سید ابراهیم نبوی در یک نوشته خطاب به علی جوادی تحت عنوان " آقای جوادی! شما هم خوب می شوید!"امکان مناسبی فراهم کرده است که تا بیشتر با درد و فرهنگ سیاسی ای که قالب فکری وی را شکل داده است آشنا شویم. در آن نوشته احساس شعف برای مرگ کمونیستها، اهانت و بستن اتهام حقوقی بشیوه ای زمخت، سنگینی فرهنگ اسلامی را بر ذهن سید به نمایش میگذارد.
مخاطب سید ابراهیم، ظاهرا علی جوادی است اما حمله اش به کمونسیتها بطور عموم است. نبوی "میفرماید"، "من با اسم خودم مقاله طنز مینوشتم .... و مثل آقای ژوبین رازانی با اسم مستعار منصور حکمت نمردم . در شجاعت شما همین بس که تا بعد از مرگ هم جرات ندارید با اسم واقعی زندگی کنید و بمیرید."
سید با کسی دیگر جدل دارد اما اسم منصور حکمت را به میان میکشد. چرا؟ منصور حکمت کسی است که جنبش دفاع از حقوق زن، کودک و کارگر را بطور روشن سازمان داده است. اسلام سیاسی، ناسیونالیسم و مردسالاری را به شیوه ای عمیق نقد کرده است. این جنبشها، این نقدها، مستقیم سید را هدف قرار نداده اما، ستونهای سیاسی و فکری ایی که سید به آنها تکیه، و از آنها تغذیه فکری میکند را به لرزه در آورده است. درد سید اینجاست. فشار نقد اجتماعی منصور حکمت را احساس میکند وگرنه چه کاری به کار او دارد؟
علاوه براین، ممکن است که این سئوال به ذهن متبادر شود که چرا کلمه "مرگ" مثل نقل و نبات توسط سید "طنز" نویس- در این نوشته- استفاده میشود؟ عشق به مرگ سید ریشه در فرهنگ اسلامی دارد. طبق این فرهنگ کشته شدن و کشتن اجر عظیم دارد. ما که با شنیدن کلمه "مرگ" اوین و خاورانها بیادمان میافتد، در فرهنگ اسلامی عبارت "مرگ" یاد آور حوریان بیشمار، باغ مصفا و رودخانه شیر است. به همین دلیل است که سادات سیاستمدار از مرگ دیگران لذت میبرند.
این همه اصرار بر اسم واقعی برای چیست؟ یعنی سید آنقدر کم حافظه تشریف دارند. یادش رفته است که هنوز پروند قتل برادارن دینی اش در قیرس و رستوان میکونوس در آلمان درجریان است؟
سید، کمونیستها را- هر چند غیر مستقیم - متهم به رابطه با اسرائیل میکند. این یک اتهام حقوقی است. هیچ قلم بدستی که ذره ایی خودش را جدی بپندارد اتهام حقوقی به مخالفینش نمیزند. اما داشتن چنین توقعی از نبوی بیش از حد زیادی است. این اتهام ساخته صنایع پرونده سازی و آدم کشی وزارت اطلاعات است. با این وجود، باور کنید پول گرفتن از اسرائیل و خرج کردن آن برای مبازره با سنگسار بسیار شرافتمندانه تر از خدمت در نهاد های مختلف جمهوری اسلامی است؛ بسیار انسانی تر از دفاع رئیس جمهوری است که آپارتاید جنسی در کشور تحت ریاستش پراتیک میشود.
سید ابراهیم، کمونیست هارا "کودن" معرفی کرده است. اشتباه نکنید همانطوری که خودش "فرموده" است قصد توهین ندارد.
علت بکار گیری این لفظ را نمیشود با لمپن بودن وی توضیح داد. واقعا نبوی عقیده اش را بیان کرده است. اکنون که نامبرده به "کودن" نامیدن کمونیستها اکتفا میکند بایستی شکرگزار بود. در این رابطه بنظر میرسد که موج اصلاحات نظر او را در رابطه با کمونیستها اندکی تعدیل نموده است. وگرنه در فرهنگ سيدنبوي، بخصوص آنهايی که در نهادهای جمهوری اسلامی عرق ریخته و بر صورت دختران و زنان "جلف" اسید پاشیده اند، انسانهاي کمونیست، و کساني که مخالف اسلام باشند، اصلا حق حیات ندارند؛ قتلشان واجب است. مدرک میخواهید؟ خاوران ها- به بیان سادات اسلامی- "لعنت آباد" هايی که توسط برادارن همرزم سید در شهرهای متعدد ایران تازه گوشه ای از اسناد غیر قابل انکار است. با این تفاصیل، انتظار بیش از این از سید، در رابطه با کمونیستها بیهوده است.
سید مدعی است که تعداد خوانندگان مطالبش بیشتر از تعداد کمونیست ها است. این دیگر بلوف آخوندی است. خواننده را به یاد داستان ملا نصرالدین در مورد مرکز زمین میندازد. روزی از ملا میپرسند "مرکز زمین کجاست؟" چوبش را زمین میکوبد و می گوید "اینجاست." اطرافین او بارو نمیکنند. ملا در جواب میگوید "بروید اندازه بگیرد!" من شک دارم که تعداد خوانندگان مطالب نبوی خیلی بیش از تعداد گورهای دسته جمعی که از کمونیستها ساخته شده باشند. سید اگر میخواهد که تعداد واقعی کمونیست ها رابداند بایستی از رئیس جمهور منتخبش در خواست کند که بساط آدم کشی را جمع و زندانها را به مدت سه ماه تعطیل کند.
خلاصه اجازه بدهید منصف باشیم. نبوی رفرمیست است. میخواهد جمهوری اسلامی به شیوه ای اصلاح شود که کسي را هم که در قيد حياتش علیه اسلام، ناسیونالیسم و زن سبیزی مطلب نوشته و تلاشی را سازمان داده است، به مجارات برساند. میخواهد که روزی بتواند آرزوی امروزی اش که مرگ دیگران است، به اختیار برای صدور جواز مرگ تبدیل کند. میخواهد بجای "انحصار طلبان" کنونی در وزارت اطلاعات، دوستان محفل خودش در آن نهاد، پرونده رابطه با اسرائیل را برای مخالفین سیاسی اش درست کنند. این پلاتقرم آن اصلاحاتی است که در نوشته آفای سید ابراهیم نبوی مکتوب شده است.