دوشنبه 30 آذر 1383

تبديل كردن مذاكره با آژانس به مذاكره با 3 كشور اروپائي از ابتدا يك انحراف اساسي بود، جمهوري اسلامي

بسم الله الرحمن الرحيم
اجلاس سران اتحاديه اروپا در بروكسل بررسي موضوعات مختلفي را مورد توجه قرار داده و از جمله با ارزيابي نتايج مذاكرات جمهوري اسلامي ايران با 3 كشور اروپائي , محورهاي جديدي را به عنوان شروط تازه به شروط قبلي 3 كشور اروپائي افزوده و آنها را لازم الاجرا معرفي كرده است .
اگرچه در تقسيم كار بين 3 كشور اروپائي , پيگيري مذاكرات اقتصادي و تجاري اتحاديه اروپا برعهده انگليس , مذاكرات سياسي و امنيتي برعهده آلمان و مذاكرات هسته اي برعهده فرانسه گذاشته شده است لكن شواهد و قرائن موجود نشان مي دهند كه انگليس در زمينه مسائل سياسي , امنيتي و هسته اي نيز دخالت مي كند و بجاي ساير اعضاي اروپائي نيز موضع مي گيرد.
جك استراو , وزيرخارجه انگليس در اين زمينه عمدتا خواسته هاي واشنگتن و تل آويو را مدنظر قرار داده و مجري سياستهائي است كه عموما از خارج اروپا به او ديكته مي شود. استراو , با ارسال نامه اي به مجلس عوام انگليس خاطرنشان كرده است طي ديدار جداگانه اي با آقاي روحاني دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران در حاشيه نشست بروكسل , نگراني خود را نسبت به حمايت ايران از حماس و حزب الله اعلام كرده است . استراو , سپس پا را فراتر گذاشته و با اتخاذ يك موضع كاملا وقيحانه ادعا كرده است كه عمليات حماس و حزب الله عليه رژيم صهيونيستي , در داخل ايران طراحي مي شود و افزوده است كه لندن بطور جدي نگران حمايت مادي و سياسي ايران از گروههائي است كه وي آنها را سرگرم از بين بردن صلح خاورميانه از طريق برنامه هائي كه در داخل ايران طراحي مي شود ميداند.
اگرچه نامه پراكني وزيرخارجه كينه توز انگليس به مجلس عوام اين جزيره , قبل از تشكيل اجلاس سران اتحاديه اروپا در بروكسل صورت گرفته است « استراو » در همين نامه ادعا مي كند كه « اتحاديه اروپا مشخص كرده است كه روابطش با ايران تنها درصورتي پيش خواهد رفت كه ايران , اقدامات لازم را براي از بين بردن نگرانيهاي سياسي اتحاديه در زمينه صلح خاورميانه و تروريسم انجام دهد.
ظاهرا « استراو » در ديدار جداگانه با دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران در بروكسل , سعي كرده كه واكنش وي را « تست » كند و پس از مشاهده واكنش وي , ترجيح داده كه اين نكته را به عنوان موضع اتحاديه اروپا مورد پيگيري قرار داده و پس از طرح در اجلاس سران اتحاديه اروپا , بعنوان يك شرط جديد , بر شروط قبلي بيفزايد. پيش از اين نيز برخي عناصر مذاكره كننده اروپائي كه نخواسته اند نامشان فاش گردد ولي به نظر مي رسد آنها هم انگليسي باشند , خاطرنشان كرده اند كه كشورهاي اروپائي بدون مشاركت آمريكا در مذاكرات با ايران , نمي توانند به پيشرفتهاي چنداني دست يابند ولي مي توانند هديه بزرگي ! را به ايران تقديم كنند و زمينه هاي مذاكرات ايران و آمريكا را فراهم سازند تا آمريكا هم در مذاكرات هسته اي با ايران حضور يابد.
اين تلاشهاي لندن براي گنجانيدن مسائل و مشكلات ديگر كشورها در فهرست مسائل مورد مذاكره اتحاديه اروپا با جمهوري اسلامي ايران و مشروط ساختن هرگونه توافق با ايران به تامين نظرات طرفهائي همچون آمريكا و رژيم صهيونيستي , يك تخلف جديد از جانب انگليس تلقي مي شود كه نه تنها طرح موضوع توسط انگليس بلكه حتي پذيرش و تلاش براي صحه گذاشتن برآن توسط ساير كشورهاي اروپائي هم غيرمنطقي و غيرقابل تحمل است . جمهوري اسلامي ايران بايستي با صراحت كامل به مخاطبان اروپائي اعلام كند كه لندن به دلايل گوناگوني كه چندان هم ناشناخته نيست , اصرار دارد به هرطريقي در روند مذاكرات فيمابين , مانع تراشي و افزون طلبي كند و مسير مذاكرات را بيش از گذشته از روال طبيعي و منطقي آن منحرف نمايد.
يك ايراد بزرگ كه برطرف ايراني مذاكرات وارد است و تدريجا آثار و تبعات آن , بيش از گذشته نمايان مي شود , اينست كه طرف ايراني مطلقا خود را نيازمند اطلاع رساني به مردم نمي داند و با سكوت تامل برانگيز خود , يك فرصت طلائي در اختيار طرف هاي اروپائي قرار داده كه آنها با طرح موضوعات دلخواه خود , افكار عمومي جهاني و حتي ايران را مطابق خواسته هايشان « تغذيه اطلاعاتي » كنند و چنين وانمودسازند كه گويا روند تحولات فيمابين , دقيقا توسط آنها طراحي و بازگو شده و مي شود و حال آنكه با سكوت طرف ايراني , مشخص نيست كه آيا اساسا چنين مذاكره اي رخ داده چنين موضوعاتي مطرح شده و واكنش يا پاسخ طرف ايراني چه بوده است البته رسانه هاي ايراني با احساس مسئوليت و براساس عرق ملي , درحد توان خود عليه مواضع خصمانه و باج طلبي اروپائي ها واكنش هاي لازم را داشته اند ولي عدم اطلاع رساني دقيق , شفاف و بموقع , همواره يك ايراد جدي محسوب مي شود كه طرف ايراني نه تنها براي رفع آن , به مسئوليت هاي تعطيل ناپذير خود عمل نكرده است بلكه حتي بعضا براي رفع ابهامات و در پاسخ به اعتراضات مردم و رسانه ها مواضعي اتخاذ نموده كه بيشتر در چارچوب دفاع از مواضع اروپا و توجيه آن قابل بررسي است . از جمله , پس از رد درخواست عضويت ايران در سازمان تجارت جهاني توسط آمريكا , هم وزير امورخارجه و هم دبير شورايعالي امنيت ملي ايران تصريح كردند كه اروپا از عضويت ايران دفاع كرده و موضع حمايت آميزي در قبال ايران داشته است ! همانطور كه ملاحظه مي شود تعهد اتحاديه اروپا براي از ميان برداشتن موانع عضويت ايران در سازمان تجارت جهاني كه از آن صراحتا مستفاد مي شود كه ايران به عضويت اين سازمان پذيرفته شود , آنچنان تقليل و تنزل پيدا كرده كه درحد حمايت اروپا از عضويت ايران در سازمان تجارت جهاني ارزيابي شود و حال آنكه اروپا هرگز در گذشته هم در موضع مخالفت با عضويت ايران نبوده كه تغيير چنان موضعي , يك امتياز به ايران تلقي شود.
علاوه بر اين , تعهد اروپا به برخورد با تروريست هاي ايراني و گروهك هاي تروريستي هم در همين روزهاي اخير زيرپا گذاشته شد و يكي از سركردگان منافقين با دعوت اتحاديه اروپا با معاون اين اتحاديه ديدار و با طرفهاي اروپائي مذاكراتي انجام داد و حال آنكه در طول دو دهه اخير , چنين مواضع خصمانه و كينه توزانه و صريحي را از اروپا شاهد نبوده ايم . نكته مهم اينكه سرنخ اين قضيه هم به انگليسي هاي شرور بر مي گردد و انگليس در ماههاي اخير ماموريت يافته است براي شناسائي گروهك تروريستي منافقين بعنوان يك گروه سياسي , از باقيمانده آبروي خودش نيز سواستفاده كند و ديگران را هم به دنبال خود بكشاند!
مسئله كاملا جدي است و تدريجا انگليسي هاي شرور با طرح موضوعات جديد و با عملكرد سئوال برانگيز خود سعي دارند ماموريت هاي ديكته شده از واشنگتن را عينا به مرحله اجرا درآورند و تدريجا شرايطي را فراهم سازند كه جمهوري اسلامي ايران برسر دو راهي قرار گيرد. از يكطرف اگر به مذاكرات ادامه دهد , مرتبا با خواسته ها و شروط جديدي مواجه شود و با عملكرد خصمانه اي از جانب اروپا مواجه گردد كه تاكنون سابقه نداشته است و از طرف ديگر , درصورتيكه مذاكرات را متوقف سازد , آمريكا و انگليس چنين وانمود خواهند كرد كه ايران از ابتدا هم درصدد حل اين مشكل نبوده است .
اكنون لازم است با فرانسه و آلمان اتمام حجت شود كه اگر قرار باشد انگليس در اين ماجرا اهداف و برنامه هاي ديكته شده توسط آمريكا را اجرا كند و آنها را هم به دنبال خود بكشاند و فقط امضاي سران اروپائي را براي اجراي طرحها و برنامه هاي ديكته شده از واشنگتن به راحتي كسب كند , توقف اين مذاكرات در همين مقطع , يقينا بيشتر به مصلحت است تا ادامه آن . در يك جمع بندي واقع بينانه از دستاوردهاي مذاكره با اروپائي ها تا مرحله كنوني ميتوان چنين نتيجه گيري كرد كه اروپائي ها توانسته اند قدم به قدم , از ما امتياز بگيرند و در عوض , حتي ناتواني يا عدم تمايل خود براي انجام تعهداتي كه سپرده اند , را نيز بعنوان فرصتي جهت فراهم كردن زمينه مذاكرات ايران و آمريكا , به ما « هديه » كنند! حال آنكه حتي اينهم يك امتياز نيست بلكه مي خواهند بر ناتواني يا عدم تمايل خود براي انجام تعهداتشان سرپوش بگذارند و چنين وانمود سازند كه گويا لطف بزرگي در حق ايران روا داشته اند!

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

در يك كلام , خارج ساختن مسير مذاكرات از روند طبيعي آن و تبديل كردن مذاكره با آژانس به مذاكره با 3 كشور اروپائي , از ابتدا يك انحراف اساسي بود و در فاز تكميلي اين انحراف به مذاكره با اتحاديه اروپا منجر شد و اكنون اروپا براي باز كردن پاي آمريكا بعنوان يك طرف ذينفع در روند تصميم گيريها وسوسه مي شود. لازم بود ما در مقاطع اوليه و مراحل گذشته , در اين روند انحراف تدريجي , تجديدنظر مي كرديم و هنوز هم فرصت داريم كه با مشاهده نتايج چنين روند تاسف باري , بر اين بازي بدفرجام , نقطه پايان بگذاريم و بيش از اين فرصت ها را به زيان خود , براي تثبيت شرايط عليه خودمان در اختيار طرف هاي اروپائي قرار ندهيم . چرا كه با مشاهده مواضع سران اتحاديه اروپا , عملا ثابت شده است كه آمريكا و رژيم صهيونيستي , صحنه گردانان اصلي اين ماجرا هستند و با افزايش شروط جديد , در واقع خواسته هاي صريح خود را به تاييد سران اتحاديه اروپا رسانيده اند بدون آنكه به اين سئوال اساسي پاسخ دهند كه خواسته هاي ديگران چه ارتباطي به اروپا دارد كه جزو مطالبات و شروط خود , تحقق آنرا از ما طلب مي كنند

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/15744

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'تبديل كردن مذاكره با آژانس به مذاكره با 3 كشور اروپائي از ابتدا يك انحراف اساسي بود، جمهوري اسلامي' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016