيان براي خريدن و درخواست روزنامهها وجود داشته همچنان برقرار است. آنها گرچه مايل اند ولي چون نميخواهند، روزنامه خواندن آنان دليلي دال بر گرايشهاي ضد اسلامي و انقلابي آنها عنوان شود از خريد و مطالعه برخي روزنامههاي سراسري، ميهراسندو ترجيح ميدهند يك زنداني ساده آن را بخرد تا آنها از روي دست او تقلب كنند و بخوانند.
بازار روزنامه و مجلههاي سرگرم كننده و نه چندان جدي در زندان تبريز، داغ است.
روزنامه جامجم با 78 نسخه، روزنامه ايران با 71 نسخه، همشهري با 14 نسخه، شرق با 7 نسخه، خبر ورزشي با 10، اعتماد با 5، دنياي اقتصاد و اطلاعات با 2 و كيهان و جوان با يك نسخه در رديف اول تا پاياني جدول فروش در زندان قرار دارند.
مهمترين وسيله فرهنگي عمومي زندان، تلويزيون است كه فوتبال، فيلم سينمايي و سريال آن مورد استقبال عمومي قرار ميگيرد. زندان تبريز براي سرگرم كردن زندانيان، تنها يك شبكه ويديوئي داخلي دارد كه در خارج از ماه محرم و صفر، روزانه چند ساعت عصر و شب فيلم و موسيقي پخش ميكند كه زمان آغاز پخش آن از سوي واحد فرهنگي به بندها به صورت تلفني اعلام ميشود.
اغلب اتاقهاي زندان كه حدود دويست نفر گنجايش دارد داراي يك تلويزيون است كه در اين وضعيت معمولاً نميتوان، اخبار شنيد. بندهاي با اتاقهاي كوچكتر نيز داراي تلويزيون خارج از اتاق و در سالن عمومي است كه همه از آن استفاده ميكنند.
اغلب تلويزيونهاي موجود در اتاقهاي زنداني را زندانيان خريداري كردهاند و ميتوانند تنها تا ساعت 22 شب به كانالهاي رسمي نگاه كنند.
كتابهاي هر بند، از كتابخانه ده هزار جلدي زندان تبريز آورده و در مسجد هر بند نگهداري ميشوند. بهدليل آشفتگي چيدمان كتابها، يافتن كتاب مورد نياز در ميان 10 هزار كتاب تقريباً محالاست. اغلب كتابهاي كتابخانه به وسيله خود زندانيان خريداري شده است ولي كتابهاي آن با موضوعات مورد علاقه زندانيان، تناسب چنداني ندارد. كتابهاي مذهبي و تفسير قرآن بيش از نيمي از قفسههاي كتابخانه را اشغال كرده است.
اگر يك زنداني در زندان تبريز طبق قانون بخواهد به هزينه شخصي كتاب وارد زندان كند، سختگيرهاي چندي در مورد وي اعمال ميگردد و حتي ممكن است كتاب او چند روز در قرنطينه زندان باقي بماند تا مجوز آن داده شود.
در مورد تحصيل ممنوعيتي وجود ندارد و تحصيلات حتي عالي نيز در سابقه زندانيان زندان تبريز ديده ميشود. اما عملاً انگيزه ادامه تحصيل، پرورش داده نميشود و زندانيان به ادامه تحصيل تشويق نميشوند.
راديوي يك موج در زندان تبريز با اجازه كتبي مقامات زندان در دسترس زنداني قرار ميگيرد.
ب – 4 )زندان رجايي شهر:
زندان رجايي شهر به مرتكبين قتل عمد و شرارت اختصاص دارد. البته چند زنداني سياسي نيز در اين زندان نگهداري ميشوند.
اتاقهاي رجايي شهر حدود 5 متر مربع مساحت دارد و افراد زنداني ميتوانند با هزينه خود درهر اتاق تلويزيون داشته باشند. البته قيمت تمام شده تلويزيون براي آنها بسيار گرانتراز بيرون است. در بعضي فروشگاهاي بندهاي مختلف، راديوي تك موج به فروش ميرسد كه البته مختص به همه بندها نيست.
همچنين در سالن عمومي، 2 تا 3 تلويزيون وجود دارد كه براي تمامي زندانيان است. سالن آمفي تئاتر زندان، محل نمايش فيلمهاي سينمايي نيز هست. حدوداً دو هفتهاي يكبار فيلم سينمايي پخش ميشود كه هر سانس مختص به يك بند است.روزنامههاي حمايت، كيهان، اطلاعات،ايران و برخي بندها همشهري در زندان رجايي شهر توزيع ميشود كه البته به طور معمول با درخواست زندانيان، امكان داشتن روزنامههاي ديگر وجود ندارد. نكته قابل توجه اين است كه در مواقع خاص سياسي – اجتماعي، توزيع روزنامه بين زندانيان براي چند روز قطع ميشود كه البته اين اقدام بلند مدت نيست.
امكان تحصيل در زندان رجايي شهر در سطوح ابتدايي و عالي وجود دارد و زندانيان ميتوانند به ادامه تحصيل بپردازند كه لازم به ذكر است چندان استقبالي از سوي زندانيان صورت نميگيرد.
نظام تشويقي به دليل نوع خاص زندانيان زندان رجايي شهر، بيش از هر زندان ديگري در كشور، فعال است. زندانياني كه بتوانند شامل برنامههاي تشويقي شوند مي توانند از امكانات كامپيوتر در كتابخانه استفاده كنند يا زمان بيشتري را در سالن ورزش بگذرانند.
زندان رجايي شهر داراي باشگاه بدنسازي مجهزي است كه درآن ميز تنيس روي ميز نيز وجود دارد. زمين واليبال و فوتبال نيز در هواخوري وجود دارد كه زندانيان ميتوانند از آن استفاده كنند.
در هر سالن رابط فرهنگي وجود دارد كه كتابهايي كه ليست آن در كريدور عمومي نصب شده است را به دست زندانيان ميرساند.
همچنين فيلمهاي ويدئويي از تلويزيونهاي عمومي هفتهاي 1 يا 2 بار به نمايش در ميآيند.
نكته مهم و قابل توجه كه لازم است هر چه سريعتر پيگيري شود، عدم تجانس شخصيتي برخي افراد در زندان رجايي شهر ميباشد. لازم است قوه قضائيه و مسئولين سازمان زندانها هرچه سريعتر زندانيان سياسي و عقيدتي را از ميان ديگر زندانيان رجايي شهر كه سابقه شرارت و قتل عمد دارند،جدا نمايد و به جاي ديگري منتقل كند؛ زيرا كه به دليل نوع زندانيها در اين زندان، اساساً فضاي مخوفي بر آنجا حاكم است كه به هيچ عنون نميتوان كار فرهنگي جدي را در آنجا پيگيري كرد.
ب-5 ) زندان قزوين
درزندان قزوين هم كتابخانه در دسترس هست ولي مورد استفاده قرارنميگيرد. تاسال گذشته امكانات فني حرفهاي و آموزش چنداني پيش بيني نشدهبود. از بيرون كسي را براي سواداموزي زندانيان ميآورند ولي خود زندانيان رغبتي براي اينكار نشان نميدهند. كسي هم كه مسئول اين كار است حقوق مكفي دريافت نميكند و توانايي جذب آنها را با روشهاي كارآمد ندارد. ورزش مثل فوتبال و بدن سازي در اختيار هست. ورزش صبحگاهي اجباري است. لذا زندانيان سعي ميكنند به بهانههاي پزشكي از شركت در اين ورزش طفره بروند.
ب -6) زندان كرمانشاه
درزندان كرمانشاه روزنامههاي حمايت، مأوا و جمهوري اسلامي رايگان بين پرسنل توزيع ميشود ولي زندانيان ميتوانند درصورت تمايل پول هر روزنامهاي را كه ميخواهند به مسئولين بدهند تا براي آنها روزنامه مربوطه تهيه شود. بعضي زندانيان عادي به اين ترتيب عمل ميكنند.
براي ورزشهاي واليبال، تنيس، بدنسازي و كشتي وسايل مورد نياز فراهم است و زندانيان طبق برنامه زمانبندي شده ميتوانند از اين امكانات استفاده كنند. ورزشهاي باستاني نيز امكانپذيراست و علاقمندان خاص خود را دارد. در ماههاي محرم وصفر مراسم عزاداري برگزارميشود و زندانيان نيز درآن شركت ميكنند. درطول سال نيز به مناسبت ايام خاص مجالس سخنراني برگزارميشود.
راديو در اختيار زندانيان نيست ولي تلويزيون در همه بندها هست. اما تعداد آنها متفاوت است. در بعضي بندها بيشتر است و بعضي كمتر. مثلاً قرنطينه يك تلويزيون دارد ولي بعضي بندها چند تا تلويزيون دارند. در زندان نظاميان و نيز اردوگاه معتادين كتابخانه وجود دارد و ازطرف زندانيان استقبال ميشود. كساني كه مايلند عضو ميشوند و از مسئول كتابخانه كتاب به امانت ميگيرند و در موعد مقرر برميگردانند.
نكته حائز اهميت اينست كه طبق برآورد يكي از مسئولين اين زندانها مراجعه زندانيان در دو زندان نظاميان و معتادين به كتاب بطور چشمگيري بيش از زندان مختلط بودهاست. اين مسئول دليل اين تفاوت را طبقه بندي بودن زندان ميداند. به نظراو در زندانهاي مختلف كه انواع مجرمين در كنار هم به سر ميبرند. محيط زندان تنش و مشكلات بيشتري دارد. آنها از يكديگر چيزهاي زيادي ميآموزند. بزهكاريهاي اخلاقي بيشتراست. ذهن زنداني بيشتر از زندان طبقه بندي شده به مسائل داخل بند مشغول است. در نتيجه كمتر به فكر مسائل فرهنگي و مطالعه و غيره ميافتند. دليل ديگري كه در اين زمينه احتمالاً بيتاثيرنيست، نوع برخورد و نگاه مسئولين اين زندانهاست. در جاهايي كه مسئول فرهنگي زندان انگيزه بيشتري داشته و از وقت و فكر خود مايه گذاشته نتيجه بيشتري گرفتهاست تا كساني كه صرفاً به اين مسائل به عنوان يك كاراداري و شكلي نگريستهاند.
ب -7) كانون اصلاح و تربيت
نمونه اين مساله كانون اصلاح وتربيت غرب تهران است. قبل از مديريت جديد اين كانون وضع اسفباري داشت. هم به لحاظ امكانات و هم محبط كانون و هم رفتارنوجوانان زنداني. اما با آمدن مديريت جديد امروزه وضع كاملاً دگرگون شدهاست. درآن زمان يكي از كارهاي روزمره نوجوانان زنداني در اين كانون تخريب وسايل و به هم زدن نظم و عدم رعايت مقررات از جمله بهداشت و نظافت فردي و جمعي بود. اكنون خود همان افراد حافظ بهداشت رواني و فيزيكي محيط خودشان شدهاند. دراين كانون همه نوع كلاس و كارگاههاي آموزشي ازقبيل كامپيوتر، نويسندگي، پرورش گياه ، پرورش قارچ، گلدوزي، سفالگري و ساير رشتههاي هنري دايراست و مهمتراينكه با افراد كه اكثرا با وضعيت نابهنجاري وارد آنجا ميشوند چنان رفتارميشود كه آنها شخصيت بحران زده و گمشده خود را بازيافته و با وضعيت نرمالي به بيرون ميروند. حتي برخي از آنها در بيرون سراغ استادكارهاي رشتههنري كه آموختهاند ميروند و به صورت شاگرد براي آنها كارميكنند و زندگي شرافتمندانهاي را در پيش ميگيرند. كامپيوتر، كتاب و وسايل آموزشي در اختياربچهها هست و به خوبي از آنها استفاده ميشود. مسئولين اين مركز روابط صميمانهاي با بچهها دارند و ارتباط دروني خوبي با آنها برقرار كردهاند.
چند سال پيش آقاي خاتمي رييس جمهور از اين مركز بازديد داشت. نوجوانان پرورش يافته اين مركز براي حاضرين نمايشنامهاي حاكي از سرنوشت و وضعيت خودشان را اجرا كردند و چنان افراد را تحت تاثير قرارد دادند كه همانجا رييس جمهور دستور ساخت يك سالن تئاتر و سينما را براي اين مركز صادركرد كه بلافاصله شروع به ساخت آن شد و اكنون در مراحل پاياني است.
دراين مركز از همه نيروهاي فرهنگي براي حل معضل بچهها استفاده ميشود. روانشناسان مجرب به كار گرفتهميشوند و روي تك تك بچهها و مشكلات روحي شان كار علمي و صبورانه ميشود. بطوري كه از افراد شرور انسانهايي هنرمند و متين ساخته ميشود.
اين نمونه نشان ميدهد كه در چارچوب همين امكانات و قوانين موجود اگر مدير انگيزهمند وشايستهاي وجود داشتهباشد ميتواند كارهاي بزرگي انجام دهد.
اما نكتهاي كه حائز اهميت است اينكه باتوجه به وضعيت سواد زندانيان كه طبق آخرين آمار تنها نزديك به 12% آنان درحد ديپلم و 3% بالاترازديپلم هستند و اكثريت قابل توجهي نزديك 56% آنان بيسواد يا در حد ابتدايي باسوادند، روشن است كساني كه به هردليل تحصيلات بيشتر از ابتدايي ندارند اغلب اهل مطالعه كتاب و روزنامه نيستند. حتي تحصيلكردههاي در حد سيكل و ديپلم نيز درصد كمي به مطالعه كتاب علاقه نشان ميدهند. بنابراين براي تاثيرگذاري فرهنگي روي چنين افرادي بايد از وسايل سمعي و بصري بيشتر استفاده كرد تا وسايل نوشتاري . مسئولين فرهنگي بايد با توجه به اين واقعيت از فيلم و تلويزيون و ويدئو و تئاتر و موسيقي و هنرهاي تجسمي براي پركردن اوقات زنداني و اثرگذاري روي او بهره بگيرند. ضمن اينكه شايد مقدمه كارفرهنگي اين باشد كه روي سواداموزي و بالابردن سطح تحصيلات و معلومات آنان برنامهريزي كنند.
ج) در پايان
پيشنهاد مشخص انجمن دفاع از حقوق زندانيان درباره حقوق فرهنگي زندانيان، اجراي دقيق و كامل مواد مربوط به حقوق فرهنگي زندانيان در آئيننامه سازمان زندانها با اصلاح ماده 78و 152 است. توجه به اين مسئله نيز حائز اهميت است كه حقوق فرهنگي زندانيان حق انساني آنهاست كه به بهانههاي مختلف نمي توان از آن چشمپوشي كرد.
خاطرهگويي و خاطرهنويسي در زندان، برگزاري كلاسهاي گوناگون جهت كسب مهارتهاي هنري و گرفتن پروژههاي هنري از شهرداري و ديگر مراكز عمومي براي زندانيان، برگزاري نمايشگاهي از محصولات فرهنگي زندانيان، جلسات نقد و گفتوگو ميان زندانيان درباره سريالها وبرنامههاي تلويزيوني و ... از جمله اقداماتي است كه ميتواند به تقويت فضاي فرهنگي زندان ياري رساند. در پايان اين گزارش بايد به نكتهاي اشاره كرد . كميته پژوهشي انجمن دفاع از حقوق زندانيان، مطلوب ميداند كه بتواند با داشتن ارتباطي مستقيم با زندانها،مطالعات خود را از طريق تحقيقات ميداني كسب نمايد و زبان گزارشات خود را متكي به آمار و مشاهدات دقيقتر و مفصلتر نمايد تا به بهبود وضعيت زندانها كمك بيشتري نمايد؛ اما افسوس كه اين امكان تا امروز حاصل نشده است. به اميد آن روز.