یکشنبه 22 آذر 1383

رفراندم رويايي شيرين واقعيتي خطرناك ؛ نقد و تحليلي بر پيشنهاد رفراندم، علي اكرمي

[email protected]

روزهاي اخير پس از دوره اي كوتاه واكنش نيروهاي سياسي داخلي به طرح رفراندم كه از سوي برخي فعالين سياسي در خارج از كشور و بعضي از اعضاي دفتر تحكيم وحدت پيگيري مي شد اغاز گشته،‌ حجاريان، سحرخيز و حاتم قادري با كناياتي تند و بعضا خارج از ادبيات بهداشتي سياسي پيشنهاد دهندگان رفراندم را نواخته‌اند. و ديگراني چون عليرضا رجايي و كشتگر نيز با زباني ملايمتر انتقادات خود را به اين افراد وارد ساخته‌اند و در مقابل نيز بهنود،‌ راشدان و از امضا كنندگان نامه نيز مهرانگيز كار،‌ افشاري، مومني، عطري و دلبري در مقام پاسخ گويي برآمده اند و پاسخهاي كم و بيش با همان لحن انتقاد هجوگونه حجاريان به منتقدان داده‌اند. در اين نوشتار سعي مي‌شود از منظر كاردكردي به نقد مساله رفراندم پرداخت چرا كه همانگونه كه دانشجويان امضا كننده اعلاميه مدعي‌اند از منظر تئوري شايد نتوان ايراد خاصي به رفراندم وارد دانست اما عالم واقعيات سياسي گاهاً‌ تا تئوري ها و نسخه‌هاي كلاسيك فاصله‌اي طولاني دارد.
اولين نقدي كه سحرخيز بي مهابا به فراخوان رفراندم وارد نموده نيز از همين منظر قابل بررسي است. نتيجه رفراندم چه خواهد بود؟
يك رفراندم در حالت طبيعي موجب جايگزين شدن يك نظام سياسي با قويترين آلترناتيو آن خواهد شد و به همين دليل نيز رفراندم شعار هميشگي جرياناتي است كه خود را آلترناتيو بالفعل (و نه بالقوه) نظام سياسي حاكم مي‌دانند.
حال بايد ديد كه براي جمهوري اسلامي چه آلترناتيوهايي را مي‌توان برشمرد؟
جمهوري دموكراتيك- جمهوري دموكراتيك اسلامي- مشروطه سلطنتي- سلطنت مطلقه- جمهوري خلقي – جمهوري فدرال- حكومت عدل اسلامي – نظام بي طبقه و... همگي الترناتيوهاي بالقوه جمهوري اسلامي هستند. اما از اين ميان كداميك امكانات لجستيك مناسب براي طرح خود به عنوان يك آلترناتيو بالقوه را دارد؟
شبكه گسترده تبليغاتي- لابي بين المللي- انسجام تشكيلاتي و.. نيازهاي اصلي يك جريان براي ارتقا از يك الترناتيو بالقوه به بالفعل هستند و متاسفانه جدي‌ترين آلترناتيوهاي جمهوري اسلامي نيز از ميان جريانهاي ذكر شده جريانهاي نه چندان مردمسالار هستند در شرايط امروز ايران حتي جرياني چون فرقه رجوي نيز امكانات لجستيكي بهتري از اصلاح‌طلبان دارد. سحرخيز نيز با استناد به اين نكته كه سلطنت طلبان بالاترين بهره را از اين رفراندم خواهند برد طرح چنين موضوعي را تلويحاً دسپخت و القاي انان به امضا كنندگان رفراندم خوانده است.
واقعيت دوم كه در نقد محمد قوچاني به طرح مساله رفراندم طرح شده نحوه اجرايي نمودن اين پيشنهاد است، اگر حكومت خود رفراندم را برگزار كند مطمئناً يا فوق‌العاده دموكراتيك است يا از پيروزي خود در رفراندم مطمئن كه در هر دو صورت كل موضوع منتفي است. در صورتي نيز كه حاكمان رفراندم را نپذيرند چه بايد كرد ؟ به قول آن مثل قديمي چه كسي زنگوله را به گردن گربه مي‌بندد؟
آيا براي وادار كردن حاكمان به پذيرش راهي هست؟ راههايي كه بعضي مطرح كنندگان رفراندم پيشنهاد مي‌كنند از واقعيات روز جامعه بسيار فاصله دارد. بطور مثال مقاومت مدني يكي از راهكارهاي پيشنهادي است اما آيا تاكنون اصلاح‌طلبان توانسته‌اند با استفاده از چنين راهكار مشكلي را از پيش رو بر دارند؟ آيا در توقيف مطبوعات و يا دستگيري دانشجويان اين راهكار اجرا شد؟ كه امروز در شرايط غير بحراني اميدي به همراهي جامعه در اجراي ان داشته باشيم؟ تا چه حد مي‌توان به مساعدت نهادهاي بين‌المللي براي استقرار مردمسالاري اميد داشت؟
آيا منافع قدرتهاي بين‌المللي نيز در استقرار مردمسالاري و برگزاري يك رفراندم دموكراتيك در ايران نهفته است؟ فقط در صورت مثبت بودن پاسخ به پرسش بالا مي‌توان به استفاده از فشارهاي بين‌المللي براي برقراري رفراندم دموكراتيك اميد بست. اما در مثبت بودن اين پاسخ ترديدهاي جدي وجود دارد.
پرسش سوم فراروي طرح رفراندم موضوع آن است؟ آيا قرار است اين رفراندم تكرار تجربه انقلاب باشد؟ 25 سال پيش در جريان انقلاب ميليونها نفر در يك رفراندم راديكال عليه نظام سلطنتي شركت كردند ولي هيچ الترناتيو خاصي را در برابر آن مطرح نداشتند و تا ماهها بعد پپهنه ايران صحنه جنگ گفتمانها و جرياناتي بود كه سعي در غالب شدن در غياب قدرت حاكم داشتند. دعوت كنندگان امروز به رفراندم گرچه مدعي‌اند براي اصلاح اشتباه انقلاب دست به اين كار زده‌اند اما در واقع خود نيز همان روش را تكرار مي‌كنند. بر فرض كه در رفراندم ميان X و جمهوري اسلامي، X راي آورد آيا عاقلانه است كه از فرداي رفراندم تدبير حكومت را به X بسپاريم؟ حق نظامهاي Y,Z,… كه در رفراندم راي نياورده‌اند چه خواهد شد؟ آيا در اين روش در واقع نوعي ديكتاتوري اكثريتي حاكم نشده؟ طراحان رفراندم در برابر اين چالش چه پاسخي دارند؟
چهارمين آسيب طرح رفراندم رويكرد خارجي ان است، استقبال خارجي از اين طرح نيز نشانگر همين امر است چرا كه رفراندم نيروهاي سياسي خارج از كشور را در موقعيتي برتر از نيروهاي داخلي - كه هزينه‌هاي اصلي اصلاحات رانيز پرداخته‌اند- قرار مي‌دهد چرا كه نيروهاي داخلي بهرحال ناچار به رعايت محدوديتها و خطوط قرمز داخل كشور هستند در حالي كه نيروهاي سياسي خارج از كشور فارغ از اين محدوديتها فعاليت مي‌كنند.
پرسش پنجم از زمان طرح پيشنهاد رفراندم است شايد اين پيشنهاد دهندگان ضعف سياسي جمهوري اسلامي در عرصه بين‌الملل را زماني مناسب جهت وادار ساختن آن به قبول رفراندم دانسته‌اند اما آيا از نظر اجتماعي نيز ميزان آگاهي سياسي و مشاركت مردمي نيز در شرايط ايده‌آل براي برپايي يك همه پرسي قرار دارد؟ كداميك از اين شرايط اجتماعي و سياسي براي اين امر اولويت دارند؟ نتيجه يك رفراندم كه با استفاده از شرايط سياسي ولي با عدم آگاهي لازم اجتماعي صورت گيرد تا چه اندازه براي آينده ايران مي‌تواند اميدوار كننده باشد؟

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

راهكار پيشنهادي نگارنده در برابر طرح رفراندم ، برگزاري انتخابات آزاد مجلس با حضور تمام جريانات سياسي و تحت نظارت ناظران بين‌المللي است. اين طرح گذشته از اين كه آسيبها و تهديدهاي رفراندم را ندارد موجب مي‌شود تا در يك رقابت در ميان تمام نيروهاي موجود هر گروهي نزديكترين كرسي به وزن اجتماعي خود در جامعه ايران را كسب كند مضاف بر اينكه نگاه و پايه اصلي اين طرح بر قدرت اجتماعي موجود در جامعه داخل ايران است و جريانات خارج از كشور و يا جرياناتي كه براي كسب قدرت به نيروهاي خارجي متكي‌اند در برابر نيروهاي داخلي در موضعي ضعيف تر قرار گيرند.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/15446

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'رفراندم رويايي شيرين واقعيتي خطرناك ؛ نقد و تحليلي بر پيشنهاد رفراندم، علي اكرمي' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016