بسم الله الرحمن الرحيم
لكم دينكم ولي دين. دين شما براي خودتان و دين من براي خودم.
جناب حضرت آيت الله سيستاني هيچ وقت فكر نمي كردم به يك شخصيت بزرگ ديني نامه بنويسم و با اين آيه نامه را شروع كنم ولي امروز جهاد را با مقدس نماها مي دانم و بزرگترين دشمنان اسلام را استكبار جهاني نمي دانم بلكه خوارج زمان خود مي دانم. اين افراد با نام دين و اجتهاد در دين ايات خدا و دين را وارانه معرفي مي كنند و باعث نابودي اسلام در دل جوانان مي شوند. امروز اسلام در خطر است بيشتر از هر زمان ديگر و علت آن همين برادران مقدس نما هستند.
احكام اسلامي و شرعي را با زورگويي و اجبار بيان مي كنند و دل هر مسلمان را جريحه دار مي كنند. اي افرادي كه اجبار و زور را به ايات خدا به ناحق تفسير و تحريف مي كنيد اين دين شما براي خودتان و بگذاريد دين ما براي خودمان باشد. دفتر و پايگاه اينترنتي شما نامه بنده را جواب دادند كه اي كاش ميمردم و همچين پاسخي را نمي ديدم. وقتي از زور و اجبار در احكام شرعي و احكام ديني سخن مي گوييد تنها روش را التزامي و اجبار با قانون و مجازات مي دانيد.
دستخطي كه براي بنده فرستاده شد اگر چه بسيار كوتاه بود ولي اگر امام علي (ع) در بين ما بود به ايشان نشان مي دادم كه با شما سخن بگويد. آيت الله سيستاني با كراهت تمام و بدون سخن شفاف بر التزامي بودن احكام دين پافشاري مي كنيد. مگر ايه لااكراه في الدين را فراموش كرده ايد و يا توجهي به بيان آشكار قران نداريد؟ چرا آيه بعد را فراموش مي كنيد؟ به خدا پناه مي برم هنگامي كه روحانيت و مراجع شيعه اينچنين نگرش انحرافي از دين داشته باشند. دين ما را چكار داريد مي كنيد؟ براي اهل كتاب ذمي نيز احكام ديني را اجباري مي دانيد. منتظر بودم پاسخ بدهيد در دين و اعتقادات و احكام دين اجبار حرام است ولي بر عكس پاسخي مي گيرم كه حتي بايد اهل كتاب را به احكام ديني ملتزم كرد. خود از كلمه اجبار مي ترسيد و به جاي ان التزام را بكار مي بريد. در ذات پاك بشر است كه اجبار را متنفر باشد و دين را خارج از اجبار بداند ولي شما كلمه التزام را بكار مي بريد و فكر مي كنيد با تغيير لفظي معناي كلام زياد تنفر را دامن نمي زنيد؟
يك زماني دستخط مراجع دين را كه دريافت مي كردم مي بوسيدم و بر پيشاني خود قرار مي دادم و افتخار مي كردم كه قلم اقايان براي اسلام از خون شهيدان پر ارزشتر است. ولي امروز از دستخط بعضي از اقايان به خدا پناه مي برم و به خدا مي گويم دين تو را دارند چكار مي كنند. حضرتعالي چگونه و به استناد كدام آيه و حديث شما اجبار و زورگويي را اصل دين و دينداري مي دانيد؟ يعني اگر مردم اختيار داشته باشد و با قلب به احكام ديني توجه كنند را ديگر امر محالي مي دانيد؟ فقط دينداري و عمل به احكام ديني با زور و اجبار استقرار پيدا مي كند؟ نمي دانم اين خط را چه كسي در دفتر شما از طرف شما نوشته است ولي بايد با دفاتر خود سخن داشته باشيد و به آنان تذكر بدهيد كه مردم را از دين فراري ندهند. اگر ايمان نداشتم كه اجبار در احكام دين نيست به ديني كه شما معرفي مي كنيد كافر مي شدم. يا شما به قرائت اختيار به احكام ديني بنده كافر هستيد يا من به قرائت اجبار و زور در احكام ديني شما كافر هستم. بهرحال اين قرائت ديني شما براي خودتان باشد و اين قرائت ديني بنده براي خودم باشد.
باز جاي تشكر است كه حداقل جواب داديد بعضي از اقايان حتي جواب نمي دهند يا دفتر اقاي خامنه اي جوابي مي دهد كه وجود انسان ميلرزد. از پايگاه ولايت نامه اي دريافت كردم كه اجبار حكومت در احكام دين و زورگويي قانوني با نام دين را اينچنين جواب دادند كه پاسخ نمي دهند زيرا فقه عام نيست. يعني مربوط به تمام مردم و سؤال معمولي نيست. يعني لطفا ار حيض و غسل بپرسيد تا جواب عام باشد و اينچنين سؤالات جواب داده نمي شود.
انسان به قرائت ديني شما تنفر پيدا مي كند و قداست تمام روحانيت را با اين نوشتار زير سؤال مي بريد. ديگر انسان براي هيچ روحاني كوچكترين احترام را قائل نيست زيرا كساني كه منبع اصلي اجبار و زور در احكام ديني هستند را چگونه مي توان مقدس يا مردان خدا نامگذاري كرد؟ البته روحانيت نيز هست كه مخالف با اجبار و زور در احكام هستند.
سخنان اقاي دكتر كديور در كانون توحيد و بيان آن در روزنامه شرق را بايد تشكر كرد. ايشان بر عليه تفكر تحجر به جهاد دعوت مي كند و استناد به آيات قران مي كند و مي گويد لااكراه في الدين، قد تبين الرشد من الغي امري استمراري است و نبايد تفسير ابتدائي از آن كرد. اجبار فقط در قبول دين نيست بلكه اختيار در اعتقادات و احكام دين نيز است. اگر نبود در جامعه قرائت اختيار و قبول قلبي احكام دين بنده به سخنان و دين اجباري شما بطور مطلق كافر مي گشتم. انتظار دارم پايگاه حضرت آيت الله سيستاني كمي تفكر در اين مورد بكنند و شفاف از اجبار و زورگويي ديني حتي در حكومت اسلامي فاصله بگيرند و اگر نكنند بدانند كه تفسير ابتدائي از آيه را تاييد كرده اند. چرا شما قد تبين الرشد من الغي را فراموش مي كنيد؟ و اگر پاسخي دريافت نكردم به شما مي گويم: لكم دينكم ولي دين. دين شما براي خودتان و دين من براي خودم.
وسلام
حسين خداداد