با نزديك شدن به انتخابات نهم، موضعگيريها و يارگيريهاي سياسي هر روز شفافتر ميشود. بسياري از كانديداها خود را مبني بر شركت در انتخابات اعلام كردهاند. اما هنوز عدهاي از كانديداهاي احتمالي كه صحبت پيرامون آن بسيار است، تصميم جدي خود را اعلام نكردهاند. در اين ميان گروهها و جناحهاي سياسي سرگرم چانهزنيهاي سياسي براي معرفي كانديداي موردنظر خود هستند و حرفهاي ضد و نقيض بسياري شنيده شده. گفتوگويي كوتاه با احمد شيرزاد عضو دفتر مركزي حزب مشاركت و فعال سياسي پيرامون انتخابات نهم درپي ميآيد:
با وجود تعداد كانديداها، عرصه انتخابات آينده را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
اگرچه تعداد كانديداها زياد است، اما من فكر ميكنم حضور بيش از شش يا هفت كانديدا در انتخابات آتي، بيمورد باشد. آمدن كانديداها در هر دو جناح سياسي به تعداد بالا چندان موضوعيت ندارد. اين امر تنها باعث شلوغتر شدن فضاي سياسي ميشود. البته تعداد كانديداها منعي ندارد، اما به لحاظ عقل سياسي، بيمورد است. ميتوان پيشبيني كرد كه بسياري از كانديداهاي حاضر نتوانند بيش از 500 هزار رأي بياورند. در واقع با زياد بودن تعداد كانديداها احتمال بسياري هست كه شاهد پخش رأي باشيم كه اصلاً وضعيت خوبي نيست. حدس من اين است كه پراكندگي آرا در كانديداها زياد باشد. اما اگر رقابت اصلي بين شش، هفت نفر باشد، آن وقت اوضاع متفاوت ميشود.
باتوجه به انتخاباتهاي پيشين و وضع موجود كشور نتيجه را به نفع جناح خاصي مي توان تصور كرد؟
الان به هيچوجه نميشود نتيجه انتخابات را پيشبيني كرد. زمان زياد تا انتخابات مانده، بهويژه كه آمدن يا نيامدن برخي از كانديداها هم هنوز مشخص نشده است. واقعيت اين است كه تحولات اجتماعي قابل پيشبيني نيست. اما در حال حاضر جامعه به تدريج تحليل را آغاز كرده. اين تحليل از ميان افراد نخبه و انديشمند آغاز شده و به مرور تا سطح عمومي جامعه هم نفوذ ميكند.طبيعي است كه در سه، چهار ماه آينده، جامعه به مرور داراي ذهنيت فعال ميشود و به مرور به عرصه انتخابات وارد شده و در فعل و انفعالات آن دخالت ميكند. به هرحال من فكر ميكنم تصور اينكه جناح راست بتواند منحني پيشرفت خود را ادامه دهد و همانگونه كه در انتخابات شوراها و مجلس موفق شد، دوباره نتيجه لازم بهدست آورد، غلط است. خيلي بعيد است كه آنها دوباره بتوانند موفق شوند. اگر هم اين نتيجه را بخواهند بهدست آورند، طبيعتاً راه بسيار دشواري را پيشروي خود دارند. آنها دچار ركود شدهاند. واگرايي كه در جناح اصولگرايان انجام گرفته كارشان را دشوار كرده است. در مجموع من فكر ميكنم كه جناح راست نتواند با كانديداهاي خود بيش از 50 درصد رأي بياورد.
مطرح شدن قاليباف بهعنوان كانديداي احتمالي اصولگرايان را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
درك گفتمان جناح راست مقداري دشوار است. بايد تحليلگران سياسي اين موضوع را تحليل كنند. در واقع گفتمان بين اصولگرايان گفتماني شناخته شده است. ادبياتي كه آنها استفاده ميكنند، معاني خودش را دارد. جناح راست عموماً حرف آخر را اول ميزنند. اما تجربه نشان داده كه در اصولگرايان كسي نميتواند، حرف نهايي و قطعي را بزند. آنها تنها يك گروه هستند در حالي كه گروههاي ديگري هم هستند كه ميتوانند در اين عرصه تأثيرگذار باشند. جناح راست ساز و كار دموكراسي براي تعامل با همديگر ندارند. نوع ادبيات آنها متفاوت است. فرمول موجود در اصولگرايان، مشخص است. فرمول آنها، ريش سفيدي است.
حضور چند كانديدا محرض نشده كه، هاشمي رفسنجاني هم جزو آنهاست. با وجود آنكه بسياري از محافل نزديك به هاشمي خبر از كانديداتوري او ميدهند، اما خود هاشمي اعلام ميكند كه هنوز تصميم نگرفته. دليل تصميم نگرفتن هاشمي چيست؟
خب، اين سؤال را بايد از خود ايشان پرسيد. چرا ايشان اعلام نمي كند كه براي انتخابات ميآيد يا نه، شايد بخاطر اين است كه معيارهايي دارند. من البته نميدانم معيارها و پارامترهاي ايشان چيست. اما حتماً ايشان دليلي يا دلايلي دارند. آنچه كه موردنظر ماست، اين است كه ما از حضور هر كانديدايي كه به تكثر سياسي كمك كند استقبال ميكنيم. من فكر ميكنم كه اين تنوع و تكثر چندان بد نباشد بهويژه اينكه تفكر سياسي جامعه را هم بالا ميبرد. با وجود تكثر جامعه مجبور خواهد بود كه دقيقتر فكر كند و انتخاب درستي انجام دهد. اگر آقاي هاشمي و ديگران بيابند، يك وزنكشي سياسي انجام خواهد گرفت اين وزنكشي چيز بدي نيست و ميشود براساس آن تصميم گرفت.
حضور هاشمي در اين دوره از انتخابات، ميتواند پديدهاي مثبت باشد. ميتواند جامعه را حركت دهد. چهرههاي ديگري هم هستند كه ميتوانستند حضور يابند كه تحرك اجتماعي بيشتري ايجاد كنند.
اينكه چرا آقاي هاشمي، نظر نهاييشان را اعلام نميكنند، شايد به خاطر همان معيارها و پارامترهايي باشد كه به آن معتقدند. بي ترديد، حضور هاشمي، وزن انتخابات را افزايش ميدهد و به غير از رقابتي معمولي، فضايي را شكل ميدهد تا حرفهاي دقيقتر در عرصه انتخابات به ميان آيد. ما از رقابت با هاشمي استقبال ميكنيم. انتخابات روشهاي قانوني خودش را دارد و در اين عرصه حضور كساني چون هاشمي، معين و كروبي و رضايي و ... ميتواند فضايي براي تعامل بيشتر فراهم نمايد
من فكر ميكنم در جناح اصولگرا چنين تفكري وجود ندارد. آنها حضور هاشمي و معين را نوعي بر همزدن فضا ميدانند. اما يك فعال سياسي، به روشهاي قانوني كار ميكند. اصولگرايان همواره دوست دارند كه در يك بازي، از پيش برنده باشند. آنها تلاش ميكنند صحنه رقابت را آنگونه كه ميخواهند بچينند و يك بازي از پيش برده را شكل دهند. با توسل جستن به اعلام نظرهاي غيرقانوني و غيررقابتي و برنامههايي از اين دست برخي از اصولگرايان حضور هاشمي را بر نميتابند. اين احساس آنها در مورد معين و برخي ديگر از كانديداها هم وجود دارد. اما ما ديدگاهمان متفاوت است. انتخابات برايمان يك بازي قانوني و ارزشمند است و آمادهايم تا وارد شويم. چرا كه يك چيز مبارك و ميمون است و اگر عادلانه باشد، نتيجهاش به نفع جامعه است. اگر آقاي هاشمي در انتخابات باشد يا نباشد، در هر صورت ما آماده رقابتي آزاد هستيم. يك فعال سياسي هيچوقت از رقابت نگران نيست.