مردم ایران  در روز 5 بهمن 1358 پس از فروپاشی و اضمحلال نظام 2500  ساله  سلطنت استبدادی و وابسته محمد رضا شاه، با رأی آزاد خود،  اولین رئیس جمهوری تاریخ  دیرپای ایران را انتخاب  کردند. او با آگاهی از خطر استقرار استبداد جدید و با توجه به جوی که درآن آزادیخواهی از سوی اکثریت کادرهای سیاسی تخطئه میشد نظرخود در آن  انتخابات را چنین گفت " « پیروزی من در انتخابات ریاست جمهوری به این معناخواهد بودکه انقلاب ادامه دارد . معنایش اینست که مردمی که انقلاب کردند نمی خواهند به نظامی برگردند که ، در ﺁن، اقلیتی - هر عنوان و هر اسمی که روی ﺁن بگذارید - می نشینند و به جای ملت تصمیم می گیرند ، برای ملت کاندیدا درست می کنند ، برای او مجلس درست می کنند ، برای او دولت درست می کنند و به او تحمیل می کنند. معنای {این انتخاب } اینست که {دوره } این بساط  تمام است » ( از مصاحبه آقای بنی صدر قبل از انتخابات ). 
 با رای مردم در 5  بهمن، تحول عميق و شگرف در تاريخ نوين مردم آغاز شد. روزی كه آقای ابوالحسن بنی صدر و یاران او با برنامه ای مشخص بر اساس اصول انقلاب بزرگ 1357 (استقلال آزادی و اسلامی بیانگر معنویت و منطبق با آن دو اصل)، می خواستند و بدان امید بودند که آرزوهای ديرين و بحق ملت ستمدیده  ایران  را با همكاری، همیاری و مساعدت سازماندهی خود جوش مردم تحقق ببخشند و عزم  ملتی را  به زیست ﺁزاد ، که  از"هویت تاریخی ایرانیت" آنها  نشأت می گرفت، جامه عمل پوشند و مانع از استقرار استبداد فراگیر در حال تکوین "سلسله روحانیت"  بگردند. 
    بخشی از برنامه ی آقای بنی صدر که  در زمینه های اقتصادی و اجتماعی به ملت ایران ارائه داده بود چنین بود :  «تغيير بنيادى روابط اقتصادى با اقتصاد مسلط خارجى - خلع يد كامل سلطه گران خارجى از منابع كشور بخصوص نفت -  ايجاد اقتصاد با محور داخلى–  انطباق توليد و مصرف با فرهنگ و طبيعت ايران -تبديل ديناميك نابرابرى به ديناميك برابرى تا که شیوه تولید و مصرف تغییر کند،  انسان آزادى خويش را بدست   آورد  و كشور   بتواند  سرمايههاى لازم را براى ايجاد امكانات رشد مستقل بدست بیاورد. كاهش هزينههاى نظامى وافزايش كارآئى فنى آن و رها كردن بودجه عظيمى كه صرف خريدهاى نظامى مىگشت - عدم تمركز هزينههاى دولتى و تغییر ترکیب  بودجه  جاری آن  که  در چند شهر، دلالان كه رشد سرطانى مىكردند و هنوز  هم بطور سرسام آور  مىكنند، بسود روستاها و شهرهاى كوچك ، بقصد برقرارى عدالت اقتصادى و اجتماعی - افزايش قدرت خريدى كه سبب افزايش توليد داخلى مىگشت - عدم تمركز هزينههاى دولتى بسود استان هايى كه چون از مراكز مصرف  دور بودند،  از رشد نيز محروم مانده بودند تا که  هر منطقه، متناسب با منابع و استعدادهاى خود، جاى خود را در مجموعه اقتصاد ملى پيدا  کند».
    ولی استبدایان، و د ر رأس آنها  آقای خمینی، « اراده معطوف به قدرت»  مطلقه و انحصار قدرت سیاسی، اقتصادی  و مالی را مد نظر داشتند.  بنابراین  جانبداران و معتقدین  به  آزادی ، استقلال  و رشد در عدالت  اجتماعی  را  تحمل  نمی کردند . در فرآیند  توطئه ها،  و با استفاده از موقعیت جنگ و تبانی با خارجی (ایران گیت و اکتبر سورپرایز)، و همدستی افراد و دسته ها و احزاب آزادی ستیز ووابسته، با نقض  قانون اساسی اولیه، آقای خمینی و استبدادیان  راه حل و  چاره را در حذف اولین رئیس جمهوری  منتخب مردم  ایران که در مقابل قانون شکنان و گروههای چماقدار ایستاده بود ، دیدند و سرانجام  به کودتای خرداد  1360  دست زدند.
 از آن تاریخ تا کنون، 25  سال گذشته است. علیرغم سانسور شدیدی که از جانب زورمداران و  اصلاح طلبان  درون رژیم و  وسط بازان و هواداران آنها در  درون و برون کشور و وابستگان و سر سپردگان  به اجانب و بیگانه بر ضد آقای بنی صدرو همکارانش و دیگر جانبداران  آزادی و استقلال  ایران روا میرود ،  همانطور که او در تیر ماه 60 گفت : « ما می رویم تا بمانیم و شما می مانید تا بروید » ، امروز ، زورپرستان گرفتار افلاس شده اند و وسط بازان نیز، که بظاهر افراد مخالف و بواقع «وسط باز» هستند، و کار سانسور  اندیشه بنی صدر  را بجایی  کشانده اند  که  پنداری آقای ابوالحسن بنی صدر اصلاً  بعنوان  اندیشمند ایرانی و مبارز راه آزادی و استقلال وجود خارجی  ندارد، اینک خود در ضعف مفرط بسر میبرند. چرا که ندانستند بدون اندیشه ﺁزادی و بدون وجود قلمرو ﺁزادی، جز خدمه اهل قدرت نمی توان شد!  اما منتخب مردم و یارانش  بر سر  عهد و میثاق خود  با خواسته ها ی مردم  که  در اندیشه راهنمای انقلاب بیان شد، با  استواری، پیگیری  و خستگی ناپذیری  در خور،  با استعانت از تجارب  تاریخ مبارزات سیاسی و اجتماعی ایران و جهان،  ایستاده اند. ما تلاش بزرگ ایشان و همه مبارزان راه استقلال و آزادی  را در مبارزه با استبداد سیاه ولایت فقیه، مبارزه با سانسور، افشای دستگاه ترور حاکم، دفاع از حقوق بشر و در تدقیق اصول انقلاب مردمسالار و ارائه بیان اسلام آزادی ارج مینهیم و افتخار میکنیم که ما نیز در این راه بر عهد خود وفا کرده ایم. 
    وضعیت کنونی  ایران  بازتاب و ادامه همان طرز فکر و روندی شده است  که کودتاچیان  مسئول آن هستند.  بنابراین جوخفقان و اختناق سیاسی ، کشتار واعدام بهترین فرزندان ایران زمین و آواره کردن صدها هزار نفر ایرانی  به  کشورهای دیگر ، ادامه  دادن 8 سال  جنگ  ایران  و عراق که صدها هزار  انسان  کشته یا مصدوم  برجا گذاشت و  سرانجامی یافت که آقای خمینی  « جام زهر» را سرکشید و انواع فسادها  وگسترش  شبکه مافیای  مالی ،  تجاری و اقتصادی  که   برای اولین بار در تاریخ معاصر  ایران بدست « سلسله روحانیت »   تحقق پذیرفت -  که  با مافیای جهانی  همکاری تنگا تنگی دارد - بخشی از کارنامه  سیاه  کودتاچیان و زورمداران و رژیم ولایت مطلقه فقیه است. 
علی رغم  نيرنگها و خفقانها ، شكنجهها  و سرکوبها،  توسط نظام مافیایی ولایت فقیه و تجاوز به حقوق مردم ًکه به محو مقبوليت و سلب مشروعيت رژیم  از سوی  مردم منجر شده است،  استقامت و مقاومت  مردم  ایران  و به ویژه نسل جوان ادامه دارد. از  سر راه برداشتن نظام ولایت مطلقه فقیه به مثابه مانعی در جهت استقرار نظامی مردم سالار نیازمند جنبش همگانی مردم ایران است .  این مهم جز با تداوم کوششها و همت ازادگان  مسئول و مستقل امکان پذیر نیست. عهد ما با خود و ملت بر این است که  کوشش خود را معطوف فراهم آمدن شرایط این جنبش کرده و با اتخاذ روشهای خشونت زدا و بسط جریان اندیشه از بسته شدن مدار قدرت بین رژیم و دیگر زورمداران جلوگیری بعمل آوریم.
ﺁینده نزدیک از ﺁن ﺁزادی و استقلال و مردم سالاری بر پایه این دو اصل است.  به یمن تدوام مستمر کوششهای ﺁزادگان، با جنبش همگانی مردم ایران ، این نظام پوشالی و مافیایی ولایت فقیه  بزودی از میان بر داشته میشود. این چنین باد
 
مجامع اسلامی ایرانیان
30 دی 1383