سه شنبه 15 دی 1383

آقاي رئيس جمهور! شما هم مانند ابطحي و معماريان و ميرابراهيمي شجاعت به خرج دهيد! ف.م.سخن

من مطمئن هستم که اميد و روزبه امشب سر ِ راحت بر زمين مي گذارند و با وجداني آسوده مي خوابند. بچه ها در عرض چند روز به اين نتيجه رسيدند؛ شما بعد از اين همه سال هنوز به اين نتيجه نرسيده ايد؟ آيا نمي خواهيد يک بار براي هميشه از فريب دادن ِ خودتان و مردم و آرام نگاه داشتن تصنعي اوضاع، دست برداريد و مرد و مردانه با مردم و جوانان سخن بگوييد؟

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

آقاي رئيس جمهور،
آقاي ابطحي در هرم سياسي ايران در جايگاهي به مراتب پايين تر از شما قرار دارد اما اين باعث نشده تا براي حفظ جان، يا پست و مقام در جاي لازم سخن نگويد و حقايق را با مردم و جوانان در ميان نگذارد.

آقاي رئيس جمهور،
حتما تا اين لحظه گزارش هيئت نظارت و پيگيري قانون اساسي را خوانده ايد و لابد مانند اعضاي آن از شدت تلخي حادثه، اشک به چشم آورده ايد. شما مي دانيد که اميد معماريان و روزبه ميرابراهيمي در چه وضعيت خطرناکي قرار دارند و با گفتن صريح حقايق چه خطري به جان خريده اند.

آقاي رئيس جمهور،
خطر، يک بار مردن نيست که اگر چنين بود بخش بزرگي از مخالفان جمهوري اسلامي حاضر بودند پا به ميدان بگذارند و در جدالي مردانه و رو در رو جان خود را فدا کنند. در جمهوري اسلامي، مخالف را يک باره نمي کشند بلکه او را تا سرحد مرگ و خودکشي زجر مي دهند و با تخريب شخصيت اجتماعي وسياسي او، روحش را نابود مي کنند. معماريان و ميرابراهيمي خود را براي چنين خطري آماده کرده اند. قاضي مرتضوي، مانند پلنگ، با چشماني گشاد و بدني چالاک در کمين اين طعمه هاي ضعيف و بي پناه نشسته و آماده است تا روي آنان بجهد و کار را يکسره کند. شما هم که ادعا مي کنيد کاري از دستتان ساخته نيست. اگر واقعا چنين است، زبان و قلم را که از شما نگرفته اند و آن قدر تريبون هست تا صداي شما به عالم و آدم برسد. لااقل به سخن آييد و بگوييد چه شنيده ايد و چه مي خواستيد بکنيد و نگذاشتند. شما که کمتر از آقاي ابطحي نيستيد؛ کمتر از فرشته ي قاضي نيستيد؛ کمتر از حميد و اميد و روزبه نيستيد؛ کمتر از دختران و پسران اين سرزمين زجر کشيده و بلازده نيستيد که به هر وسيله ي ممکن صداي اعتراض شان را به گوش شما و ديگر مسئولان مي رسانند.

آقاي رئيس جمهور،
بچه ها بعد از آن همه زجر و کتک و آزار جسمي و روحي، از فريب دادن خودشان و مردم جان شان به لب رسيد و در جلسه ي هيئت نظارت، حقايق را بازگفتند تا از عذاب وجداني که بدان گرفتار آمده بودند خلاصي يابند. قبول کردند که "درد و رنج تازيانه چند روزي بيش نيست"، ولي آنچه براي هميشه مي ماند يا مي رود آبروي آدم است که بهايي گزاف، حتي گزاف تر از بهاي جان شيرين آدمي دارد. من مطمئن هستم که اميد و روزبه امشب سر ِ راحت بر زمين مي گذارند و با وجداني آسوده مي خوابند. بچه ها در عرض چند روز به اين نتيجه رسيدند؛ شما بعد از اين همه سال هنوز به اين نتيجه نرسيده ايد؟ آيا نمي خواهيد يک بار براي هميشه از فريب دادن ِ خودتان و مردم و آرام نگاه داشتن تصنعي اوضاع، دست برداريد و مرد و مردانه با مردم و جوانان سخن بگوييد؟ آيا بلايي بيشتر از آن چه که بر سر ابطحي ممکن است بياورند، بر سر شما خواهد آمد؟ آيا اين بلا هر قدر هم بزرگ باشد، به يک نفس راحت کشيدن و از شر ِ بار ِ سنگين و ننگين ِ سکوت راحت شدن نمي ارزد؟ آيا فکر نمي کنيد اگر در دقيقه ي نود زبان باز کنيد، لااقل تتمه ي آبرويي را که به صورت هاي مختلف از شما بر باد دادند حفظ خواهيد کرد و با نامي نيک خدمت تان را در مقام رياست جمهور ِ ايران ترک خواهيد گفت؟

[وب لاگ ف.م.سخن]

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/16493

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'آقاي رئيس جمهور! شما هم مانند ابطحي و معماريان و ميرابراهيمي شجاعت به خرج دهيد! ف.م.سخن' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016