سه شنبه 6 بهمن 1383

گزارش فرستاده ویژه روزنامه لوموند روز بعد از انتخابات اولین ریاست جمهوری ایران دربهمن سال 1358، تهیه از م. اسماعیلو

لوموند 26و27 ژانویه 1980 (6 و 7 بهمن 1358)
از فرستنده ویژه در تهران

پیروزی حتمی آقای بنی صدر در دور اول

آقای ابوالحسن بنی صدر وزیر اقتصاد ایران از پیروزی با اکثریتی بسیار وسیع در اولین دور انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران برخوردار شد.
طبق آمار غیرنهایی که روز شنبه از طریق رادیو و خبرگزاری پارس پخش شد، در انتخابات جمعه او، با 70 درصد آرا از دریادار مدنی وآقای حسن حبیبی جلو افتاده است. در شهر مقدس قم 83 درصد آرا به آقای بنی صدر داده شد و تنها 10درصد آرا به آقای حبیبی. شرکت در انتخابات خیلی وسیع بود، بغیر از کردستان بخاطر دستورالعملهای سازمانهای خودمختار.
«درود بر بنی صدر!». صدای فریادها از دیوارهای ساختمان آهنی و فولادی 212 خیابان آپادانا که ستاد انتخابات کسی که دیگر میداند اولین رئیس جمهوری ایران خواهد شد بگوش میرسد. لیموزین ضد گلوله آقای بنی صدرهنوز پارک نکرده، حدود ده محافظ مسلح از ماشین دومی خود را بسرعت به در ساختمان می رسانند تا راهی از بین جمعیت طرفداران برای کاندیدا فراهم آورند. شور و شوق بیش از حدی است: دست دادنها، روبوسیهای طولانی، به شانه یکدیگر زدنها. موج انسانی آقای بنی صدر را حول می دهد می بلعد و می برد.
آقای احمد سلامتیان یار تبعیدی پاریسی اش و گرداننده مبارزات انتخاباتی بسبک «امریکائی»، او را از دفتری به دفتری دیگر می برد تا کاندیدای خوشوفت از هر یک برای سهمی که در پیروزی او داشتند، تشکر کند. دختران جوان با جین اما با داشتن روسری محجوبانه و معمول، از او امضا می خواهند.
در بخش تبلیغات، دیوارها از آفیشها پر شده و زمین پر از اعلامیه های او و ... یا مخالفانش است. در بخش سنجش افکار، دیوارهای دفتراز نقشه های ایران با پونزهای رنگارنگ سوراخ شده و از تابلوهای ارقام و گرافیک، فرش شده اند که در آنها تحول هفته به هفته، شهر به شهر، واستان به استان، محبوبیت کاندیداهای اصلی مشاهده می شوند.
ساعت 5 و نیم بعد از ظهر است و دور اول در نیم ساعت دیگر خاتمه خواهد یافت. اما مسئول سنجش افکار قادر است به آقای بنی صدر حدود درصد رایی که دریافت کرده را بدهد: 75 درصد در تهران، 85 درصد در استان اصفهان، 86 درصد در مازندران و گیلان، 90 درصد در شهر محل تولدش، همدان. جوانهایی که دور او هستند، شعاری که با الفاظ بازی می کند «بنی صدر صد در صد » و در طول مبارزات انتخاباتی از استقبال زیادی برخورداربود، سر می دهند.
چهرهء برنده انتخابات رنگی می شود، چشمها، پشت عینکهای پولکی، از خوشحالی برق می زنند. مصطفی انتظاریون همکار و دوست جدایی ناپذیر او و همچنین یار تبعیدی پاریسی اش با تاثر بسیار به ما می گوید: بیشتر ازپیروزی است، یک سیل است!
این مطلب را، ما در عمل در بازرسی به دفترهای رای گیری انجام دادیم، مشاهده کردیم. شرکت در همه جا وسیع بود: در همان ساعات اولیه صبح، صفهای تمام نشدنی از مردان و زنان که با نظمی چشمگیر برای ملتی که تازه دمکراسی را تمرین می کند، تشکیل شده بود. رای مخفی بود اما شماری از رای دهندگان دلایل رای خود را با ما در میان گذاشتند.
چرا آقای بنی صدر؟ جوابها محله با محله متفاوت بود گرچه بیشتر می گفتند که او را از طریق نوشته ها و سخنرانی های بی شمارش «خوب می شناسند». معلمی می گوید:« بنی صدر یک اقتصاددان قابلی است که می تواند مشکلاتمان را حل کند». یک کاسب بازار می گوید: «بهره بانکی را از 14 درصد به 4 درصد کاهش داده». یک سرپرست ساختمانی می گوید:« او با اسلام و کارگران مساعد خواهد بود». یک بیکار (در حلبی آباد جنوب شهر) می گوید:« به ما قول کار و خانه داده و در ضمن ضد امریکایی ها است ». او همچنین قول داده که «زمین مال کسی است که کار می کند» و به این دلیل 96 درصد آرا، در احمد آباد، دهی نزدیک تهران، به او داده شده است.
در محله یهودی نشین عولادجان، آقای بنی صدر اکثریت آرا را کسب کرده است. یکی از شخصیتهای جامعه یهودی به ما می گوید: « او یک لیبرال است، یک انسان با تسامح است». در عوض کردها، ترجیحشان را به آقای حسن حبیبی دادند حتمآ بخاطر واداشتن حزب دمکرات کردستان و حزب کمونیست توده. آقای بنی صدر در تفسیر اولین نتایج انتخابات، به ما گفت «رئیس جمهور مستضعفان و اقلیتها خواهم بود».
نتیجه انتخاب آنچنان حتمی بحساب می آید که یک مراسم کوتاه «انتصاب» جمعه شب در ستاد انتخاباتی در خیابان آپادانا برقرار شد. در بین اعضای خانواده اش برادرش، خواهرش، شوهر خواهرش، خواهرزداه ها و برادرزاده خویش و خانومش و همکارانش، او در زیر آفیش بزرگی که در آن با حروف چاپی می شد خواند «آقای رئیس جمهور، آقای بنی صدر» از ملتی «که به من رای داد» قدر دانی کرد. در حالی که سینی ها در فضا می چرخید، حضار برای «سلامتی امام خمینی و اولین رئیس جمهور» صلوات فرستادند.

«برغم تهمتهای خیلی کثیف»

همراه با غرشی از کف زدنها، آقای بنی صدر سوار لیموزینش می شود تا به منزل امام برود. آقای بنی صدر می گوید:« این یک انتخاب نیست یک انقلاب است، برغم عدم بیطرفی فضاحت بار رادیو و تلویزیون، تبلیغات فریبنده مطبوعات بزرگ، مخالفت روحانیون بلندپایه و مبارزه ای که حزب جمهوری اسلامی علیه من پیش برد، در واقع یک مشت روحانی فاشیست که خود را به دروغ مقلد امام اعلام می کنند و نیز برغم تهمت بارانهای خیلی کثیف، ملت مرا انتخاب کرد ».
برخوردها در طول مبارزات انتخاباتی پرشمار بودند. اعلامیه های امضا نشده و یا به امضای سازمانهای ناشناخته به نوبت آقای بنی صدر را به مهره فرانسه یا اسرائیل متهم کردند. طبق یکی از این نوشته ها، حتی آقای بنی صدر مخفیانه به بیت المقدس رفته و گلدا مایر، نخست وزیر وقت، او را به حضور پذیرفته. طبق یک فحشنامه دیگر، پدر او که از قرار آیت الله محترمی است، همکار ژنرال زاهدی بوده، همان کسی که در سال 1353 با همکاری سیا شاه را به سلطنت دوباره نشاند...

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

«تصمیم گرفتم به هیچکدام از فحشها جواب ندهم و ملت این روش را پسندیده است. می خواهم انقلاب را از کسانی که سعی دارند آنرا قبضه کنند، خلاص کنم». یکی از اهداف اولیه اش «بازیابی» اسناد ساواک است که در حال حاضر در دست امام خمینی (منظور خامنه ای است به اشتباه خمینی نوشته است- مترجم) بعنوان سرپرست وزارت دفاع. این روحانی عضو شورای انقلاب و یکی از رهبران حزب جمهوری اسلامی است. آقای بنی صدر مرتبأ تعجب خویش را از عدم استفاده این اسناد برای افشای اعمال خلاف رزیم سابق را بارها اعلام کرده است. از محاکمات فوری، اعدامهای بدون محاکمه مسئولان ساواک، ارتش، دولت شاهنشاهی، بدون آنکه به آنها امکان افشاگری داده شود، متعجب است. «آیا آدمهایی در صفوف انقلاب رخنه کرده اند که از چاپ اسناد ساواک می ترسند؟»
با این حال کوشش اصلی او برقراری نهادهای اصلی جمهوری است. او می گوید: انتخابات مجلس همانطور که پیش بینی شده بود در 15 فوریه برگذار خواهد شد. و اضافه می کند: شورای انقلاب که بعد منحل خواهد شد جای خود را به حکومت پارلمانی خواهد داد. همه چیز را باید ساخت، حتی جستجوی منزلی برای رئیس جمهور. او می گوید:«بهیچوجه قصد ندارم به کاخ سابق شاه بروم. در ضمن نمی توانم در خانه کوچک فعلی بمانم. برای پذیرائی از خانم و فرزندانم (در حال حاضر در پاریس زندگی می کنند) زیادی کوچک است. بعد ازمدتی سکوت اضافه می کند: «بایستی محلی در جنوب تهران پیدا کنم نزدیک ملت فقیری که به من رای داده است...»

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/17387

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'گزارش فرستاده ویژه روزنامه لوموند روز بعد از انتخابات اولین ریاست جمهوری ایران دربهمن سال 1358، تهیه از م. اسماعیلو' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016