دوشنبه 26 اردیبهشت 1384

دیپ لماسی یا دیپ ملا سی، اسد مذنبي

رسانه ها لاپرت داده اند که جایزه پطر کبیر به سفیر ایران در روسیه اعطا شد. ولله از دولت روسیه باید گله مند بود زیراخیلی کم لطفی کرده اند چون مرحوم پطرکبیر سالها تلاش کرد و زحمت کشید اما نتوانست دریای خزر را از چنگ ایرانی ها بدرآورد اما دولت فخیمه جمهوری اسلامی توانسته بدون خونریزی دریای خزر را از دست ایرانیان خارج کرده و به کشور روسیه بسپارد.

سیاست خوارجی

ولابد ملت ایران فی الجمله بعد از مشاهده دستگاه فخیمه و مملکت برباد ده " سیاست خوارجی " جمهوری اسلامی از دشنام دادن بر فتحعلی شاه قاجار و ولیعهدش عباس میرزا احساس ندامت می کند که " از خدمتکاران و لشکریانش می خواست که به مقرری ششماهه از سال قناعت نموده ، شش ماه دیگر را به استخلاص مسلمانان خوی واگذار دولت نمایندو آنچه از طلا جات در میان اولاد و عیال ایشان بود جمع فرموده به تحویلداران دولت روس دادند با این وجود دویست هزار تومان باقی مانده بود. "

استاد مجتبی مینوی به نقل ازکلنل مکدونالد می نویسد : موقع پرداخت کرور هشتمی من در تبریز بودم . شاهزاده عباس میرزا هیچ پول نداشت ، ازفتحعلی شاه تقاضای پول کرد و او فقط صد هزار تومان قرض داد. برای باقی وجه عباس میرزا مقداری از جواهرات خود را نزد روسها گرو گذاشت که آفتابه لگن مرصع و یک جفت شمعدان طلا از آن جمله بود.

زیرا حداقل عباس میرزا برخلاف مقام شامخ ولایت فقیه ، چون به خلوت می رفت اصلا و ابدا آن کار دیگر نمی کرد. محمد هروی صاحب تاریخ هرات می نویسد :

چون سال 707 (هجری قمری) درآمد ، دراین سال ملک مرحوم فخرالدولة والدین – طاب ثراه و جعل الجنة مثواه – حکم فرمود که عورات( خانم ها ) به روز از خانه بیرون نیایند ( یعنی به زبان امروزی بخشنامه صادر کرد که با بی حجاب ها و مانکن های خیابانی برخورد خواهد شد ) و هر عورتی که بیرون آید شمس الدین قادسی که محتسب است ( قاضی مرتضوی لعنة الله علیه ) چادر او را سیاه کند ( مثل پاره کردن مانتو های چاکدار) و او را سربرهنه به کوی ها برد تا تجربه دیگران باشد و نو حه خوانان و مخنثان ( لسان فرنگی " گی " ) را به ماتم ها منع کرد . ( چون می دانند که هدف از رفتن به شام غریبان چیست ) و شرابخواران را بعد از حدود شرع نبوی ( کابل و شلاق نوش جان کردن ) به کار گل کشیدن و خشت زدن مامور گردانید و با وجود این همه امر به معروف و نهی از منکر ، البته هر شب آواز چنگ و نغمه عود شنیدی و شراب صافی نوشیدی!( اگر در عصر حاضر بود می نوشتند سه تار زدی و بست شاپوری کشیدی ) و درعهد دولت او چهل شاعر نامدار مدح او گفتند . ( تا بعد ازارتحال ، بنام وی چاپ شود و کسی که جملاتش فعل و فاعل نداشت بسراید که : به خال لپت ای دوست من گرفتارم ....

دامگه جناب اتم

وحالا ایرانی ها بار دیگر مبهوت هنرنمایی دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی و رئیس آن دستگاه یعنی ملا محمد ژوکوند درعرصه دیپ ملاسی یعنی دامگه جناب اتم شده اند ، ملا محمدی که نشان داد نه طبیب اقتصاد بیمار ایران تواند بود و نه امامزاده ای که بتوان بدان دخیل بست وتنها کرامتش لبخندی است تلخ به ریش میلیون ها جوان ایرانی که گرچه دلشان ریش است اما هنوز صورت به ریش نیالوده اند .

وعنقریب است که سربازان گمنام و شناخته شده ولایت امر تحت ریاست با سعادت این دستگاه دیپ ملاسی که البته رئیس کل آن جناب مقام شامخ ولایت می باشد ، یکبار دیگر در " غزوة البوشهر " به جنگ اتمی با ینگه دنیا بروند که دراین دستگاه شیطان بزرگ خوانده می شود.

اما سید شنگول بی بهره از هنر دیپ لماسی و گرفتار دام دیپ ملاسی سکه 500 ریالی اش نخواهد افتاد ( سکه های دو ریالی مدت هاست که به لقا الله پیوسته ) که اگر جناب حضرت گلپایگانی نسخه گردان بیت رهبری ملا علی رهبر را تشویق به جنگی با هسته و بی هسته با شیاطین می کند خوب می داندکه عود سرطان طحال مبارک رهبر معذب انقلاب احتیاج به گریه و زاری و منبر دارد و چه چیزی بهتر از جنگ و شهادت و گردان های استشهادی و دختران زیتون وشربت های گوارای شهادت ! تاارتش بیست میلیونی یکبار مصرف که تاریخ اعتبارشان منقضی شده و فعلا آنها را برای مصرف داخلی در سرد خانه انصار نگه داشته اند لبی تر نمایند و از این رهگذراز شر جوانان بیکار ، مطبوعات یاغی و بحث های الحادی جامعه مدنی نیز خلاصی یابند چرا که انتخابات بین الفقها که علی الظاهر ریاست جمهوریش خوانند درپیش است و ملت عاصی ممکن است گر بگیرد و دستگاه ولایت فقیه را به آتش بکشد.

شکست های پی درپی سیاست خارجی

بدنبال شکست های پی درپی سیاست خارجی که مبین سیاست نداری و ترجمه نعل به نعلی است از وصیت نامه امام راحل که می فرمود " مردم جاهل و ناقصند و ناکامل اند – ولایت فقیه ص 58 " . فقها برآنند تا یکبار دیگر در غزوة الاتم ، شیطان بزرگ و مخالفین داخلی را با توسل به دعای معروف طهارت آقای مجلسی تارومار نمایند که می فرمود " اللهم کما اطعمطنیه فی طیبه ، فخرجه منی خبیثا فی عافیه – حلیة المتقین ترجمه : بارالها همه آن چیز هایی را که با خوشی خورده و نوش جان کرده ام با خوشی و خرمی دفع شود ... تا انشاالله نظام از شر آنها خلاص شود !

شاه سلطان

می نویسند در هنگامه لشکر کشی محمود افغان ، شاه سلطان حسین کسانی را سراسیمه به دنبال علما فرستاد . در آن هنگامه جنگ بحث شدیدی بین علما بر سر کشمش پلو در جریان بود . مخالفین استدلال می کردند که چون در کشمش پلو دوسوم کشمش تبخیر می شود بنابر این حرام است . موافقین می گفتند چون این تبخیر مع الخیر است ( پلو هم مثل جنگ بقول حضرت امام منبع خیرات است ) بنابراین حلال می باشد و به فرستاده شاه گفتند نگران نباشید ما دعا می کنیم لشکرملا زعفران سنگ شوند. حالا فقها برآنند تا یکبار دیگر گردان های استشهادی را بفرستند روی مینای عزیز! چرا که کمیته جهانی الاغ ها با شنیدن خبر لشکر کشی ولی فقیه جهت نبرد با جناب اتم ، طی اطلاعیه ای کراهت خویش از رفتن به روی مینای عزیزرا رسما به نماینده محترم ولی فقیه در امور اصطبل ها اطلاع داده اند و این اینبار نه اگر آهنگران حتا اگر مایکل جکسون نیز بخواند نقد جان شیرین را به نسیه حوری بهشتی نخواهند داد که آیت الله دستغیب در وصف آن گوید " لوء لوء دست نخورده برفی حوریانی هستند که دوازده هزار نوکر دارند " ! باز بگویید ولی فقیه مزاح نمی کند .

اما وقتی معیار گزینش دانشجو و کارگر و کارمند آگاهی بر اقسام طهارت باشد ، لاجرم دیپلمات ملا محمد بیک خواهد بود .

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

می نویسند :

" به سفیرشاه سلطان حسین خبر دادند که روز دوم فوریه برا ی شرفیابی به حضور لویی چهاردهم تعیین شده است . محمد رضا بیک پیغام داد که چون روز دوم فوریه نحس است بهتر است روز هیجده فوریه که ساعت سعد است وقت شرفیابی تعیین گردد... درآن هنگامه شور و هیجان و تشریفات رسمی ، سفیر شاه سلطان حسین هوس قلیان کشیدن می کند و غلامی سواره رکاب به اسب زد و غلیان را که آب آماده داشت با تنباکو پرکرد و آتش روی آن گذاشت و سفیر به راحتی قلیان کشید.

... رفتار سفیر برای مردم پاریس عجیب و تماشایی بود . آنها از اینکه می دیدند هنگام ظهر اذان گوی سفیر از پنجره اذان می گوید و یا برای به حمام رفتن شاطر حامل قلیان با خود حرکت می دهد به حیرت افتاده بودند... در طی مدتی که مردم پاریس برای دیدن سفیر سرودست می شکستند او معشوقه شانزده ساله خود را ( جناب سفیر پنجاه و اندی سن داشته اند) بنام مارکیز دپینه روسی را از میان آنان انتخاب و با وی ازدواج نمود " ( شاه سلطان حسین – تالیف پناهی سمنانی ص 122 -123)

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/22692

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'دیپ لماسی یا دیپ ملا سی، اسد مذنبي' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016