* کيارستمی رکورددار، هشت داوری و ۱۶ جايزه برای ۴۶ سال حضور سينمای ايران
«سينما و سينماگران ايرانی از ابتدای حضور خود در جشنواره کن يعنی از سال ۱۹۶۱ تاکنون، ۵۸ حضور در اين رويداد داشته که البته ۶ فيلم ساخته کارگردانهای ايرانی اما محصول کشورهای ديگر بوده است.
۴۴ سينماگر ايرانی تاکنون در جشنواره کن حضور داشته که عباس کيارستمی با ۸ فيلم و محسن مخملباف با ۵ فيلم بيشترين حضورها را داشتهاند. هشت داوری و ۱۶ جايزه نيز مجموعا برای سينماگران ايرانی در طول ۴۶ سال حضور سينما و سينماگران ايران در جشنواره کن به دست آمده است.»
در آستانهی برپايی شصتويکمين دورهی جشنوارهی فيلم کن، محمد اطبايی کارشناس امور بينالمللی سينمای ايران در يادداشتی اختصاصا به بخش سينمايی خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا) دربارهی تاريخچهی اين جشنواره و حضور سينمای ايران آورده است:
*** مقدمه
کن در منطقهای موسوم به «کوت دازور» (ساحل لاجوردی) درجنوب فرانسه و ساحل دريايی مديترانه قرار گرفته است.
کن در قرون وسطی وابسته بهخاندان سلطنتی لرن بود و تا ابتدای قرن نوزدهم به شکل يک دهکده کوچک کشاورزی و ماهيگيری باقی ماند. در سال ۱۸۳۴ لرد هنری پيتر بروهام انگليسی در طی يک ديدار از اين دهکده مجذوب زيبايیها و طبيعت منطقه و موجب سفر خانوادههای متمول انگليسی و فرانسوی برای گذراندن تعطيلات شد. با سرازير شدن توريستها به کن، اين شهر بهسرعت رشد کرد و درچند دهه اخير برگزاری جشنواره فيلم کن شهرتی جهانی برای اين شهر بههمراه آورده است. جدا ازجشنواره کن، رويدادهای مختلفی مانند ميدم (کنفرانس برای اقتصاد موسيقی)، ميپيم (بازار بينالمللی معاملات مستقلات و مسکن) و نمايشگاه جهانی کالاهای بدون ماليات در طول سال اهميتی دوچندان به کن داده است.
*** جشنواره کن: تاريخچه، اهميت و سينمای ايران
جشنواره بينالمللی فيلم کن اکنون بهعنوان مهمترين رويداد سينمايی و حتی هنری جهان در شهریکوچک درجنوب فرانسه برگزار میشود و پيدايش اين جشنواره خود داستانی جذاب است. جشنواره «ونيز» از سال ۱۹۳۲ آغاز و مرکز توجه سينماگران و سينمادوستان شد، اما زمانه، دوران استيلای فاشيسم در ايتاليا بود. در سال ۱۹۳۸ و در اوج فاشيسم موسولينی، مسوولان جشنواره ونيز برخلاف نظر تماشاگران و حتی هيات داوری، فيلم ضدجنگ «توهم بزرگ» ساخته ژانرنوآر را ناديده گرفته و جايزه بزرگ جشنواره را بهطور مشترک به دو فيلم از آلمان و ايتاليا اعطا کردند. اين اتفاق حتی منجر به استعفای اعضای انگليسی و آمريکايی هيات داوران شد، اما مسوولين فرهنگی دولت «موسولينی» تاب اعطای جايزه به توهم بزرگ را که بنا بهگفته گوبلز، «دشمن سينمايی درجه يک» لقب گرفته بود را نداشتند. اين حرکت ونيز موجب تولد جشنواره کن شد و گروهی از سينماگران و منتقدين فرانسوی، دولت آن کشور را تحت فشار برپايی يک جشنواره فيلم قرار دادند که در راس آنان فيليپ ارلانژه، روبر فاورله بره (که تا سالها مديريت جشنواره کن را برعهده داشت) و لويی لومير اين حرکت را راهبری میکردند. سرانجام دولت فرانسه به برپايی جشنواره رای موافق داد و بر سر مکان برگزاری بحثهای مختلفی درگرفت که نهايتا بين دوشهر بياريتز در ساحل اقيانوس اطلس و کن در دريای مديترانه، شهر کن انتخاب شد و دليل ناگفته اين انتخاب نه به آبوهوا و طبيعت منطقه که موافقت مقامات شهرداری کن برای ساخت محلی خاص جشنواره بود. اولين دوره «جشنواره بينالمللی فيلم» در روز اول سپتامبر ۱۹۳۹ آغاز شد و دليل انتخاب اين زمان، استدلال مسوولين شهر برای طولانیتر کردن فصل توريستی برای دوهفته بيشتر در ابتدای پاييز بود. اما جشنواره کن تنها روز افتتاحيه خود را ديد چرا که در روز دوم سپتامبر و آغاز جنگ جهانیدوم، جشنواره بهمدت هفتسال تعطيل شد. در روز ۲۰سپتامبر ۱۹۴۶، اولين دوره واقعی جشنواره کن بارديگر در همان شهر و بنا بر قول همچنان باقيمانده مقامات شهر برای ساخت کاخ جشنواره و باحمايت دو وزارت امورخارجه و آموزشوپرورش فرانسه برگزار شد.
لويی لومير ۸۲ساله رياست هيات داوران را بهعهده گرفت و جشنواره، ۱۱فيلم را شايسته دريافت جايزه بزرگ جشنواره دانست. از سال بعد مرکز ملی سينمای فرانسه _cnc عهده دار هماهنگی انتخاب فيلم شد و در آن دوران فيلمهای ارايه شده از کشورهای صاحب سينما، بدون انتخاب از طرف مقامات جشنواره دراين رويداد به نمايش گذاشته میشد. علیرغم مشکلات مالی که حتی مانع برگزاری جشنواره درسال ۱۹۵۰شد، مقامات کن بهقول خود عمل کرده و کاخ کروازت از سال ۱۹۵۲ محل برگزاری جشنواره شد و اين مکان هماکنون محل هتلنوگاهيلتون کن است که بخش پانزده روز کارگردانان در آن برگزار میشود. زمان جشنواره کن در دهه پنجاه به فصل بهار تغيير پيدا کرد که دليل آن در رقابت با جشنوارههای برلين و ونيز و دريافت فيلمهای مطرح سينمايی جهان و نيز بهدليل فصل توريستی ارزيابی شد. در سال ۱۹۵۴، سوزان لازون جواهرساز پاريسی پيشنهاد استفاده از برگ نخل را که ديگر سمبل شهر و جشنواره شده بود را بهعنوان جايزه داد که با طرحی از ژانکوکتو، جايزه نخل طلا جايگزين جايزه بزرگ جشنواره از سال ۱۹۵۵ شد و البته جايزه نخلطلای فعلی کن با طرحی از کارولين شوفل _ گروزی مدير شوپارد از سال ۱۹۹۷ به برندگان اول جشنواره اعطا میشود.
جشنواره کن از ابتدا محل جولان ستارهها و نامهای بزرگ هنر سينما بود و حتی تماشاگران جشنواره نيز عمدتا جهت ديدار اين ستارگان و حضور در ميهمانیهای پرزرقوبرق جشنواره در هتلها و ويلاها به کن سفر میکردند، اما بهتدريج صنعت سينما، وجه اقتصادی خود را نيز برجشنواره تحميل کرد و درسال ۱۹۵۹، باحضور ده شرکتکننده و برپايی يک پرده کن بر پشت بام کاخ جشنواره، اولين بازار فيلم کن نيز شکل گرفت و از سال ۱۹۶۱ اين بازار بخش رسمی از جشنواره بينالمللی فيلم کن شد.
حضور چند باره نامهای آشنا و کارگردانهای صاحب نام در کن انتقاداتی را موجب شد و ژرژ سادول منتقد و مورخ معروف فرانسوی، «بخش هفته بينالمللی منتقدين» را از سال ۱۹۶۲ جهت معرفی استعدادهای جديد و خاص فيلمهای اول و يا دوم يک کارگردان ايجاد کرد. در سال ۱۹۶۸، آندره مالرو، وزير فرهنگ وقت فرانسه اقدام بهاخراج هانری لانگلوا مدير محبوب سينماتک فرانسه کرد و اين عمل موجب واکنش جمعی از سينماگران فرانسوی درجشنواره همان سال شد. لويیمال و رومن پولانسکی بلافاصله از هيات داوری استعفا دادند و فرانسوآ تروفو و ژان لوک گدار رهبری گروهی ديگر از فيلمسازان موج نو فرانسه را دراعتراض به اين اقدام داشتند.
اين گروه خود را از پرده سينمای جشنواره آويزان و موجب تعطيلی جشنواره درسال ۱۹۶۸ شدند! اين حرکات موجب عقبنشينی آندره مارلو و ابقای هانری لانگلوا شد، اما جشنواره کن ديگر به تعطيلی کشيده شده بود. گروه ديگر از فيلمسازان فرانسوی مانند روبرو انريکو و ژاک دو نيول _ والکروز اعتقاد داشتند که جشنواره کن بهعنوان يک محل برای مناقشات سياسی از طرف تروفو و گدار مورد سوءاستفاده قرار گرفته است و همراه با گروهی ديگر از فيلمسازان انجمن کارگردانهای فيلم را تشکيل و دومين بخش جنبی کن با عنوان «پانزده روز کارگردانها» يا «دوهفته کارگردانها» از سال ۱۹۶۹ شکل گرفت. جالب آنکه وجهتسميه اين بخش به پانزده روز برگزاری جشنواره بر میگشت که بعدها ۱۲روز کاهش پيدا کرد اما عنوان اين بخش تغييری نکرد.
از سال ۱۹۷۲ مسوولين جشنواره تصميم به تشکيل هيات انتخاب جهت گزينش نهايی فيلمها گرفتند و پيش از آن فيلمها توسط نمايندگان جشنواره در کشورهای مختلف انتخاب میشدند.
موريس بسی درسال ۱۹۷۵ تصميم به اضافهکردن سهبخش غيررقابتی به بخش مسابقه رسمی با عنوانهای «چشمان بارور»، «روح زمانه» و «گذشته کامل» گرفت که با استقبال همگان روبهرو شد، اما اين تعدد بخش قدری شرايط انتخاب و نمايش فيلمها را پيچيده کرده و ژيل ژاکوب دبير کل جديد کن، هر سه بخش را به يک بخش يعنی نوعی نگاه تغيير داد که تا امروز نيز پابرجا است.
از سال ۱۹۸۳ کاخ جشنوارهها و کنگرهها در محل قديمی کازينو زمستانی کن به عنوان محل اصلی جشنواره
آغاز به کار کرد و درهمان سال ستارگان و بزرگان سينما به کن دعوت وهريک اثر دستخود را در پيادهرو کنار کاخ بهجا گذاشتند. درسال ۱۹۹۷ و در پنجاهمين دوره جشنواره، تمامی برندگان زنده نخل طلا به جشنواره دعوت شده و يک جايزه ويژه باعنوان «نخل نخلها» نيز به اينگماربرگمان اعطا شد. از سال ۱۹۹۸ و در اعتقاد به اهميت مدارس سينمايی، ژيل ژاکوب بخش سينه فونداسيون (بنياد سينما) را خاص فيلمهای ساخته دانشجويان سينما برپا داشت و هماکنون رياست افتخاری اين بنياد برعهده مارتين اسکورسيزی وعباس کيارستمی است. از سال ۲۰۰۲، جشنواره بينالمللی فيلم که عنوان رسمی اين رويداد بود به «جشنواره کن» تغيير نام داد و از سال۲۰۰۴ و بنا به پيشنهاد «تيری فرمو» دبير هنری جشنواره بخش
«کلاسيکهای کن» راهاندازی شد. سال ۲۰۰۵ نيز شاهد برپايی بخش جديد ديگری باعنوان «تمام سينماهای دنيا» شد که ويژه سينمای ملی کشورهايی است که توليداتشان کمتر امکان عرضه بينالمللی را دارد.
جشنواره اکنون با بودجه ۲۰ميليون يورويی خود که نيمی از آن از وزارت فرهنگ و نيمی ديگر از طرف شهر کن تامين میشود، هرساله حدود ۲۰۰۰ فيلم بلند سينمايی را از ۱۰۰کشور جهان جهت گزينش مورد بازبينی قرار میدهد. اين رويداد، تقويم توليد فيلم در کشورهای مختلف را تغيير داده بهگونهای که تهيهکنندگان آثار خود را همواره برای ارائه به هيات انتخاب جشنواره کن آماده میکنند. حضور يک فيلم در جشنواره کن، سرنوشت اقتصادی آن را تغيير داده و دروازههای موفقيت فرهنگی وتجاری را به روی آن باز میکند. کن هفتاد هزار نفری هرساله و در زمان جشنواره و بنا به آماری غيررسمی ميزبان بيش از پنجاههزار ميهمان است که حداقل نيمی از آنان را دستاندرکاران حرفهای سينما و نمايندگان رسانههای جمعی تشکيل میدهند. تنها در بازار فيلم کن بيش از دوهزار شرکت و عرضهکننده و پخشکننده فيلم حضور دارند.
*** سينمای ايران در کن
سينمای ايران برای اولين بار با فيلم کورش کبير ساخته مصطفی فرزانه در بخش مسابقه فيلمهای کوتاه جشنواره کن سال ۱۹۶۱ حضور يافت و پس از آن در دومين حضور درسال ۱۹۶۴، فيلم «طلوعفجر» ساخته احمد فاروقیقاجار در بخش مسابقه فيلمهای کوتاه حضور يافته و جايزه شورای عالی تکنيک را نيز دريافت داشت. درهمين سال، اولين فيلم بلند ايرانی
«شب قوزی» ساخته زندهياد فرخ غفاری دربخش هفته منتقدين به نمايش درآمد. سينمای ايران پس از شش سال غيبت و درسال ۱۹۷۱ با فيلم «گاو» ساخته داريوش مهرجويی دربخش پانزده روز کارگردانها حضور يافت. مهرجويی در سال بعد نيز يعنی در ۱۹۷۲، فيلم «پستچی» را در بخش پانزده روز کارگردانها به نمايش درآورد. فيلم کوتاه انيميشن
«شهرخاکستری» ساخته فرشيد مثقالی، سينمای ايران را درسال ۱۹۷۳ دربخش پانزده روز کارگردانها نمايندگی کرد.
سال ۱۹۷۵ شاهد حضور فيلم «شازده احتجاب» ساختهی بهمن فرمانآرا و فيلم انيميشن «تداعی» ساخته نورالدين زرينکلک در بخش پانزده روز کارگردانها بود. فرمانآرا بارديگر با فيلم «سايههای بلندباد» در سال ۱۹۷۹ در بخش هفته منتقدين حضور يافت.
بهرام بيضايی با فيلم «چرتکه تارا» اولين حضور پس از انقلاب ايران را در بخش نوعی نگاه در سال ۱۹۸۰رقم زد و درهمين سال، سهراب شهيدثالث نيز با فيلم «نظم» و البته بهعنوان محصول آلمان در بخش پانزده روز کارگردانها حضور داشت. رافق پويا، فيلم «دفاع ازخلق» را بهعنوان محصول ايران و آمريکا در سال ۱۹۸۱ در بخش پانزده روز کارگردانها به نمايش درآورد و قاسم ابراهيميان نيز «خواستگاران» را بهعنوان محصول آمريکا درهمان بخش در سال ۱۹۸۸ به جشنواره کن برد. سينمای نوين ايران برای نخستينبار در سال ۱۹۹۱ با فيلم «درکوچههای عشق» ساخته خسرو سينايی در بخش نوعی نگاه حضور يافت. سال ۱۹۹۲ سالی پربار برای سينمای ايران در کن بود. فيلم کوتاه انيميشن «قلب» ساخته سعيد مجاوری در بخش مسابقه فيلمهای کوتاه کن حضور يافت و عباس کيارستمی «زندگی و ديگر هيچ» را در بخش نوعی نگاه به نمايش درآورد و دو جايزه معتبر «جايزه روسلينی» و جايزه «بهترين فيلم بخش نوعی نگاه» را دريافت داشت.
فيلم «بدوک» ساخته مجيد مجديدی در بخش پانزده روز کارگردانها حضور يافت و ده فيلم انيميشن ايرانی نيز در بخش «سينما هميشه» به روی پرده رفتند. بنياد سينمايی فارابی نيز در همين سال با اختصاص فضايی به عرضه و بازاريابی فيلمهای ايرانی در بازار فيلم کن پرداخت که تا به امروز همهساله در اين بازار حضور داشته است.
عباس کيارستمی در سال ۱۹۹۳ بر مسند داوری جشنواره کن نشست و سال پس از آن، فيلم «زير درختان زيتون» را در بخش مسابقه کن به نمايش درآورد. ابراهيم مختاری نيز همان سال، فيلم «زينت» را در بخش هفته منتقدين عرضه کرد. محسن مخملباف نيز در سال ۱۹۹۵ برای نخستينبار به کن پا گذاشت و دو فيلم «نوبت عاشقی» و «سلام سينما» در بخش نوعی نگاه حضور يافت. جعفر پناهی نيز در همين سال با فيلم «بادکنک سفيد» به پديده کن تبديل شد. اين فيلم جايزه معتبر دوربين طلايی، جايزه بهترين فيلم بخش پانزده روز کارگردان را وجايزه فيپرشی (فدراسيون منقدين بينالمللی سينما ) را دريافت داشت.
«گبه» ساختهی محسن مخملباف در بخش نوعی نگاه جشنوارهی کن سال ۱۹۹۶ به نمايش در آمد و در سال ۱۹۹۷ سينمای ايران مهمترين جايزه تاريخ سينمای خود، يعنی نخل طلای بهترين فيلم جشنواره را برای «طعم گيلاس» ساختهی عباس کيارستمی دريافت داشت.
امير نادری نيز در همين سال «ای بی سی منهتن» را به عنوان محصول آمريکا در بخش نوعی نگاه به نمايش درآورد. سميرا مخملباف نيز در سال ۱۹۹۸ پا به جشنواره کن گذاشت و فيلم «سيب» را در بخش نوع نگاه عرضه داشت. فيلم کوتاه «گناه اول» ساخته فهميه سرخابی نيز در همين سال در بخش تازه تأسيس سينه فوندانسيون به نمايش درآمد. «قصههای کيش» ساخته ناصر تقوايی، محسن مخملباف و ابوالفضل جليلی با جنجال بسيار در بخش مسابقه کن به روی پرده رفت.
فيلم کوتاه «دايره» ساخته محمد شيروانی نيز در همين سال در بخش هفته منتقدين حضور يافت. سميرا مخملباف نيز در همين سال بر مسند داوری کن نشست. سميرا در سال ۲۰۰۰ فيلم «تخته سياه» را در بخش مسابقه به نمايش گذاشت و جايزه هیأت داوران را نيز دريافت داشت.
بهمن قبادی با فيلم «زمانی برای مستی اسبها» در بخش پانزده روز کارگردانها و حسن يکتاپناه با فيلم «جمعه» در بخش نوعی نگاه حضور يافته و به طور مشترک جايزه دوربين طلايی سال ۲۰۰۰ را دريافت داشتند.
قبادی دو جايزه فيپرشی و سينمای هنر و تجربه را نيز به خود اختصاص داد. محسن مخملباف در سال ۲۰۰۱ با فيلم «سفر قندهار» در بخش مسابقه حضور يافت و جايزه کليسای جهانی را نيز دريافت کرد. عباس کيارستمی با فيلم «ای بی سی آفريقا» در بخش خارج از مسابقه حضور يافت و رضا ميرکريمی با فيلم بلند «زير نور ماه» و علیمحمد قاسمی با فيلم کوتاه «غريبه و بومی» در بخش هفته منتقدين سال پرباری را برای سينمای ايران در کن رقم زدند و ميرکريمی جايزه بهترين فيلم بخش هفته منتقدين را هم گرفت. در سال ۲۰۰۲، عباس کيارستمی با فيلم ده در بخش مسابقه، داريوش مهرجويی با فيلم «بمانی» در بخش نوعی نگاه، بهمن قبادی با فيلم «آوازهای سرزمين مادریام» در بخش نوعی نگاه و دو فيلم کوتاه «چت» ساخته شادمهر راستين و «گيوتين» ساخته بهرام عظيمپور در بخش پانزده روز کارگردانهای جشنواره کن حضور پيدا کردند و قبادی که داوری بخش دوربين طلايی را به عهده داشت، جايزه فرانسوا شاليه را برای «آوازهای سرزمين مادریام» دريافت کرد.
کيارستمی داوری بخش فيلمهای کوتاه و سينه فوندانسيون را عهدهدار بود. سميرا مخملباف با فيلم «پنج عصر» در بخش مسابقه جشنواره کن ۲۰۰۳ حضور يافت و دو جايزه هیأت داوران و جايزه کليسای جهانی را از آن خود ساخت.
جعفر پناهی با فيلم «طلای سرخ» جايزه هیأت داوران بخش نوعی نگاه را گرفت و پرويز شهبازی با «نفس عميق» در بخش پانزده روز کارگردانها و محمد حقيقت با «دو فرشته» در بخش هفته منتقدين سالی موفقيتآميز را برای سينمای ايران به ارمغان آوردند.
advertisement@gooya.com |
|
سال ۲۰۰۴ نيز چهار فيلم ايرانی را در جشنواره فيلم کن شاهد بود. عباس کيارستمی با فيلم «پنج» و« ۱۰ روی ده» در بخش رسمی، محسن امير يوسفی با «خواب تلخ»، بهروز افخمی با «گاوخونی» در بخش پانزده روز کارگردانها، حضور داشته که امير يوسفی تقديرنامه هیأت داوری دوربين طلايی و جايزه نگاه جوان بخش پانزده روز کارگردانها را دريافت کرد. در سال ۲۰۰۵، عباس کيارستمی رياست هیأت داوری جايزه دوربين طلايی را به عهده داشت و نيکی کريمی با فيلم «يک شب» در بخش نوعی نگاه و محمد رسولاف با فيلم «جزيره آهنی» در بخش پانزده روز کارگردانها حضور داشتند و خانه سينما نيز برای اولين و آخرينبار در دهکده بينالمللی جشنواره پاويون ايران را راهاندازی کرد. در سال ۲۰۰۶ هيچ فيلمی از ايران در جشنواره پذيرفته نشد اما مرجان ساتراپی نويسنده ايرانی مقيم فرانسه داور بخش نوعی نگاه و شهلا رستمی خبرنگار ايرانی راديو فرانسه نيز از اعضای هیأت داوری فيپرشی جشنواره کن بودند.
در سال ۲۰۰۷ نيز سرانجام تنها فيلم سه دقيقهای «گريهها» ساخته عباس کيارستمی در يک مجموعهی فيلم به مناسبت شصتمين دورهی جشنواره کن به نمايش درآمد و نيکی کريمی نيز به عنوان داور بخش سينهفنداسيون و فيلمهای کوتاه انتخاب شد.
مرجان ساتراپی فيلم «پرسپوليس» را بهعنوان محصول فرانسه در بخش مسابقه و رامين بحرانی فيلمساز ايرانیتبار مقيم آمريکا نيز فيلم «اوراقچی» را بهعنوان محصول آمريکا در بخش پانزده روز کارگردانها به نمايش درآوردند.
در سال ۲۰۰۸، «ترانه تنهايی تهران» ساخته سامان سالور به عنوان تنها فيلم ايرانی برای بخش پانزده روز کارگردانها انتخاب شده است.
سينما و سينماگران ايرانی از ابتدای حضور خود در جشنواره «کن» يعنی از سال ۱۹۶۱ تاکنون، ۵۸ حضور در اين رويداد داشته که البته ۶ فيلم ساخته کارگردانهای ايرانی اما محصول کشورهای ديگر بوده است.
۴۴ سينماگر ايرانی تاکنون در جشنواره کن حضور داشته که عباس کيارستمی با ۸ فيلم و محسن مخملباف با ۵ فيلم بيشترين حضورها را داشتهاند. هشت داوری و ۱۶ جايزه نيز مجموعا برای سينماگران ايرانی در طول ۴۶ سال حضور سينما و سينماگران ايران در جشنواره کن به دست آمده است.
بنياد سينمايی فارابی نيز برای هفدهمين سال متمادی فضايی جهت عرضه و بازاريابی فيلمهای ايرانی در بازار فيلم کن برپا داشته و معاونت بينالمللی سيما فيلم نيز برای دوازدهمين سال غرفه خود را جهت عرضه توليدات سيمای جمهوری اسلامی در کن خواهد داشت.