لطیفه ای بی لطف است که می گوید معلمی که به قول امروزی ها وظیفه نشناس و خودسر بوده و از همان قماش معلمانی بوده که مرحوم جلال آل احمد تعریفش را گفته قصد یکی از شاگردانش را می کند ، او را به خانه می برد و برای اغفال بچه آلبوم عکسی می آورد و هی تعریف می کند از آن بچه و این بچه فامیل که روزگاری با وی بوده اند و الان برای خودشان دکتر و مهندس شده اند . مادر معلم که سر می رسد بجه را به خانه شان می فرستد و می گوید این بچه گول ترا نمی خورد دیگر چرا فامیل را بد نام می کنی ؟!
حالا حکایت ما و آقای نیما راشدان هم اینطور شده است ، بدون حرفی ابتدا اینرا بخوانید که همین تازگی ها از قلم آقای راشدان صادر شده است :
" جوان ايراني باور کنيد معناي واژه آرمان را نمي داند...... . قهرمانان او( جوان ایرانی ) ايمره ناگي ، واتسلاوهاول ، لخ والسا و ديگراني اند که براي انتخابات و نظام سياسي رقابتي کوشيده اند.......... شيوه زندگي جوان ايراني يعني « ترانس موزيک ، آبجوي هاينکن ، اکستازي، دي جي تيستو و پاول فان ديک» و..............."
آقای راشدان چرا جوانان ایران را بد نام می کنید ؟ بروید فکر دیگری کنید !
اگر شما واژه آرمان را نمی شناسید این حرف دیگری است ، حق ندارید خود را معادل جامعه جوان ایرانی بدانید . آیا خیل عظیم دانشجوی ایرانی که سالهاست برای آزادی واندیشه آزادی خواهانه شان در جنگ و دست و پنجه نرم کردن با عفریت دیکتاتوری ایران هستند نمی دانند آرمان یعنی چه ؟ آیا جوانان ایرانی که امروزه در تمامی صحنه های علمی و سیاسی و .... پیشرو ترین گروه هستند نمی دانند آرمان یعنی چه ؟
آقای راشدان شما حق ندارید به جوانان ایرانی توهین کنید و من گرچه نماینده جوانان نیستم اما یکی از آنها هستم و حداقل نمی گذارم به خودم توهینی شود این شما هستید که واژه آرمان را نمی دانید نه جوانان ایرانی ! نگاهی به مقالات مشعشع خودتان و هردم از این باغ بیندازید متوجه می شوید نداشتن آرمان چه ثمراتی دارد . چه کسی می گوید که الگوی جوانان ایرانی لخ والسا و .... دیگرانی است که نام برده اید ؟ اصلا تا بحال آیا دیده و شنیده اید که در جایی و محفلی و گروهی از ایشان نام ببرند ؟ الگوی جوانان ایرانی امروز رهبران آزادیخواهی و آزاد منشی همچون دکتر مصدق و دکتر شریعتی است که می بینیم عکسشان و نامشان امروز در دانشگاهها و تجمعات جوانان و دانشجویان دست بدست می شود .
اصلا این چه فرمولی است که صادر می نمائید مگر می شود که جوانی معنای آرمان و... را نداند و بعد برای خودش الگوهایی داشته بود همچون کسانی که نام برده اید ؟ آیا اصلا خودتان هم می دانستید که چه می خواستید بنویسید که اینچنین از آب در آمده ؟
متاسفانه روزگار خارج از کشور نیما راشدانی دیگری از شما ساخته است و آن جوانی که روزگاری در جلسات مطبوعاتی می دیدمش دیگر نیستید ! ظاهرا اینروزها اوقات شما را ترانس موزيک ، آبجوي هاينکن ، اکستازي، دي جي تيستو و پاول فان ديک و ....پر کرده است و اینچنین شیوه زندگی خود را در قیاس با تمامی جوانان ایرانی می دانید !
جوان ایرانی یعنی امید معماریان ، یعنی فرشته قاضی ، یعنی روزبه میر ابراهیمی ، یعنی احمد باطبی ، یعنی شهرام رفیع زاده ، یعنی حنیف مزروعی ، یعنی مهرداد لهراسبی . و هزاران هزاران نام دیگر که نه تنها با معنای واژه آرمان بیگانه نیستند بلکه دارای آرمانی واحد ومشترک بنام آزادی میهن هستند و گمان هم ندارم زندگیشان مصادف باشد با ، آبجوي هاينکن ، اکستازي، دي جي تيستو و پاول فان ديک و ..
شما ظاهرا برای کوبیدن یاسر عرفات از بد راهی وارد شدید که از آن طرف بام افتادید ! مراسم یادبودی که همین چندی پیش در حسینیه ارشاد برگزار شده بود مملو بود از جوانان، در غالب دانشگاهها هم همین جوانان بودند که برای وی یادبود گرفته بودند و اتفاقا باز همین جوانان دانشجو بودند که اولین بیانیه و اطلاعیه در فوت وی در ایران را صادر کردند ! و آنهم نه بخاطر نداشتن آشنایی با واژه آرمان بلکه بخاطر آرمانی مشترکی بود که با ابوعمار داشتند و آن حس ناسیونالیستی و آزادیخواهی و مبارزه اش بود . ابوعمار عرب بود و بایست از خلق عرب می گفت و دفاع می کرد و افسوس که ذره ای از این حس وطن دوستی در شما یافت نمی شود که اینچنین هم نوعان و هم میهن جوان خودرا به سخره گرفته اید .
جوانان ایرانی نیک فرق چفیه ای که ابوعمار بر گردن داشت با چفیه ای که بر گردن علی خامنه ای است را می دانند چفیه ابوعمار پرچم مبارزه و دفاع از میهنش بود و چفیه عاریه ای خامنه ای نماد خیانت و وطن فروشی اش است .
تحلیل و اشتباه دیگر شما که نمی دانم آن آمار را از کجا تهیه کرده اید این است که می گوئید :
" شمار خوانندگان رسانه هاي سياسي فارسي، آشکارا کاهش يافته است "
براستی با کدام بضاعت آماری وعلمی ای به این نتیجه رسیده اید ؟ نکند اینبار هم باز منظورتان آمار بازدید کنندگان وب سایت خودتان است که آنرا به جامعه تعمیم دادید ؟ که اگر نبود میزان بالای گرایش جامعه ایرانی به همین سایتها و پایگاههای فارسی زبان که امروزه به علت نبود مطبوعات مستقل و امنیت روزنامه نگاری بار تبادل و انتقال اخبار را بر دوش می کشند حکومتیان به فکر محدود کردن و حصرش نمی افتادند . اگر نبود همین گرایش و تقلای ارتباطی که دیگر کسانی مثل مریم عباسقلی نژاد وفرشته قاضی و شهرام رفیع زاده و روزنامه نگاران اینترنتی برای حکومت خطری محسوب نمی شدند تا بازداشتشان کند ؟!
برادر راشدان !
به خود آید به کجا چنین شتابان ؟
قصد دفاع از عرفات را ندارم وگرنه در آن باب هم حرفهایی داشتم و اینکه فلسطینیان هرگز عرفات را دیکتاتوری بد یمن نمی دانند و ...........
امیدوارم کمی بجای تندروی فکر کنید و بعد بنویسید .
خدانگهدار
امیرفرشاد ابراهیمی