دوشنبه 14 دی 1383

در دفاع از آزادی برای عمل یابی عملی، احسان نیک آیین

مقاله حاضر را به نیت دفاع از دوستانی که بعضا با آنها در سفرهای متمادی همسفر ویا در دوره ای از فعالیت دانشجویی همکار بوده ایم می نویسم. هر چند که خود خواهانه سعی می کنم تا من نیز نظر خود را بر جای عمل دوستانم بنشانم اما در دو بخش سعی در دفاع از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکم وحدت در رابطه با طرح رفراندوم دارم در بخش اول به مقاله آقای فرهاد پور که در سایت debsh.com منتشر شده است نظری می اندازیم و در بخش دوم به ماهیت کلی کار از دیدگاه خود اشاراتی می کنم. اما در ابتدا می گویم که دوستان خود را چه به غلط و چه صواب در باب کار و طرحیکه در انداخته اند با توجه به شرایط فعلی و همه باکها و دل زدگی هایی که خودم احساس می کنم تحسین می نمایم خصو صیت مهم اتفاق افتاده و عمل انجام شده توسط دوستان عزیزم اینست که راهی را که برگزیده اند بی بازگشت است و دوستان من راهی را برگزیده اند که بسیاری باتمام ادعاهای خود و عضویت متمادی در تشکلی چون دفتر تحکیم از آن سرباز زدند و متاع مخالفت خود را در بازار سیاست به قیمتهای متفاوتی فروختند و در سایه آرامش قرارجستند دیگرانی به دستورهای مشخص اقلیت و اکثریت و شیراز و علامه ساختند و از عنایت بی بهره نماندند .
عده ای نیز چون نگارنده سطور جان و ایمان خود را برداشته در پستوهای نمور مخفی کرده اند که :
در این بن بست کج و پیچ سرما
آتش را
به سوخت بار سرود وشعر
فروزان می دارند
اما گروهی پای در راه بی بازگشت نهاده اند و آرامش و آسایش و سلامت در زنبیل حصیری به همراه خود به این سو و آن سو می کشند و بیم آن است که هر دم اتصالات سست این حصیر از هم بپاشد و یکایک این دستمایه ها به سویی افکنده شوند و به همین دلیل از دوستان و منتقدان بزرگوار آقایان و خانمهای محترم بخصوص نگارنده و متقکر چیره دست آقای فرهاد پور می پرسم بدیل چیست؟
1-جناب آقای فرهاد پور مرقوم نموده اند :" پیروان سیاست رادیکال بهتر است چانه زدن بر سر قدرت و مشارکت دردولت را به کارگزاران سرمایه داری اعم از اصول گرا و اصلاح طلب بسپارند.وظیفه کنش و تفکررادیکال دفاع انضمامی ازآزادی و عدالت به مثابه حقوق کلی است نه رفع مشکل حاکمان و سرمایه داران" شما به گمان من نیمه های دهه هفتادو آغاز دهه هشتاد هجری شمسی در ایران را به کل فراموش کرده اید که اینگونه نسخه کلی را برای انجمنهای اسلامی می پیچید آیا در این دوران 6 تا 7 ساله دفاتر و جلسات انجمنهای اسلامی سراسر ایران محل جولان دادن و ابراز نظر تمام طیفهای روشنفکری ایران نبوده است آیا نگارنده ای یا نویسنده ای در ایران وجود دارد که به حوزه هایی از سیاست در ایران نپرداخته باشد و در تریبونهای اتحادیه جلسات سخنرانی برای وی بر قرار نشده باشد ؟ آیا اتفاقی هست که بر خلاف آزادی و عدالت در ایران صورت گرفته باشد و اتحادیه در مقابل آن موضع گیری صریح نکرده باشد حتا انجمنهای دانشکده ها در دورد افتاده ترین نقاط اعلام موضع کرده اند هر چند که روایت کلی حضرتعالی در نگاه اول گزاره ای درست به نظر می رسد اما اینک آن رادیکالیسم مد نظر شما در کدامیک از تشکلها , گروهها ویا اندیشه های موجود در ایران تبلور دارد ؟
2-از نظر شما بهترین اقدام شرایط فعل نادیده انگاشتن حرکت دوستان است اما این نادیده انگاشتن به معنای از دست رفتن و دل سرد کردن و نابودی همان حد اقل ظرفیت قانونی است که حضرتعالی به عنوان شاهد معما آورده اید هر چند که ایمان راسخ دارم کسانی که هستی خود را در حصیر با خود می برندبه ایده اعتنا نیز بی نیازند .
اما آنچه را که شما در جوهره کلامتان تاکید کرده اید توجه دوستان به لیبرالیسم و تنظیم کنش خود بر این اساس است به همین دلیل در چند جمله کلی به این مسئله می پردازیم و با توجه به چیره دستی شما در این مقوله از ورود به بحث احتراز می کنم .
مفروض شما در ابتدای بحث آن بوده است که این طرح را یک نافرمانی مدنی دید ه اید که از بابت اشتباهی صورت گرفته است و شما را به نوشته اصل نافرنانی مدنی دیوید تورو در مقاله ای با نام
civil disobe diance رجوع می دهم و این تذکر را ضروری می دانم که نافرمانی مدنی اعتراض به بخشهایی از حکومت موجود و مقاومت مدنی در برابرآن بحثها است و نه اعتراض به کلیت آنها که در طرح رفراندوم و جمهوری خواهی مورد توجه قرار گرفته است .
اعتقاد به وجود یک امر واقع در ورای همه چیز و دست یافتن پله به پله به واقعیات و رد اصل تحقیق پذیری که از محصولات فکری کارل ریموندپویر است بر بخشی از روشنفکری ما تاثیر بسیار عمیقی بر جا ی گذاشته است و خوانندگان آثار سیاسی پویر به این مسئله توجه نکرده اند که وی آنها را در شرایط حضور فاشیسم به رشته تحریر در آورده و اینک با چنین وضعی کشور ما در گیر نیست و در صورت
دوردست بودن کامل نقدهای آثار سیاسی پویر امکان پاسخ روشن را به بحثهای حضرتعالی مبنی بر لیبرالیسم موجود در دفتر تحکیم فراهم می آورد که متاسفانه از باب بودن در مضیقه فراوان هیچ چیز برای عرضه نیافتیم اما امیدوارم همت مترجمان عالی مقام در آینده این فرصت را برای نقد عمل سیاسی گام به گام مد نظر منتقدان رفراندوم فراهم آید .
3-به اعتقاد من قدم نهادن در راه نگاشتن ما نیفیست جمهوری خواهی و یا رفراندوم از طریق اینترنت شروع تشکیل یک " اقلیت فعال " در برابر یک اکثریت منفعل است .

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

این اقلیت فعال که سعی در ایجاد یک گفتمان مشترک برای تغییر و یک عمل منسجم است می رود تا جای تئوری نافرمانی مدنی که با توجه به نیاز به یک اکثریت فعال قابل اجرا است را بگیرد . نافرمانی مدنی با توجه به نا همگون بودن و شعارهای گروههای در گیر در امر اصلاح در کشور ناکام ماند در نهایت جای خود را به عمل دیگری داده است که نگارنده آنرا اقلیت فعال برای تغییر و یا به اختصار اقلیت فعال می نامند و عمل های صورت گرفته را ارج نهاده هر چند که آنها را فرای نقد نمی بیند .
در ختم کلام دیگرانی دیکته نوشته اند و البته غلط هم دارند دیگران که دیکته نمی نویسند یا از روی دست دیگران می نویسند را چگونه باید قضاوت کرد؟

احسان نیک آیین
دبیر اسبق شورای مرکزی انجمنهای اسلامی دانشجویان
دانشگاههای شیراز و علوم پزشکی

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/16420

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'در دفاع از آزادی برای عمل یابی عملی، احسان نیک آیین' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016