جمعه 2 اردیبهشت 1384

دادخواهی دیگری به خون کشیده شد! کوروش گلنام

به هر شکلی که بخواهیم به خیزش خونین چند روز گذشته شهرهای استان خوزستان نگاه کنیم، دو مورد مهم را نباید فراموش کنیم:
1 ـ پایه اساسی این رویداد خونین، فقر، نابسامانی، زورگویی، ستم گری و پایمال کردن حقوق مردم این استان به ویژه ایرانیان عرب زبان وسیله حکومت گران است؛
2 ـ اگر حتا کسانی نیز به عنوان "تجزیه طلب"(آنگونه که حکومت گران ادعا می کنند) در این درگیری خونین وجود داشته اند اما این خیزش نیز همآنند خیزش های بسیار دیگر دراین سال های سیاه، همگانی بوده وهرگز به هدف تجزیه نبوده و این از ناچسب ترین تهمت هایی است که دستگاه های مافیایی حاکمیت برای سرکوب خیزش مردم به آن وارد کرده اند.
همآنگونه که بسیاری هم میهنان به درستی به میان آورده اند اگر عرب های ایرانی خواستار تجزیه خود از خاک ایران بودند که بهترین مجال را در جنگ با عراق به ویژه در آغاز جنگ و اشغال خرمشهر به دست آورده بودند، پس چرا آنروز از آن بهره نگرفتند و جوانان خوزستانی در راه باز گردان خرمشهر به آغوش میهن آنهمه جانفشانی کرده و آنهمه آسیب جانی و مالی و آوار و خرابی و دربدری و سختی را تاب آوردند؟ حتا در زمان یورش عراقی ها به خرمشهر، آن شهر به سادگی به دست عراقی ها نیافتاد و جوانان پر شور جنوب ایران، با کمترین امکان ها، حماسه هایی از پایداری آفریدند. و مگر عراقی ها عرب نبودند؟
اما این می تواند درست باشد که:
26 سال حکومت سرکوبگر اسلامی و فشار های توان فرسایی که به مردم وارد نموده وزندگی آنها را به جهنمی تبدیل نموده است، با امتیاز های ویژه ای که برای "خودی ها" به وجود آورده، پی درپی به مال و جان مردم دست درازی کرده، همه گونه تجاوز به حقوق آنها انجام داده، جوانانشان را به ویژه به اعتیاد کشانده، دختران و زنان را از زور فقر و ناچاری به تن فروشی سوق داده، فساد، بیکاری، تملق و چاپلوسی، دروغ گویی ونیرنگ و کلاه برداری و در نتیجه تباهی و سقوط اخلاقی، سنگ دلی و خشونت را رواج داده و چه بسیار خانواده ها را متلاشی نموده است. در نتیجه چون روز روشن، به اختلاف های قومی در میان ایرانی ها در ناحیه های کم امکان تری چون کردستان، بلوچستان، ناحیه های به ویژه عرب زبان خوزستان و..دامن زده است. و همین نامردمی ها انگیزه ای شده است تا به تعداد کسانی که اندیشه جدایی در سر داشته اند، امروز افزوده شده باشد. آیا وجدانن با زور و ستمی که به ویژه بر این بخشهای ایران بکار رفته است، اگر دسته و گروهی نیز خواست جدایی را به میان بیاورند، راه دوری رفته و حق ندارند که چنین کنند؟ اما پرسش امروز این است که مگر در این خیزش خونین تنها عرب های ایرانی شرکت داشته اند؟
از این گذشته، مشتی ملای مفت خور و بی خرد و زیاده وبیهوده گو و دشمن ملیت و فرهنگ ایرانی که نمی توانند چشم داشت مهر و دوستی از مردم ایران داشته باشند! و از چنین حکومت بدنام و سیاه کاروسرکوبگری نیز، که سرزمین ایران و حکومت بر آن را ملک پدری خود می داند، که نمی توان چشم داشت درنده خویی و جنایت هر روزه نداشت! مردم خوزستان را به خاک و خون کشیدند چون ندای دادخواهی و آزادی سر دادند. آنها را به خاک وخون کشیدند چون از هر تکان و جنبشی هراسان هستند. سراسیمه وبا تمام توان و به جنگ مردمی فقیر و بی چیز رفتند تا قدرت نا مشروع خود را اندکی بیشتری پایدار سازندو لابد پیروزی کنونی و کوتاه خود در این نبرد نابرابر و وحشتناک را نیز جشن گرفته اند! این سرکوب بیرحمانه و خونین نمی تواند بدون دستور دولت پنهان و خود خامنه ای انجام گرفته باشد.
همبستگی ملی
در این جا بایداز همه ایرانیان، کوشندگان و تلاش گران آزادی خواه خواست که بسیار هشیارانه تر دست به واکنش بزنند. درست بر خلاف خواسته رژیم فتنه گر و جنگ افروز و در این هنگامه سرنوشت ساز میهن، می بایست بیش از هر زمان دیگری بر همبستگی ملی و یکپارچگی ملی تاکید ورزید. ایران یک کشور چند فرهنگی است. اصل را باید بر حق آزادی برابر برای همه شهروندان ایرانی در هر لباس و زبان و فرهنگی که هستند و تساوی همگی، از بالاترین کس تا پایینترین کسان در برابر قانون دانست.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

در آینده ایران، اداره وبرنامه ریزی های ناحیه ای و ساز و کار هر ناحیه وسیله مردم ساکن همآن ناحیه، با برخورداری از کمک های ویژه برای مردمان بی چیز، بیکار و گرسنه آن، باید شناخته شده و یکبار برای همیشه به اجرا گذاشته شود. ایرانی ها کمترین اختلافی در باره سرزمین مادری خود با یکدیگرندارند. چه کرد باشیم چه ترکمن، چه عرب چه آذری ، چه بلوچ چه فارس، نه تنها اختلاف نداریم بلکه برای درمان یک "دردمشترک" که همآنا رهایی برای همیشه از بند ستم و استبداد و فرمانروایی های فردی و خود کامه و خود خواهانه و دوری از تمرکز گرایی تاریخی و ایجاد ساز و کار تازه، نوین، پیشرفته و دموکراتیک است، بسیار نیز با هم همبستگی و هم اندیشی داریم. ما ایرانی ها بر خلاف دیدگاه های کسانی از هم میهنان، هیچ گاه تا این اندازه در بر خورد با گرفتاری های دامن گیر جامعه استبداد زده ایران، به یکدیگر نزدیک نبوده ایم. نمونه روشن آن بر خورد با تلاتش برای همه پرسی و انتخابات آزاد است که گروهای بسیاری با گوناگونی در باور و اندیشه را در بر گرفته است که خود به یک رویداد سیاسی تاریخی تبدیل شده است. ما امروز از این مهم نیز به خوبی آگاهیم که بزرگترین دشمن ما دولت پنهان ومافیای های حاکم در "ج" اسلامی است که باید به هر شکل که خود مردم درست بدانند، ریشه اش را براندازیم.
خواستاران جدایی
در میان ما حتمن خواستاران جدایی وتجزیه از ایران نیز هستند اما شاید در کمترین اندازه ممکن نسبت به هواخواهان زندگی مسالمت آمیز، برابر و انسانی در ایران و در کنار یکدیگر. حتمن این نیز می تواند درست باشد که به دلیل حساب و کتاب های سیاسی، آتش افروزی هایی برای جدایی پاره هایی از سرزمین ما از بیرون از مرزهای ایران نیز به وجود بیاید؛ اما نیز این نیز درست است که بانی و دلیل حقیقی آن استبداد، بی خردی، بی کفایتی و دیوانه سری های حکومت گران در درون ایران است. حتا اگر بپذیریم که جدایی خواهانی نیز هستند، آنها نیز در چنین هنگامه ای که می رود نتایج 26 سال درد و شکنجه و تحقیر مردم ایران به پایان خود نزدیک شود و ملایان فتنه گر به زیر کشیده شوند، نمی توانند به مردم ایران، که خود قربانیان ستم گری های این رژیم هستند، پشت کرده و در گرماگرم این نبرد سرنوشت ساز، از پشت به آنهاخنجر زده و نفرت خود از رژیم را بر سر مردم ایران خالی کنند.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/21411

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'دادخواهی دیگری به خون کشیده شد! کوروش گلنام' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016