چهارشنبه 20 آبان 1383

اظهارات احسان نراقي در گفتگو با راديو صداي امريكا درباره انتخابات آمريکا و فعاليت هاي هسته اي ايران

درست است كه شايد يك مقداري هدف امريكا، حمايت از اسراييل باشد، و من هم قبول دارم، ولي اين هم نيست كه بقيه ممالك به خاطر اسراييل به ايران بگويند كه اتم را بايست كنترل كند و مواظب باشد. اين يك امر عمومي و جهاني است. يعني مردم جهان آرزو دارند كه راديو اكتيو پخش نشود و اتم همه جا توسعه نيابد

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

[بخش فارسي صداي آمريکا]

سوال: پس از انتخابات امريكا دولت ايران مذاكرات را با سه دولت عمده اروپايي در ارتباط با برنامه هسته اي ايران از سر گرفت و ظاهرا پيشرفت هايي هم داشته هرچند كه فعلا متوقف شده است. آيا رابطه اي بين پيروزي پرزيدنت بوش و از سرگيري مذاكرات از سوي ايران با سه كشور قدرت عمده اروپايي مي بينيد؟

دكتر نراقي: به طور مستقيم نمي بينم چون اين جريان از مدت ها پيش معلوم بود كه قاعدتا به طرف يك نوع توافق مي رود. يعني مسئله اي ناگهاني نبوده است. البته صحبتهاي آقاي بوش هم در اين كه ايران دست از غني سازي اورانيوم بردارد و لااقل براي شش ماه كه خود ايران هم قبول كرده موثر بوده ولي به طور مستقيم نبوده است. آخرين خبري هم كه امروز داريم اينست كه به يك توافق مقدماتي رسيده اند. بالاخره دوطرف مي خواسته اند كه اين جريان به نقطه مشخصي برسد براي اينكه اين مسئله تنها مسئله اتم نيست از لحاظ نظامي مسئله اي عمومي و جهاني است و كشورهاي مختلف مستعداند و ديده اند كه راديو اكتيو چه مسايل و مشكلاتي را در بردارد، لذا امري است كه همگان دلشان مي خواهد كه اين موضوع مهار شود و آژانس بين المللي بتواند با دقت و كنترل كامل ببيند تا اطمينان همه كشورها جلب شود. اين آروزي همه است و انشاالله در همين سمت هم خواهد رفت.

سوال: چهار سال پيش در انتخابات 2000 ايالت فلوريدا سرنوشت ساز بود و تعيين كننده. ولي انتخابات 2000 يكي از جنجال برانگيزترين انتخابات در ايالت متحده امريكا بود. بعضي از تحليل گران تا جايي پيش رفتند كه اين در واقع صدمه و لطمه اي به دموكراسي امريكا بود. ولي كمتر از 4 سال ما مي بينيم كه چنين نبوده است و امريكا همچنان يك كشوري است كه بر اساس اصول دموكراسي پيش مي رود و در انتخابات اخير، هر چند جاهايي مختلف بي نظمي هايي گزارش شده است ولي رويهم رفته انتخابات به آرامي برگزار شد و پرزيدنت بوشي كه 4 سال پيش با آن جنجالي كه در اين كشور مطرح شد و سرانجام مسئله به ديوان عالي كشور امريكا ارجاع شد و در آنجا تصويب شد كه چه كسي بايست رييس جمهور امريكا باشد، اين بار مي بينيم كه پرزيدنت بود هم از نظر الكترال كالج و هم از نظر آراي عمومي و جالب توجه آنست كه حدود 4 ميليون آراي عمومي بيشتر از رقيب دموكرات خود سناتور جان كري بدست آورد. اين دموكراسي است كه در امريكا شاهد آن هستيم. در ايران چه درسي مي تواند براي مردم و دولت باشد؟

دكتر نراقي: اولا بگويم كه بنده هم مانند همه ناظر بودم و با دقت انتخابات را دنبال مي كردم و مي دانم كه خيلي با شور و شعف و مشاركت وسيعي بوده است كه خود قدم قوي است در جهت تحكيم دموكراسي.
ولي چيزي كه براي من بسيار جالب بود و يقين دارم تمام امريكايي ها از دموكرات تا جمهوريخواه هم اين احساس را داشتند، ژست آقاي كري بود كه به محض اينكه حس كرد در انتخابات برنده نمي شود، بلافاصله به آقاي بوش تلفن زد و بعد هم آمادگي خود را براي همكاري مسايل ملي و مملكتي بيان كرد و آقاي بوش هم خيلي استقبال كرد و خيلي خوشحال شد. اين حالت جوانمردي و روحيه جنتلمن داشتن است كه وقتي مي بيند دارد شكست مي خورد ديگر معطل نمي شود. در صورتي كه خيلي از طرفداران آقاي كري فكر مي كردند ساعتها شمارش آرا طول مي كشد. و اين ژست ايشان خيلي جالب بود و حاكي از اين است كه در امريكا واقعا دموكراسي ريشه دار است و رقبا مي توانند باهم خيلي سالم حرف بزنند و به رقيب خود تبريك محكم و از صميم قلب بگويند.
از نظر من اين ژست قابل تحسيني بود كه آقاي كري از خود نشان داد و باز هم همانگونه كه گفتم مظهر دموكراسي امريكاست. و خود آقاي بوش هم از انتخاب خودش بسيار خوشحال بود و از ژست آقاي كري هم به خودي خود لذت برد و خرسند شد.

سوال: واقعيت اين است كه پرزيدنت بوش 4 سال ديگر رييس جمهور امريكا خواهد بود. شما درباره مناسبات آينده ايران با امريكا در دور دوم رياست جمهوري آقاي بوش چه فكر مي كنيد؟

دكتر نراقي: در اين مدت قطع رابطه ايران و امريكا براي مردم معنايي نداشته است. تنها حوادثي اين را به وجود آورده. ولي بنده اميدوارم كه آقاي بوش و سياستگذاران امريكايي با واقع بيني با موضوع روبرو شوند و از نقش ايران در منطقه غافل نشوند.
همين الان با اين جنگ هايي كه اتفاق افتاده در افغانستان و عراق، ايران مهمترين كشور در رساندن كمك به اين دو كشور در حال نابودي و زحمت و سختي و از دست دادن خيلي امكانات به خصوص افغانستان و تا حدي عراق است. ايران مي تواند با نيروي انساني اش و وسايل و تكنيكش در بازسازي اين دو كشور فوق العاده موثر باشد و يقينا امريكايي هاي روشن بين و مطلع از اين موضوع غافل نيستند. ولي يك چيزهايي است كه بايد هردو طرف بدانند.
ايران يك مقداري گله از روز اول داشته است. در قضيه 28 مرداد. آن هم كه خانم آلبرايت آمد در سازمان ملل و واقعا عذرخواهي كرد و آقاي كلينتون هم آماده بود كه حتي با آقاي خاتمي مذاكره كند كه متاسفانه نشد و گله اصلي ايران تا حدي برطرف شد. ولي در يك مورد بايست گفت كه انصافا ايرانيان راجع به افغانستان خيلي كمك كردند. ولي سياستگذاران امريكا به اين موضوع توجه قابل ملاحظه اي نكردند.
ديگر اينكه مسئله توقيف اموال ايران كه شايد چندين ميليارد است كه مانده و حتي عده اي مي گويند كميته اي كه آن را رهبري مي كند به نفعش نيست اين موضوع حل شود و شايد هم مقداري سوسه مي آيد كه رابطه به جايي نرسد و خودش از اين مبلغ چندين ميلياردي استفاده كند.
بعد هم مسئله ايران و امريكا در ديوان بين المللي لاهه كه هنوز يك سال و نيم ديگر باقي است و اميدواريم هرچه زودتر آن هم تمام شود. يعني بايست موارد اختلاف را از بين برد و حل كرد.
يك موضوع ديگر كه بنده تازه شنيدم مسئله مجاهدين است كه در عراق مي باشند. 3500 نفر از آنها الان تحويل كميته بين المللي صليب سرخ شده اند و كميته بايست وضعيت آنها را بررسي و مشخص كند همچنين عده اي از اين افراد از سازمان مجاهدين جدا شده اند ولي گويي امريكا نمي گذارد و يا به دلايلي موافق نيست. اين ها را بايست هر دو طرف بنشينند سر ميز مذاكره و حل كنند. بنده فكر مي كنم فاز اول اين مذاكره در شرم الشيخ است كه 22و 23 نوامبر در شرم الشيخ مي باشد و اميدوارم كه با موضع مثبتي همه بنشينند دور هم. چون تنها مسايل مربوط به ايران نيست. بنده به مذاكرات شرم الشيخ خيلي خوشبين هستم و اميدوارم كه فتح و پيروزي آقاي بوش و همكارانشان را تشويق كند كه روي خوش نشان دهند به مسايل و به طرف راه حل مقبول همه، بروند و يك مرحله موثري باشد براي نزديك شدن به صلح.
بنده دلم مي خواهد اين را بگويم آقاي بوش كه اين دفعه انتخاب شده اندو خيلي تكيه ايشان بر مسايل معنوي و اخلاقي بوده است، مسئوليت او سنگين تر از مرتبه پيش است. ايشان مرتبه پيش انتخاب شدند، به عنوان رييس جمهور امريكا، اين مرتبه ايشان مي توانند مرد تاريخي شوند. نظير رييس جمهورهايي مانند روزولت و ويلسن. مي تواند با همين روحيه معنويتش كه به آن تكيه كرده، در بقيه جهان هم اين را سرايت دهد و رفتارش را منطبق كند بر نيازهاي واقعي ملت ها، برمبناي عدالت. و جهاني شدني كه امريكا و كشورهاي غربي به دنبال آن هستند فقط جهاني شدن سرمايه نباشد، جهاني شدن معنويت و اخلاق و حقوق بشر هم باشد. مثلا اين فشاري كه امريكا مي آورد براي اتم، خوب است كه برابر اين را راجع به حقوق بشر مثل اروپاييان بكاربندد كه تساوي ، عدالت و آزادي در جهان توسعه پيدا كند. اين تنها راه نجات كشورهاست. دموكراسي امريكا را همه تحسين مي كنند و آرزو مي كنند اين دموكراسي در دنيا عموميت پيدا كند و آقاي بوش با قدرت و امكاناتي كه دارد مي تواند اين را رواج دهد. منتهي بايد ايشان در نظر بگيرند كه فقط قدرت و پول كافي نيست و معنويتي كه ايشان از آن در انتخابات سود بردند هم بايست به سياست اضافه كرد. تفاهم را بايست اضافه كرد و بالاخره اگر آقاي بوش با تروريسم مبارزه مي كنند، بايد به اسراييل هم بگويند كه آقا زودتر بنشين با فلسطين دور يك ميز و حق فلسطين را بشناس. همانطور كه روز اول آقاي بوش گفته است كه آرزو مي كنم دولت فلسطين و دولت اسراييل با هم جنگ نكنند و دست از تجاوز بردارند. من چند روز پيش ديدم كه سخنگوي آقاي بوش گفته است كه جنازه ياسر عرفات نمي تواند در مقابل مسجدالاقصا به خاك سپرده شود براي اينكه آنجا براي پادشاهان اسراييل بوده و يك تروريست عرب نمي تواند بيايد اينجا. خوب اين خيلي ظلم و بالاتر از آن نوعي وقاحت است و ديگر زبان آشتي نيست. مهمترين كاري كه مي بايست آقاي بوش انجام دهد اينست كه به اسراييل بگويد زبان ملاطفت و دوستي و صفا را در يك منطقه محدود و كوچك كه زندگي مي كنيد، بكار ببرد. اگر اين عدالت رايج شود بزرگترين ثمره دنيا را آقاي بوش از آن خود خواهد كرد.

سوال: چنانچه ايران از دنبال كردن سلاح هاي اتمي دست بردارد، آيا موضع امريكا در همين حد مي ماند. يعني اگر ايران از سلاحهاي اتمي دست بكشد كافيست يا امريكا براي ايران برنامه هايي در جهت دموكراسي دارد؟

دكتر نراقي: من نمي توانم بگويم كه امريكا براي ايران برنامه هايي دارد. ولي مطمئنم كه اگر ايران دست بكشد طبق موافقتي كه با سه كشور در اين چند روز در پاريس داشته است، كشورهاي غربي، اروپاييان و امريكايي ها كمك هاي فني مهمي هم در جهت فناوري هسته اي غيرنظامي خواهند كرد. براي اينكه اين اتم هم يك بدبختي و مصيبتي است. آقاي گورباچف آمد در يونسكو بنده آنجا حضور داشتم، گفت وقتي كه چرنويل منفجر شد در دم 60 هزار نفر جان باختند و تا آخر قرن بيست و يكم 5/4 ميليون نفر مسموم خواهند شد. بچه ها و نوزادان معلول به دنيا خواهند آمد. يك مقداري هم اضطراب دنيا براي خود اتم است. براي اينكه اگر ايران داراي اتم شود تركيه و عربها هم مي روند به دنبال بمب اتم و واقعا فلسفه تاسيس آژانس محدود كردن اتم بوده است كما اينكه از آن زمان كه آژانس تاسيس شده ديگر كشورها تقريبا دنبال بمب اتم نرفته اند. حتي اتم غيرنظامي هم خيلي مناسب نيست و در خيلي از كشورها از انرژي گاز و خورشيد استفاده مي كنند و هيچ معلوم نيست كه اتم براي ما بهترين انرژي باشد. اين مسئله را هموطنان ما مي بايست در نظر بگيرند كه يك كشور نمي تواند تمام هم و غم خود را براي اتم بگذارد. اتم جزئي است از مجموعه صنايع پيشرفته است و ما وسايل ديگري هم داريم. مثلا خيلي مكانها با نور خورشيد انرژي مي گيرند.
بنابراين درست است كه شايد يك مقداري هدف امريكا، حمايت از اسراييل باشد، و من هم قبول دارم، ولي اين هم نيست كه بقيه ممالك به خاطر اسراييل به ايران بگويند كه اتم را بايست كنترل كند و مواظب باشد. اين يك امر عمومي و جهاني است. يعني مردم جهان آرزو دارند كه راديو اكتيو پخش نشود و اتم همه جا توسعه نيابد. و ايران بايد با تمهيداتي كه از كشورهاي صنعتي بزرگ و امريكا مي گيرد، در اين راه خود هم پيش قدم شود و امكانش را هم دارد. ايران تا 500 سال گاز دارد و الان با چين براي فروش 20 سال گاز ميلياردها دلار معامله كرده است.
بنابراين اين مطلب يك امر جهاني است و بايد البته تفاهم و اعتماد هم باشد.من مي خواهم يك مقداري از هموطنانم دفاع كنم كه اگر يك چيزهايي را در اين سالها نگفتند به خاطر خساراتي بوده است كه از روابط جدايي خورده ايم و بايد هر دو كشور نشان دهند كه مي توانند به هم اعتماد كنند و اين يك مرحله مهمي خواهد بود در تاريخ جهان و قرن بيست و يك.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/14213

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'اظهارات احسان نراقي در گفتگو با راديو صداي امريكا درباره انتخابات آمريکا و فعاليت هاي هسته اي ايران' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016